چرا انقد دلم گرفته؟💔
من بعد زایمان بخاطر تغیراتی ک بدنم کرد شکم اویزون و پر ترک و کلی مسئولیت و بیخابی ی تغییرات دیگه از درون در حال فروپاشی روانیم
این وسط حس میکنم شوهرم ازم سرد شده یعنی حس میکنم فاصله میگیره تمام توجهش ب دخترمه. قبل بارداری با من مث دختر بچه ها صحبت می‌کرد رفتار میکرد قربون صدقم میرفت ولی الان همه چی برعکس شده و اصلا حال دلم خوب نیس ده بار بهش گفتم بهت نیاز دارم بهم توجه کن گف بهت توجه میکنم من تغییری نکردم و اینا ولی دروغ میگه .رفتارهایی ک قبل بارداری با من داشت الان با دخترم داره عشقم صداش میکنه خوشگلم صداش میکنه بغلش میکنه تا ی نق میزنه سری میپره روش منو کنار انداخته خودش قبول نداره ولی ما زنا می‌فهمیم دیگه🙂حتی میگف بچه وسطمون بخابه میگفتم بچه رو کنارت بذار من میخام پیشت بخابم ولی گوش نمی‌داد تا اینکه بهش گفتم اینجوری حالم بد میشه ک دیگه بچه وسط نمیخابه
حس میکنم دخترم جامو گرفته همش میترسم افسردگی بگیرم.قبل بارداری انقد معتادش نبودم ولی الان دوس دارم بهم توجه کنه همش کنارم باشه حرفای قشنگ بزنه اما متاسفانه....
چیکار کنم؟منم بیخیالش شم؟دارم اذیت میشم💔

۵ پاسخ

عزیزدلم مردا آرزوی پدرشون دارن بخصوص اگر بچه شون دختر باشه میخوان بابای مهربون و‌خوبی باشن .
من همش همسرم قربون صدقه ام میره و بهم میگه دخملم .بچگونه باهام حرف میزنه ولی هرچی به زایمانم نزدیک میشه با من عادی تر صحبت میکنه و بجاش قربون صدقه دخترم میره دلمو میبوسه باهاش صحبت میکنه من یه کوچولو حسودیم میشه ولی بازم میگم خدارو شکر دخترم پدر مهربونی داره .
منم میدونم دخترم بدنیا بیاد شوهرمنم مثل همسر شما میشه ولی طبیعیه عشقم باید آقایون رو درک کنیم . حس پدرانه شون بعد چند سال شکوفا شده .
ماهم ۹ماه سختی کشیدیم تحملمون تمام شده ضعیف و حساس شدیم بزار چند وقت دیگه بگذره عادی میشه براش .

عزیزم این حس ها به خاطر زایمان و تغییر هورمونها هست که برای ما خانما پیش میاد ..شوهرت راست میگه شاید اون مثل قبله ولی ما خانما خیلی بعد از زایمان حساس میشیم و به توجه بیشتری نیاز داریم ..این دوران میگذره و بعدن میفهمی که همه چی. رو برای خودت سخت کردی..باید خوشحال باشی که دخترت همچین پدری داره که از الان از عشق سیرابش می‌کنه من شوهرم وقتی قربون صدقه بچه هام میشه خوشحال میشم تو هم خوشحال باش از ابزار احساست شوهرت نسبت به دخترت

عزیزم بلاخره الکی که نمیگن بهشت زیر پای مادران است سختیا و زشتی های خودشو داره ولی خب تو باید ب خودت برسی مثل قبل ن اینکه زایمان کنی دگ بیخیال تیپت بشی بعدم بچه شیرینه کم کم اونم براش حضور بچه طبیعی میشه براش

عزیزم منم دقیقااا احساس تورو دارم همش دلم میخاد گریه کنم فک میکنم توجه همسرم کم شده واقعا شرایط سختیه💔
منم میترسم افسردگی بگیرم البته الانم حس میکنم گرفتم ولی هنوز امید دارم روزای خوب بیاد
ولی بیا تلقین نکنیم این روزا میگذره :)
بنظرم بیشترین چیزی ک بعد زایمان نیازه توجه شوهره برا همون تمرکزمون روش هس و کوچیکترین حرکتش ناراحتمون میکنه
امیدوارم هرچه زودتر از این دوران بگذریم🤲🏻

عزیزم خب ذوق داره چون تازه بچه تون بدنیا اومده بچه خیلی شیرینه بهش حق بده عاشق بچش باشه
هرکسی جای خودشو داره بنظرم چون تازه زایمان کردی حساس شدی
کم کم همه چی درست میشه

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۲ ماهگی
هانای من الان ۲۷ روزشه... با اینکه خیییلی دوسش دارم ولی حس میکنم اصلا حوصلشو ندارم.. توروخدا میشه بیاین بهم بگین این حس طبیعیه یا من مامان خوبی نیستم براش؟
من زایمان خوبی داشتم و خیلی زود تونستم سرپاشم، کمک داشتم، مامانم هنوزم بهم کمک میکنه، شبایی ک نمیتونستم نگهش دارم وقتی میدید نمیتونم آرومش کنم اون بازیش میداد تا آروم شه و دلدردشو فراموش کنه... فقط دقیقا از فردای زایمانم دعوا ها و جنجالای عجیییب با خانواده شوهرم شروع شد... همسرم جلوی ادامه دعوا رو گرفت ولی ناراحتیش تا الان باهامون مونده... دعواهای واقعا سنگین..
حس میکنم دلم واسه دونفره هامون تنگ شده... دلم واسه یه خواب راحت و بدون قطع شدن تنگ شده... حس میکنم کمبود محبت گرفتم.. وقتایی ک شوهرم دخترمو بوسش میکنه یا بغلش میکنه بهش حسودیم میشه...حس میکنم دخترم تو بغل همه آروم میشه به جز من!
نمیدونم چمه....
ما خودمون بچه میخواستیم.. ولی الان من حتی حوصله خودمم ندارم... بیاین بگین طبیعیه؟ میتونه به خاطر دعواهایی ک پیش اومده باشه؟