چرا این مادر شوهرا فقط دوس دارن تر بزنن تو اعصاب ادم؟

دیشب یه رب رفتیم خونشون همون موقع دلوین خوابش میومد گذاشتم روپام ک بخوابه گیر داده چرا اینجوری عادتش دادی چرا عادت ندادی سینتو بذاری دهنش بخوابه؟ گفتم امتحان کردم نمیخوابه اونجوری میگفت هربار بچم میخواد بخوابه چقد باید عذاب بکشه حالا منم قیافم و اینجوری 🫤🫤🫤که عذاب چی؟؟؟

حالا باز زنگ زده تو خونه پیش برادر شوهرم به من میگه دارم به مهدی میگم زهرا چرا بچه رو روپاش عادت داده عادت نداده زیر سینه بخوابه اونم بهم میگه چرت و پرت نگو بابا(البته کلمه غیرمودبانش گهواره اجازه نمیده بنویسمش) منم گفتم راست میگه دیگ هر بچه یه قلقی داره تو مگه ۳ تا بچه هات یه مدل میخوابیدن ؟ میگه نه فقط
علی باید سرپا میخوابوندم منم گفتم خب تو چرا اونجوری عادتش داده بودی تو چرا اینجوری کردی ؟ میگفت خب نمیخوابید گفتم

پس دلوینم  همینه دیگ بچس تو حالتای دیگ نمیخوابه اینجوریم من راحت ترم میگه اخه گریه میکنه تا بخوابه اصلا دلم نمیخواد دلوین گریه کنه گفتم بچه گریه میکنه چه انتظاری داری میخوای اصلا گریه نکنه بچه های خودت گریه نمیکردن میگه چرا اونا گریه میکردن برام مهم نبود ولی دلوین نباید گریه کنه  منم گفتم الکی حرف نزن بابا مگه میشه بعد حرفو انداختم به یه چیز دیگ

یا هربار میبینه منو میگه شیر بده من ببینم و گرنه اعصابم خورد میشه فک میکنم شیر نخورده منم شیر نمیدم جلوش اون سری گفتم من دشمن بچم نیستم هروقت نیاز داشته باشه خودم میدونم کی میخواد میدم

خیییلی نفهمه واقعا
اینم دلوین خانوم ما
خب زنیکه اگ این شیر نمیخورد ‌ ک وزن نمیگرفت
یا هی میگه شیرت فک کنم خوب نیست ابکیه درصورتی ک متخصص گفت نیازی به شیر خشک کمکی نیست دلوین وزنش خیلی خوبه

تصویر
۲۹ پاسخ

چرا انقد همه عصبانی هستید؟؟؟!!!!!به هر حال اونم مادره به نظر من حرفهاش بیشتر بوی دوست داشتن نوه می داده تا چیز دیگه ای🤔🤔🤔به قول خودتون دو ساعت بیشتر خونشون نیستی خب این دو ساعت کمی صبوری کن در مقابل نظراتش بیشتر سکوت کن همراه لبخند و آرامش ولی کاری که به عنوان مادر میدونی بهتره رو برای بچت انجام بده

چرا بهش توضیح میدی
گاهی وقتا سکوت بدتر از فحشه
امتحانش کن من امتحان کردم سکوت رو خیلی عذاب کشیدن😂😂😂

چ عذابیییی عذابپ تو از اپل تا اخرش میکشی😐😐😐

خواهر راست میگه بخدا من دیسک کمر گرفتم ازبس راه بردم تاخوابید
دومی فقط روپا میخوابید ولی سومی شیرمیدادم دهنش میخوابید گوش بره ضرر نمیکنی

یه گوشت در باشه یکیش دربازه

اهمیت نده زنای قدیمن مال نیل ما نیستن که من هی میگم پسرم کپلیک داره رفلاکس میگه نه زیاد شیر میدی مهدش نمیگیره 😂😂😂😂😂😂

من مادرشوهر ندارم
خواهرشوهرم هروقت خونه پدرشوهرم هستیم فضولی بچمو میکنه پدرشوهرمم همراه خودش میکنه😏

حالا اون برعکس همش میگه چرا انقدر زیاد شیر بچه میدی ساعت بذار روساعت شیر بده بچت شکمو شده فلان

منم گفتم پسرمن از اول ریزه خوار بوده دفعات زیاد ولی حجم و تایم کم میخوره واسه همین زیاد به چشمت میاد چون همش زود به زود سینم دهنشه ولی زودم ول میکنه

