سلام صبح بخیر
یه سوال میخواستم ببینم همسرای شماهم به بچتون خیلی حساسه؟؟؟
این موضوع داره اذیتم میکنه .
شوهرم خیلی به بچه حساسه
من ناخن پسرم همیشه میگیرم ولی خب پیش میاد با همون یکم ناخن تو خواب صورتش چنگ میگیره یعنی شوهرم خودش میکشه که چرا حواست نیست، وقت نمیزاری ،چرا این بچه صورتش اینجوری، حالا بخدا اندازه نخود یه خط کوچیک رو اینجوری میکنه .
با بغلش میکنم همش تذکر میده که بد بغل کردی اینجوری باید بغل کنی .
اصلااااا اجازه نمیده تنها با خودم خونه کسی ببرم .
یکی بغلش میکنه سریع تو‌جمع میگه خانوم بچه خوابش میاد بیا لطفا بخوابونش دیگه طرف خودش متوجه میشه
چون اون زمان پسر اندازه نعلبکی چشاش بازه
فکر کن طرف ۵ شکم زاییده بعد میگه اون بلد نیست بچه بغل کنه .
اصلا کلافم بخدا من اینجوری نیستم مادر شوهرم از راه دور برا زایمانم اومده بود من میگفتم این بنده خدا دیر به دیر بچه رو میبینه اجازه بدم یه دل سیر نوش بغلش باشه
بهم میگفت اجازه میدی حموم کنم گفتم بله چرا که بعد شوهرم‌میگه نه خطرنامه نمیتونی
من بهش گفتم مادرت ۲ تا بچه داشته ها میگه یادش رفته الان بلد نیست
میرفت حموم میگفت آب داغ نباشه ،
بچه نیوفته ،تو گوشش آب نره....
یا مادرشوهرم بغلش میکرد بهش شیر بده شوهرم غررررر افتضااااااح که خودت بچه رو بگیر شیر بده
چیکار کنم این حساسیت کم بشه
خیلی اذیت میشم اصلا برا بچه کاری میخوام بکنم استرس میگیرم
اجازه نمیده هیشکی بیاد خونمون جز مادر ،پدرا

۲۵ پاسخ

شوهر منم برعکس
همه کارا افتاده گردن من
کاش اینم چن ساعت بچه رو نگه میداشت من با خیال راحت میخوابیدم

شوهرمن اینقد حساس نی همش فقط چپو راست میگ توسیرش نمیکنی یا یه زره ناخن باشه میگه توبلدنیسی لباس بد میکنی تنش اذیت میشه 😑 فقط منو میگ بلد نیستی میگه بده مامانت یا خودم انجام بدم

خیلی خوبه ک اینقد اهمیت میده ها ولی از طرفی هم زیادی حساسیت داره فردا بچه هم بزرگ بشه راه بیوفته کارتون سخت تره ک ندوعه راه نره یچیش میشه

همه شوهراحساس فکنم هستن شوهرمنم همینجور حساس

من فقط گاهی کلافه میشم از دستش عصبی نه ناراحت میشه تذکر میده بچه رو میگیره آروم میشم میده

آخی 🤣🤣🤣🤣🤣

جالب خودشونم هیچ کاری از دستشون برنمیاد
همسرم بمن میگه نمیتونی نگه داری بگو بلایی سرش بیارم

سلام بله همسرمنم نکاتی که گفتی چنتا توش هستن ب اونا به شدت حساسه .ولی نه تااون حد ،رفته رفته بهترمیشه الان کوچولوتون ریزه بزرگ شه جون بگیره ازحساسیت همسرت کم میشه .اتفاقا خوبه که توجه داره توحساسیت بهش نشون نده بدتر میشه بیخیال شو فراموش کنه

وای شوهرمنو توصیف کردی قشنگ سر پسر اولی دهنمو سرویس کرد

از الانم هنوز نزاییدم تذکرا شروع شده
کسی بغلش نکنه
کسی عکس نگیره استوری بذاره
کسی فلان نکنه
ینی روانیم‌کرده
حتی مامان خودم و مامان خودشم قبول نداره
ببین از الان بهت تسلیت میگم😂😂😂پسرم سه سالشه و هنوز همونجوره
میگه کسی پارک نبردش
نمیذاره تنها با داداشم تا پارکینگ بره
ی سری با بابام رفته بود مسجد انقد به من حررررف زد
منم دیگ زدم ب بیخیالی چیزی میگه فقط گوش میدم دیگ هیچی نمیگم
اوایل فقط حرص میخوردم و دعوا میکردیم
الان دیگ شل کردم دیگ

شوهرمنم خیلییی تیزه
سر اولی یادمه زاییده بودم خونه مامانم بودم هرکی میومد عیادتم نشسته بود ی گوشه یجووووری نگاه میکرد طرف جرئت نمیکرد بچه رو بغل کنه
هی میگف زهرا بچه رو بگیر
گردنش کج شد
الان شیر بالا میاره
الان اینجوری میشه
با مامانم دوتایی بچه رو بردن حموم نذاشت تنها ببرتش
اصلا ی چیز عجیبیه قشنگ حس کردم داری شوهرمنو توصیف میکنی

