عزیزم احساس تنهایی نکن وضعیت ماهم همینه ،شوهرامون غرق در خواب ،و ماییم و خودمون
من سر دوتا بچه هامم روز ۶،۷ دیگه تنها بودم شوهرمم از ۵صبح تا ۸ شب سرکاره
چاره ای نیست باید عادت کرد
وای منم شبای اول که اومده بودم خونه خودم خیلی سختم بود😢
بلاخره که باید عادت کنی عزیزم هیچ همسری ام با این همه مشغله کاری بیرون از. خونه نمیتونه این همه دیگ بیدار بمونه من خودمم خیلی کم میارم با اینکه خانوادم کلا یه شهر دیگن اما فکر که میکنم میبینم برای به دست آوردن یه چیزی همه باید چیزای دیگم از دست بدی من قبل از این خیییلی عاشق خوابیدن بودم اما بخاطر حس مادرشدن الان هر دو ساعت یبار بیدار میشم بخاطر پسرم با خودمم میگم سخنش واس یه ساله چشم رو هم بزاری بزرگ میشن دلتنگ این لحظه ها میشی
عیب نداره عزیزم طبیعی هست منم اینجوری بودم تازه برگشتم به روال عادی زندگیم من شوهرم خیلی هوامو داشت یکی دوهفته تنهام نزاشت اون کارای بچع رو میکرد من میترسیدم ببرم بشورم لباس تنش کنم الانم کمک میکنه جایی میریم اون میبره میشوره اگه من نتونم همه هم حسودی میکنن
دختر من کلا گریهههه میکنه
واقعا یه وقتا میمونم چطوری آرومش کنم
خودم خونریزیم بند اومده بود دوباره شروع شده با کمردرد شذید مثل اولین روزا
نمیدونم چ کنم 😭
عزیزم طبیعیه
همه اولش حس بدی دارن
ب مرور بهترمیشی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.