هربار میریم میگه جغجغه بچه کجاست چرا جغجغه نمیاری میگم امتحان کردم جغجغه دوس نداره عصبیش میکنه صداش میخاد بچه منو رو سیستم بچه خودش نگه داره نمیدونه هر بچه ای با بچه دیگه فرق داره مثلا میخاد با جغجغه آرومش کنه میگه بذارش زمبن بغلش نکن بغلیش کردی فلان

این سری دیگه به سایز پوشک بچمم گیرداده اخه یعنی چی نمیفهمم ینی توبهتر از منی که مادرشم میفهمی چه سایزی ببندم به بچه خودم؟
میگه ۲ببند چرا ۳ بستی بزرگشه میگم خب ۲ هم تنگشه رد میندازه رو پاش اذیت میشه بچم

یا چرا این لباس تنش کردی لباس راحتی تنش کن اخه به توچه دوس دارم لباس شیک تنش کنم

مادرشوهرم ازاینم بدتره من به دخترم کمکی شیرخشک میدم ازش قایم کردیم میگم شیرخودم دوشیدم شب اول اومد خونمون گفت شیرخشک ببینم از پنجره ميندازم بیرون حق نداری شیرخشک بدی منم آنقدر ازش میترسم اسمش میادمیخوام سکته کنم حالاشوهرم جوابشو میده پشت منه ولی من خیلی میترسم ازش همش میگه بیار بشین شیرتو پیش من بدوش تا ببینم غلیظه یانه خیلی اذیتم میکنه هرجا میریم مهمونی مای بی بی روباز میکنه تجمع میگه ببره بچه رو بشورخیلی رواعصابمه افسردگی شدید هم گرفتم اسمشم میاد میخوام کهیربزنم

اینه کوچولوم

تصویر

همشون همینن یه راهی پیدا میکنن واسه گیر دادن

بااینکه خوب شده هر ده روز یبار میرم دوسه ساعت برمیگردم

آی چقدر زر زده اصلا نباید جواب میدادی فقط بگو اومممم اوم کاش دلوین اون لحظه ی بیب در کنه تو بخندی 🤣

تازه سیسمونی کع براش گرفت همه پسرونه اما چیزی نگفتم خودم دونه دونه براش لباس گرفتم پوشوندم یبارم لباسا که خرید نپوشوندم

ای خدااا جون تپلیییی🤩🤩
ولشون کن بابا همینکه بتونی جوابشو بدی خوبه

عزیزم اینا اخلاقشون همینه باید حتما یچیز خلاف تو بگن و بگن آره تو نمیدونی ما میدونیم🥴

چرا یه به تو چه نمیگی بش :)))

غصه نخور همه جا همینه منم هی میگه بچه سه ماهه رو آب‌جوش نعنا بده اینجور کن اونجور کن منم اعصابم نمی‌کشه

حالا من این مشکلاتو با مادرم دارم دقیقا😐

وای خدا به دادت برسه واقعا درکت میکنم

من هروقت میخام تصمیم بگیرم باهاش خوب باشم بهش اهمیت ندم باز میاد ی حرفی میزنه میره رو مخم

چ مادر شوهر مزخرفی داری خدایی بگیر بزنش این میخاره 🤣🤣

اینا فک میکنن خیلی حالیشونه هربچه ای قلقی داره ازمادر خود بچه هیچکس دلسوزتر نیس ولی اینا حالیشون نیست بندکردن به قدیم

اهمیت نده منم زیاد بااین چیزا سروکله زدم باهاشون اخرین بار که بهش آب دادن یه ماه ازدیدن بچم محرومشون کردم الان ادم شدن

خب خداروشکر که جوابشو دادی ، خیالم راحت شد😌

مادرشوهرمن ازاین بدتره

مادرشوهر کثافت منم همینه هربارمیریم زر مفت میزنه

حالا اگه عروسش من بودم چیکار می‌کرد من اصلن شیر مادر ندادم به دخترم دخترمم لاغره

وا میخواد بچه دو ماهه دیگه چقدر باشه وزنش!؟ ماشالله ماشالله از گردی و لپای صورتش پیداس وزن خوبی داره
مادر شوهرا چقدر رو مخ شدن؟؟؟
ینی چی جلو من شیر بده وگرنه فک میکنم گرسنش!!!
ایشون داره وسواس فکری روی نوه اش میگیره از علاقه بیش از حدش داره دلبستگی ناایمن میگیره
حواست باشه عزیزم از ایناس ک بعدا هی بهش میگه پیشم بمون و فلان