پس این مشکل همه گیره مخصوصا سر بچه اول
مام همینطوری بودیم سر اولی الان بعداز شونزده سال خدا دومی رو داده چون شرایطش خاص بود با وزن کم دنیا اومد حساس تره کلا نمیزاره تو بغل بگیرن من کلا دو روز خونه مادرم بودم اومدم خونه ی خودمون می‌گفت اونجا شلوغ میشه همه میان خونه خودمون قدغن کرد همه قهر کردن 😅😂 ولی زیاد که سخت میگیره خیییلی با آرامش و با لبخند میگم میدونم قربونت برم بخدا بچه منم هست حواسم هست بهش خدایی نکرده طوری بشه من بیشتر عذاب میکشم من درگیرترم.
وقتی ازش میپرسم چرا اینقدر تذکر میدی میگه عاخه تو خسته میشی ممکنه حواست نباشه

ای خداروشکر شوهرمن اینحورنیست
اتفاقا من حساسم اون اصلاااا
مثلا من میگم بیرون نبرش ،خونه کسی نبرش😂ولی مثل شوهرتوام نیستم
خدابه دادت برسه خاهر

بچه اوله واسه اونه رفته رفته شدتش کم میشه نگران نباش
هر کاری بنظرت خوبه انجام بده اگه غر زد
با شوخی چیزی بحث رو رد کن بره
اونم رفته رفته عادت کنه

شوهر من سر بچه اولم اینطوری ب د ولی سر این یکی خیلی بهتر شده

وای شوهر خواهرم اینجور بود خدا بهت صبر بده خیلی سخته

خوب تا ی جاهایی حق دارن اونها هم پدرن و همون قدر استرس مادرها را دارن ولی حساسیت بی جا نه ولی همه مردها اینجوری هستن ی حرف های تو مخ میزنند

شوهر منم بود ولی به مرور خیلی بهتر شد

به من میگه بچه روشیربده از کنارش دومتردورتربخواب

عزیزم منم شوهرم همینجوری اما نه به این شدت اما خب خیلی رو پریناز حساسه
یه بار بشین منطقی باهاش حرف بزن ببین اون روی دوست داشتن اینقدر حساسه

شوهر منم خیلی بی بیخود غر میزنه

عزیزم شغل همسرت چیه که همیشه پیشته و تذکر میده؟
این دفعه که ازت ایراد گرفت بگو خودت بیا انجام بده لابد تو چندتا شکم زاییدی بلدی.
نمیدونم والا اینجورم سخته

وای ما دقیقا برعکسیم بچه رو میزاره زیر بغلشو راه میره من حررررص میخورم اصلا حواسش نیس که پشت گردنش رو بگیره

خدایا هزار مرتبه شکر به خاطر شوهری ک به من دادی🤲🤲🤲🤲🤲🤲

منم شوهرم حساسه ولی نه انقد من هرچی میگه میگم همونقد ک بچه توهست بچه منم هست تازه دوبرابر

دقیقا شوهر منم همینطور یعنی خدانکنه سرمابخوره مقصرمنم بخدا شباهم که ازبالش میوفته بازم منو مقصرمیدونه

سلام عزیزم بله همسر منم بشدت حساس جوری که چندین بار بخاطر حساسیتش دعوا کردیم،منم همش استرس میگیرم وقتی میاد کنار من وبچه،خیلی اذیت میشم این رفتارشو میبینم🫤🥺

سوال های مرتبط

مامان 💜💜دلوینم💜💜 مامان 💜💜دلوینم💜💜 ۳ ماهگی
چرا این مادر شوهرا فقط دوس دارن تر بزنن تو اعصاب ادم؟

دیشب یه رب رفتیم خونشون همون موقع دلوین خوابش میومد گذاشتم روپام ک بخوابه گیر داده چرا اینجوری عادتش دادی چرا عادت ندادی سینتو بذاری دهنش بخوابه؟ گفتم امتحان کردم نمیخوابه اونجوری میگفت هربار بچم میخواد بخوابه چقد باید عذاب بکشه حالا منم قیافم و اینجوری 🫤🫤🫤که عذاب چی؟؟؟

حالا باز زنگ زده تو خونه پیش برادر شوهرم به من میگه دارم به مهدی میگم زهرا چرا بچه رو روپاش عادت داده عادت نداده زیر سینه بخوابه اونم بهم میگه چرت و پرت نگو بابا(البته کلمه غیرمودبانش گهواره اجازه نمیده بنویسمش) منم گفتم راست میگه دیگ هر بچه یه قلقی داره تو مگه ۳ تا بچه هات یه مدل میخوابیدن ؟ میگه نه فقط
علی باید سرپا میخوابوندم منم گفتم خب تو چرا اونجوری عادتش داده بودی تو چرا اینجوری کردی ؟ میگفت خب نمیخوابید گفتم

