۱۶ پاسخ

واقعا بعضیاخرافاتین مال من میگه سربچت نزنی تاس میشه کم مو ی دهن قشنگ میخوادبگه توکه زدی چراجفت پسرات کم مو وکچلن 🤣🤣🤣

مادر شوهر من دوره! یک نعمت بزرگ الهی

اوه مادرشوهرم من خون تو دلم کرد حتی بچمم نمی‌داد موقع گریه بغل کنم نمی‌گذارم ازش 😔🙃ما حیاط مشترکیم ولی هرچه قدر کارد بگیری مادرشوهرا بدتر میشن بهتره باهاشون راه بیای ولی قدر آدم نمی‌دونن دخترم دوست داره زیاد ولی از این آدمای کودک درونش فعالیت اینجوریه متاسفانه بخوام بگم یه دنیای درد هیچ زمان فراموش نمیکنم الان دخترم گریه می‌کنه بیشتر خواهد اون داره تا من چون می‌برندش پیش خودش می‌خوابند بچه از من دور میکرد. چون من بعد زایمان بستری شدم بعدم اومدم خونه و هزار حرف 😭 فک کن دلم گرفت

اره بخدامال منم همین طور هس میزارم بغلم میگه بغلی میشه میزارم پام میگه نزاربدعادت میشه عکس میندازم میگه بچرواینه کردی من والادیروزجوابشودادم گفتم بچمه هزارتاعکس میندازم

ببینم نکنه توباسن خودش توکودکی کردن جاش میسوزه اومده تلافیش دربیاره 🤣🤣🤣😐😐😐😱😱

میدونم واقعا سخته و آدم باید صبرو اعصاب داشته باشه
ولی خب اگر میدونی نمی تونی مرز تعیین کنی پس بیخیالی و یاد بگیر هرچیز گفت بگو باشه و بعدش هرکاری خودت دوست داری انجام بده
برای کبریت بگو موقع خواب انجام میدم که بعدش راحت بخوابه بعدش که رفت بگیر بخواب😁

مادر شوهر من زر زیاد میزنه کلا

وای کبریت و بکنه تو باسن بچه ؟؟؟😐😂🤦🏻😐 چ زن خریه

زباده روی کنه خیلی محترمانه از جلوش در میام‌ میخواد هرکی باشه
من به اسمش گیر داده بود ک من نمیتونم بگم سختمه چرا چون نظر نپرسیده بودم چند باری هی گفت من سکوت کردم
یه بار مجدد گف برگشتم گفتم اسراری نیست شما یاد بگیری نمیتونی بگی صداش نزن زیاد مهم نیست رفت ک دیگه بگه

من از اول زندگیم گرفتاربودم الان که باردارم دیگه بدتر ،فک کنم بچم بدنیا بیاد دوبرابر میشه دخالت هاش

خدابیامرزه مادرشوهرمو.خودش چیزی از بچه داری بلد نبود ولی به منم هی گیر میداد.هیکلی و چاق بود بهم میگفت بچت خیلی لاغرو ریزست.منم یه بار که نتونستم تحمل کنم حرفاشو گفتم بچمو با خودتون مقایسه میکنین؟😄

☺️اتفاقا جواب همچین آدمای پست و دورو رو باید خوب داد من ندادم الان هرکاری هرچی می‌خوان میگن

کاش فقط تو بچه داری دخالت میکرد ماشالله تو همه چی نظر میده

اصلاااا ندید بگیرش بذار هرچی دوس داره حرف بزنه حتی جوابشم نده حیف انرژی واقعا..فقط به شوهرت بگو به مامانش بگه دخالت نکنه توی هیچی

ول کن خواهر یک شب نهایت فردا میره ریلکس باش

شایدمادرشوعرم چیزی نگه ولی مامانم دراین حدگیره😂🗿

سوال های مرتبط

مامان آدرین مامان آدرین ۲ ماهگی
امشب شدیدا دلم گرفته و کلی گریه کردم
دوران بارداری شوهرم هر بار بحث مون میشد فقط میگفت بچم بچم
همیشه نکرانیش بچه بود اگه هم بهم رسیدگی میکرد فقط بخاطر بچه بود
از روزی که دنیا اومده
همون روز اول تو بیمارستان همه توجهش به بچم بود اصلا سراغ من نمی آمد حتی نیومد بوسم کنه بغلم کنه که براش بچه آوردم تو این چند روز همش رو اعصابمه حتی منو نمیبرع خونه بابام میگه بچم آب به آب میشه
یه حرفایی مسخره میزنه من مادرم و این مدت ندیدم چون عمل شده و استراحت مطلقه
نیاز دارم مادرمو ببینم ولی این میگه نمیبرمت تا بچه بزرگ بشه
تو‌خونه اصلا بهم کمک نمیکنه خودم شب تا صبح بیدارم این تماما خوابه
به اطرافیانش اقوامش بیشتر از من اهمیت میده کارای اونا رو انجام میده ولی کنار من نیست
واقعا حالم بده
حسودی نمیکنم به بچم ولی دارم از این حس بی ارزش بودن متلاشی میشم
حتی سزارینی بودم دستمو نمی‌گرفت کمکم کنه واسه بلند شدن خودم دستمو به زمین می‌گرفتم و بلند میشدم حتی حمام رفتم پانسمانم باز کنم نیومد کمکم کنه در صورتی که حالم بد بود به زور ایستاده بودم تا اینکه خودم ازش خواستم بیاداینحوری از خودش نمی‌فهمه که باید کمک حالم باشه