من تا الان با مادرشوهرم اصلا دعوا نکردم برعکس خیلیم باهم اوکی بودیم و راحتیم ولی سربچه احساس میکنم یه دعوای خیلی بزرگ قراره داشته باشیم..از دستای بچه میگیره میکشه بلندش میکنه..حواسم نبودنی میشونه بچه رو.بیاد خونه ما یا من برم خونشون بچه رو میگیره من میشم کنیز حاج باقر حالا اینش به کنار بچه بغلش بود زن گنده سرفوتبال چنان جیغی زد که بچم ریسه رفت از گریه تو بغلش..اروغ گرفتنی بچه رو بد میگیره بچه صد بار سرشو میکوبه به سینش..هی بوسش میکنه خودم کم بوس میکنم که متوجه شه اونم کم بوس کنه...شبا تا میخواد یه ذره گریه کنه برا شیرفوری بلندمیشه میاد بده من نگه دارم..از الان هی به بچه میگه بگو زهرا میگه یادش میدم توروزهرا صدا کنه🫤حق دارم دیوونه بشم یا زیادی حساسم؟

بنظرم واقعا حق داری

حالا منی که با مادر شوهر زندگی میکنم ببین چی میکشم هر ثانیه عذابه

من به همسرم میگم از طرف خودش میگه

حق داری خواهر منم از پدر شوهر میکشم می‌گفت از ۴۰روزگی میوه اینا میگیرم مزه کنه وقتی می‌رفتیم خونشون نمیزاشت پسرم بخوابه که بیدار باشه بازی کنیم همسرمم از این وضعیت کلافه بود یه بار مهمون داشتن خیلی اذیت کرد منو گفت تو بلد نیستی آروغ بگیری همسرم بعد رفتن مهمونا دعوا کرد گفت دیگه نمیایم تو احترام نمیزاری به همسرم دیگه از اون روز به بعد خوب شد الآنم یه اخلاقش رو مخمه اونم زنگ میزنه میگه بزار بلند گو من. حرف بزنم. با مهراد آخه مرد گنده. مهراد. الان مگه. می‌تونه. حرف بزنه به خدا از کاراش خسته شدم اگه دوست داری بچم رو چرا موقع که به دنیا اومد یه شاخه گلم نخریدی

منم باشم عصبی میشم
سر مادر خودمم انقدر غر میزدم که این کار اشتباهه بچه مون که از سر راه نیوردیم

مادر شوهر منم همینطوریه ی روز می‌کشمش 🫡😂😂

سلام ،شما یک مادر هستین،و این کاملا طبیعی هست که نسبت به امنیت و سلامت بچه ات نگران باشی،این حساس بودن و نگرانی ذات همه ی مادرهاست، مادر شوهرت هم یک مادره، حتما درکت میکنه، یه جوری نشه که قلبش بشکنه، مطمئنا نوه ی عزیزش رو خیلی دوست داره و بد خواهش نیست، صبور باش عزیزم،

از ترس من نزدیک بچم نمیشه مگه اینکه خودم بدم بهش😂😐

وا خب به شوهرت بگو مگه این عقل نداره
ادم بزرگو دستشو بکشی اذیت میشه چه برسه به این

انگار دلش میخواد خودش مادرش باشه .

کلا فکر کنم مادرشوهرا همینن
من هنوز خونه مادرم هستم
هفته ای ۱ بار میان سر میرنن
هفته پیش اومد،۶-۷ ساعت موند، مگه میرفت؟
اصرار که به بچه شیر بده
شیر داده،بچه خوابش برده میگم باید بادگلو بزنه،میگه‌خوابه گناه داره
نزد‌بچه بالا اورد، بعد میگه خوبه سر دلش خالی شد😟
بعد یه دستمال برداشته انقدر محکم لب این بچه رو ۱۰ بار میکشه،بهش میگم ارومتر کار خودشو میکنه
بعد ۱ ساعت بچه گشنه شده بود دوباره میگه نه زوده گشنش بشه،رو هم خوری نباید بکنه، پستونکشو گرفته تو دهن بچه فشار میده بچه سیاه شد از بس گریه کرد
دیگه میخواستم بشینم گریه کنم
شوهرم رفت بچه رو گرفت
بعد به شوهرم گفته شماها احترام سرتون‌نمیشه و دل منو شکوندید
اصلا برام مهم نیس واقعا
با اینکه‌کل زندگیم مواظب بودم دل کسیو نشکونم

تازه چون خودم برده بودمش حموم بازم حرفو نفرین و کلا بام قر کرد

عزیزم اگه منو ببینی چی میگی... سر اینکه موقع زایمان خونه مادرشوهر بودم بعد اومدم خونه خودم چونکه پسرمو برده بودم جلو روم نفرینم میکرد اومده بود خونم بام حزف نمیزد خیلی بی معنیه

ولی ناراحت نشو خودشو بکشه بگه زهرا بچه اخرش چیزی میگه که تو دوس داری توام جلوش بگو راستین بگو ماما
کی میشه تو مامان بگی اخه