پس دلوینم  همینه دیگ بچس تو حالتای دیگ نمیخوابه اینجوریم من راحت ترم میگه اخه گریه میکنه تا بخوابه اصلا دلم نمیخواد دلوین گریه کنه گفتم بچه گریه میکنه چه انتظاری داری میخوای اصلا گریه نکنه بچه های خودت گریه نمیکردن میگه چرا اونا گریه میکردن برام مهم نبود ولی دلوین نباید گریه کنه  منم گفتم الکی حرف نزن بابا مگه میشه بعد حرفو انداختم به یه چیز دیگ

یا هربار میبینه منو میگه شیر بده من ببینم و گرنه اعصابم خورد میشه فک میکنم شیر نخورده منم شیر نمیدم جلوش اون سری گفتم من دشمن بچم نیستم هروقت نیاز داشته باشه خودم میدونم کی میخواد میدم

خیییلی نفهمه واقعا
اینم دلوین خانوم ما
خب زنیکه اگ این شیر نمیخورد ‌ ک وزن نمیگرفت
یا هی میگه شیرت فک کنم خوب نیست ابکیه درصورتی ک متخصص گفت نیازی به شیر خشک کمکی نیست دلوین وزنش خیلی خوبه
مامان ال آی کوچلو🫀 مامان ال آی کوچلو🫀 ۶ ماهگی
چند روز پیش مادرشوهر خواهرشوهرم اومده بود خونه مادرشوهرم
بعد به من میگه شیر خشک میدی به بچت
شیر خشک مغز بچه رو کند میکنه
منم گفتم شیر خشک ویتامین هایی داره که شیر مادرنداره برگشته میگه نه شیر مادر خوبه (انگار من خودم خواستم شیر خشک بدم 😐)
بعد ساعت ۹شب بود پخترم تازه بیدار شده بود مادرشوهرم هم داشت تکونش میداد بخوابونه منم گفتم تکونش نده مامان میخوابه شب خوابش نمیاد
از اون طرف مادرشوهر خواهرشوم میگه تو این ادم بزرگ کردی بچه هر وقت خواست بیدار میشه هر وقت خواست ‌پامیشه (خب دخترم تازه بیدار شده بود 😐)
منم گفتم شب اذیت میکنه گفت وااا مادر شدی برا چی شب بیداری باید بکشی
وظیفته منم گفتم وظیفه من تنظیم کردن خواب بچمه بعد رفتم اتاق نیومدم بیرون تا رفت
مادرشوهر خودم هم زود از اون حمایت میکرد
کی میخوان تو کار و تربیت فرزاندانمون دخالت نکنن
جاریم هم میگه ول کن اینا بچه منم خراب کردن نزاشتن خوب تربیت کنم

والا من نمیزارم اون جوری بشه من به عنوان یه مادر تربیت بچمو خراب نمیکنم
م
بعضی وقتا یه جوری رفتار میکنه مادرشوهرم انگار اون دخترمو زاییده

پیش همه میگه انقدر میترسم معصومه حواسش نباشه بچه رو خفه کنه یعنی چیییی نکنه دخترم بچه اونه خبر ندارم

خودشم به بچه سه ماهه همش میگه مامان نمیاره من تورو ببینم چرا نمیزاره
درحالی سه روز یبار میرم
شبا که میریم خونمون به شوهرم میگه چرا میری نرو


خودشم میگه به هیچ کس ربط نداره من دوس دارم نوه هام بی ادب باشه
همشونو بی ادب تربیت میکنم
اخه جاری بزرگم میگه چرا بچه منو خراب کردی برا همین این رو گفت😂
مامان mamanee مامان mamanee ۳ ماهگی
سلام مامانا🌱🌹🍀

چرا ما اینطوری هستیم؟

شما هم در شرایط من هستید .این خانمه که من باهاش مشکل دارم خودش مادر سه تا بچه است اومده کمک من باشه سوهانه روحه نوزادم ۳۴ هفته دنیا اومد ریز بود اول که دیدش گفت گنجیشک زاییدی!…وای من می ترسم بغلش کنم…منم گفتم بچه هامو بغل هیچکس نمیدم …حالا این دو ماه که اصرار داره شیرت کمه میگم ببین میپاشه میگه رمغ نداره و اصرار که شیر خشک بده به کنار اینو بگم دخترم ماهی ۱/۲۰۰ با شیر مادر وزن گرفته و البته با سرنگ و کاپ بهش شیر دادم این دو ماه یا شیر میدم یا می دوشم و خلاصهههه دیروز اومده میگه رفتم دیدن دوستم بچه اش هفت ماهه دنیا اومده دو تا بچه تو اااا میگم مگه میشه بچه هفت ماهه الان دستگاه باید باشه میگه نه کوچیکتره بچه تو دنیا اومده الان دو برابر بچه تو میگم حتما شیر خشک دادن به شیشه بهش میگه نه چون نارسه ریه هاش دکتر گفته فقط شیر مادر!؟….شیر مامانش خیلی خوبه خلاصه من اینو چکارش کنم ردش نکنم بره شما منو آروم کنین لطفا این بنده خدا نیاز داره فقط خیلیییییی حرف میزنه و حس ناکافی بودن به من میده!…..