چقد زیاد نوشتم😂

سوال های مرتبط

مامان ال آی کوچلو🫀 مامان ال آی کوچلو🫀 ۶ ماهگی
چند روز پیش مادرشوهر خواهرشوهرم اومده بود خونه مادرشوهرم
بعد به من میگه شیر خشک میدی به بچت
شیر خشک مغز بچه رو کند میکنه
منم گفتم شیر خشک ویتامین هایی داره که شیر مادرنداره برگشته میگه نه شیر مادر خوبه (انگار من خودم خواستم شیر خشک بدم 😐)
بعد ساعت ۹شب بود پخترم تازه بیدار شده بود مادرشوهرم هم داشت تکونش میداد بخوابونه منم گفتم تکونش نده مامان میخوابه شب خوابش نمیاد
از اون طرف مادرشوهر خواهرشوم میگه تو این ادم بزرگ کردی بچه هر وقت خواست بیدار میشه هر وقت خواست ‌پامیشه (خب دخترم تازه بیدار شده بود 😐)
منم گفتم شب اذیت میکنه گفت وااا مادر شدی برا چی شب بیداری باید بکشی
وظیفته منم گفتم وظیفه من تنظیم کردن خواب بچمه بعد رفتم اتاق نیومدم بیرون تا رفت
مادرشوهر خودم هم زود از اون حمایت میکرد
کی میخوان تو کار و تربیت فرزاندانمون دخالت نکنن
جاریم هم میگه ول کن اینا بچه منم خراب کردن نزاشتن خوب تربیت کنم

والا من نمیزارم اون جوری بشه من به عنوان یه مادر تربیت بچمو خراب نمیکنم
م
بعضی وقتا یه جوری رفتار میکنه مادرشوهرم انگار اون دخترمو زاییده

پیش همه میگه انقدر میترسم معصومه حواسش نباشه بچه رو خفه کنه یعنی چیییی نکنه دخترم بچه اونه خبر ندارم

خودشم به بچه سه ماهه همش میگه مامان نمیاره من تورو ببینم چرا نمیزاره
درحالی سه روز یبار میرم
شبا که میریم خونمون به شوهرم میگه چرا میری نرو


خودشم میگه به هیچ کس ربط نداره من دوس دارم نوه هام بی ادب باشه
همشونو بی ادب تربیت میکنم
اخه جاری بزرگم میگه چرا بچه منو خراب کردی برا همین این رو گفت😂
مامان محمد مصطفی🐣🐥 مامان محمد مصطفی🐣🐥 ۳ ماهگی
سلام صبح بخیر
یه سوال میخواستم ببینم همسرای شماهم به بچتون خیلی حساسه؟؟؟
این موضوع داره اذیتم میکنه .
شوهرم خیلی به بچه حساسه
من ناخن پسرم همیشه میگیرم ولی خب پیش میاد با همون یکم ناخن تو خواب صورتش چنگ میگیره یعنی شوهرم خودش میکشه که چرا حواست نیست، وقت نمیزاری ،چرا این بچه صورتش اینجوری، حالا بخدا اندازه نخود یه خط کوچیک رو اینجوری میکنه .
با بغلش میکنم همش تذکر میده که بد بغل کردی اینجوری باید بغل کنی .
اصلااااا اجازه نمیده تنها با خودم خونه کسی ببرم .
یکی بغلش میکنه سریع تو‌جمع میگه خانوم بچه خوابش میاد بیا لطفا بخوابونش دیگه طرف خودش متوجه میشه
چون اون زمان پسر اندازه نعلبکی چشاش بازه
فکر کن طرف ۵ شکم زاییده بعد میگه اون بلد نیست بچه بغل کنه .
اصلا کلافم بخدا من اینجوری نیستم مادر شوهرم از راه دور برا زایمانم اومده بود من میگفتم این بنده خدا دیر به دیر بچه رو میبینه اجازه بدم یه دل سیر نوش بغلش باشه
بهم میگفت اجازه میدی حموم کنم گفتم بله چرا که بعد شوهرم‌میگه نه خطرنامه نمیتونی
من بهش گفتم مادرت ۲ تا بچه داشته ها میگه یادش رفته الان بلد نیست
میرفت حموم میگفت آب داغ نباشه ،
بچه نیوفته ،تو گوشش آب نره....
یا مادرشوهرم بغلش میکرد بهش شیر بده شوهرم غررررر افتضااااااح که خودت بچه رو بگیر شیر بده
چیکار کنم این حساسیت کم بشه
خیلی اذیت میشم اصلا برا بچه کاری میخوام بکنم استرس میگیرم
اجازه نمیده هیشکی بیاد خونمون جز مادر ،پدرا