ببین من یه روشی میرم
مثلا به مادرشوهرم میگم من تو اینستا دیدم دکتر میگه تا ۶ ماه نباید بچه رو اینجوری بغل کنید و به کمرش فشار بیارید
و یا میگم میگن اینجوری اروغ بگیرید بهتره
یا دستشو نکشید اینجوری امکان داره دست بچه در بره
بنظرم توام این روشو برو

کاملا حق داری
به همسرت بگو مدیریتش کنه تو اعصابت رو بهم نریز

خدا صبرت بده😂

باور می‌کنی الان توی دوستام دنبالت گشتم تا ببینم چیزی گذاشتی یا نه تاپیکات نمیاد بهم منم ازت خس خوبی میگیرم
ارع من بودم موهاشو میکنم😂
ولی خوشبختانه یا متاسفانه ندارم مادرشوهر

دقیقااااااااااا

چیزی هم بگی میگن ما خودمون چند تا بچه بزرگ کردیم اینجوری بزرگ کردیم چیزیشون هم نشده تو گورممیشی الکی حساسی بااین حرف دهن آدمو میبندن🥴🥴

منم احساس میکنم قراره دعوام بشه باهاش ی روزی

زهرا من شکم اولم پیششون بودم پدرمو دراوردن
ینی دلم. میخاد بیام بزنم ت دهنش اینقدر مثلن کاربلدی میکنه
ننه شوهرمن زنگ زده ک چرا رامتین ختنه کردی اون بچه منه اختیارشو من دارم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️میخاسم بگم بیا برو ت کوچه باز احترامش نگه داشتم

ما دعوامونو کردیم و من شدم آدم بده
میگن اخلاقت یه حوری شده
میگه من دوتا بچه بزرگ کردم

والا من موندم با اون دونسته هاش چجوری بزرگ کرده
دقیقاً تو شرایط تو‌ بودم
در ضمن اینو بگم که با ملایمت گفتم‌و‌‌اون انگار دنبال بهونه بود که آخرش به دعوا کشید

واااااقعا حق داری 🤦🏻‍♀️🫠

حق داری والا یعنی چی ک نصف شب نیاد بده من

حق داری عزیزم
مادرشوهر منم کم و بیش همین خصوصیاتو داره
قبلا هفته یکبار میرفتم خونشون
ولی از وقتی باردار شدم خیییلی کمش کردم
تو این مدت که محمد حسینم دنیا اومده یبار رفتم خونش
ولی اون میاداااا در حد یه چایی بخوره میره ولی بچه رو بد میگیره انگار بلد نیست
خواهرشوهرم بهش گفت مامان درست بگیرش اونم بهش توپید که من پس شمارو چجوری بزرگ کردم😒
زهرا جان شمام سعی کن کمتر بری یا ببینیش
راستش من خودم روشو ندارم بگم درست بگیرش
ولی سعی میکنم زیاد نبینمش خب تا بچم کمی بزرگ بشه

منم دقیقا ده روز اول همین بساتو داشتیم همش خونه من پلاس بود انگار اون زاییده بود اومده بود استراحت مامان من براش میاورد میبرد همش میگفت اینکارو بکن اونکارو نکن منم قشنگ جوابشو دادم گفتم به هیچکس اعتماد ندارم بچمو بدم دستش بغلش نکنین بوسم که کسی حق نداره بکنه بغیر خودمو شوهرم به. نظرم جدی حرف بزن اخماتم بکن تو هم بفهمه بدت میاد بچتم که مینیشونه خیلی خیلی تند برخورد کن نکنه این کارو مگه بچتو از سر راه اوردی که هیچی نمیگی

چرامادرشوبه اسم صداکنه؟چرابچت بغلشه جیغ میکشه؟مگه بچه است که بچه ۲ماهه روبادست میگیره بلندمیکنه والله آدم بالغ هم بادست بلندش کنن سختش میشه

وای منم مادرشوهرم خیلی رو مخه اصلا دوس ندارم زیاد به بچم نزدیک شه اعصابم خورد میشه پدرشوهرم اینقدر لجبازه هی دستای آریان و بوس میکنه منم بدم میاد آخه بچم دستشو میکنه تو دهنش اصلا خیلی رو مخن جفتشون مادرشوهرم یه کارای عجیبی میکنه که کلافه میشم

نرو خونشون

حق داری خواهر

عزیزم شما حق داری صد درصد
و اینکه الان یکم حساس شدی چون بچه است روش حساسی .میگم بازم حق داری اما شل بگیر بگذره این روزها اون بنده خدا هم بد تو رو نمی‌خواد میگم خدایی بازم حق داری

بچه من انقدبی قراری میکنه من میگم فقط بندازم بغل مادرشوهرم یه کم استراحت کنم حساس نشوچیزی نمیشه به بچت اگه زیادی حساسی بالبخندبهش بخواین کارمیکنی بچه اذیت میشه

