واقعا ديگه خيلى خسته شدم دخترم خوابش بده اخلاقش بده همش گريه ميكنه يه عروسى رفتيم نذاشت نيم ساعت بشينيم برگشتيم واقعا احساس ميكنم افسرده شدم حوصله خودمم ندارن خونه زندگيمو نميتونم تميز كنم انرژى ندارم چون دخترم تا صبح نميخوابه واقعا دلم ميخواست يكى بود حداقل ١روز نگهش ميداشت هيجا نميتونم برم نه مهمونى نه عروسى نه دورهمى چون دخترم هيجا نميمونه واقعا كم آوردم ديگه كسى هم ندارم يك ساعت بمونه پيشش نه مادر نه خواهر واقعا خيلى سخته اينجورى😭

پسرمن تا وقتی ک با منه آرومه
باباش که بیاد خونه یا بریم مهمونی انقد گریه میکنه،هرروز و هرشب دوساعت الکی گریه میکنه

واقعا خدا بهت توان و صبر بده میدونم خیلی سخته

بداخلاقیش بخاطر خوابشه
خوابشو هرجور شده درست کن
مابقیش درست میشه

دخترمنم خیلی وحشیه.همش داره نق میزنه

پسر منم همینه

وای ک حرفای منو انگار زدی

ببر مهد کودک

منم هرروز با پسرم گریم در میاد
همش گریه و جیغ بهونه های الکی لجبازی
جایی میریم میرسیم جلودر برمیگرده نصف راهو میره ک نمیام داخل
یا بیرون میبرمش فقط خوراکی میخاد نمیشه دو قدم باهاش بازار بری
با بچها نمیسازه دعوا میکنه میزنتشون
و همیشه هم درحال جیغ کشیدنه
خیلی کم اوردم

سخته واقعا خدا کمکت کنه ب نظرم بچه ای ک اخلاق نداره خوابشم خوب باش بازم گریه و بهانه هست پسر منم خیلی خیلی بهانه گیر طوری ک منم ک کسی هست نگهش داره ب زور گردن میگیرنش انقد ک اذیتشون میکنه

منم دقیقا همین شرایط دارم تو شهر غریبم نه خونواده شوهر نه خونواده خودم هیچ دوستیم ندارم یه پسر ۹ ماهه هم دارم😂😂😂

درکت میکنم عزیزم ماهابی که مادر خواهر نداریم خیلی گناه داریم 😔