میگم اینا خو بچه بزرگ کردن حالا چرا همشون فراموشی گرفتن
دلم میخواد جیغ بزنم وقتی میخواد شیرش بده ایقد سرشو پایین میگیره یبار بچه م تو دستش کبود شد بازم کوتاه نمیاد هی میاد میگه بده من شیرشو بدم یا میگیره ایقد پشت هم ماچش میکنه ک بچه گریه میکنه دیگه
وای خدا ب کجا فرار کنم اخه

حق داری عزیزم

وااای فک میکردم فقط مال من اینجورین😡

من طبقه بالا مادرشوهرم یه واحد مجزا.تا بچه گریه میکنه بدو میاد بالا بدون زنگ زدن میاد داخل😐الکی ام قلبشو میگیره میگه وای واسه بچم ترسیدم.یک هفته مریض بودن شوهرم قدغن کرد بیان بالا.به هربهونه ای بدو میومد بالا با یه ماسک بچه رو میگرفت دستش.بعد میگفت من مریض نیستم.حالا من خودم صدا سرفه هاشونو میشنیدما.سر زایمانم و شیر دادن به بچه که خون تو دلم کرد که دیگه گفتم توبه من دیگه عمرا بچه دیگه ای بیارم.

اگه باهاش راحتی الکی حرص نخور .بهش بگو بچه رو نگه داره تو استراحت کنی

وای نه حق داری🤯

آدم بعد زایمان انقد فشار روشه ،همه چی رو اعصابشه.
من نسبت به مامانم حساس شده بودم داشت دیوونه م میکرد.

والا حق داری خواهر🙄😐

حق داری 🥲

نه رو مخه خدایی😓

نه حق داری😅🤣
ولی منم بابام از دستاش میگرفت بلندش میکرد یا مینشوند بچه رو
صداش خیلی بلند بود بچه چشاش گرد میشد از تعجب😄
بوسم که تا دلت بخواد اونم با سیبیلای درشت😐ولی بابامه دوسش داشتم هیچی نمیگفتم بهش.
ولی هیچی نشد...
الانم دخترم زیاد نازنازی نیس با صداهای بلند نمیترسه بااینک ۴ماهشه تا دستشو میگیری خودشو میکشه بالا که بلند شه ...
بنظرم نسبت ب بچه های دیگه زرنگ تره
بنظرم زیادم حساس نشو بچه کم کم عادت میکنه که این چیزا عادیه و ترسو و نازنازی بار نمیاد
خودتم کمتر اذیت میشی❤️

بکشش دیه ش کمکت می‌دیم چقد بدم میاااااد

حق داري بخدا خواهر منم همينم دقيقااا

حقققق دارییی

ن والا همین اخلاقارو مادرشوهرمنم داش حتی بدتر یه چن بار بهش گفتم دیدم نه کار خودشو میکنه دیگه دستش نمیدم نه میرم نه ام وقتی میاد بهش میدم بهش میگم ک قرار نیس هر طور خاس با بچم رفتار کنه الان دیگ نمیاد وقتیم میاد تا بیس دقیقه میره بهش رو نده پرو میشه والا جوری رفتار میکر انگار اون زاییده بچه ی اونه من غریبم بچمو یه بار برد خونشون با اینکه بار ها گفتم نبر بعد پنج ساعت به زور اورد خونه ده بار زنگ زدم ک بیارش بچه گرسنس نمیاورد اون اخرین شد ک دادم دستش دیگ وقتی میاد هرچقدم کار داشته باشم میشینم کنار بلن نمیشم میگم بچم بدعادت میشه وبه هیشکی اعتماد ندارم توام مطمن شو تو حساس نیستی

من اگه اینجوری بود مادرشوهرم با خاک یکسان میکردم🤣🤣🤣🤣🤣

من که تو خونه مادر شوهرم زندگی میکنم ولی درش خونمون بیرون باز میشه میرم تو خونه درم قفل میکنم به همسرمم میگم بگو خوابن حواسم به بچمم هست گریه نکنه صدا بشنوه😂

حق داری واقعا.بگو دلت بچه میخاد خودت یکی بیار

واااا

وای من جات بودم اصلا بچه رو بغلش نمیدادم تو مادر اون بچه هستی تمام مراقبتهاش باتوعه اجازه نداره چنین رفتاری کنه.مادرشوهرت با شما زندگی میکنه ؟

آره عزیزم حق داری منم حق دارم شبیه توام از دست مادرشوهرم عصبیم سر همین بد گرفتن بچه و..
تازه حکم تیر هم بهت میدم😂
منم عاصی. شدم😖😐

حق داری😂😂
درسته اونم مادربزرگشه نوشه دوسش داره اما خداییش جیغ کنار گوش بچه و اینکه بچه رو الان بشونه و از دست بلندش کنه رو باید تذکر بهش بدی البت با خوش رویی بهش بگو

😑😑واقعا چطوری تحملش میکنی

مادرشوهرم منم همنطوری مکنه از بغل من نمیره بغلش میگه نمیایی اخم هاش سر میره وقتی موهامو مکشه مخندع

شما حرف بدیتم درسته🤣🤣😐😐عجب موجود سمیه یبار بش بگو تا بفهمه شاید ندونه واقعاا