😊 خیلی اهل تاپیک گذاشتن نیستم ولی ناگهان دلم خواست یکمی حس خوب این روزا رو به اشتراک بذارم ... 🌈🌿

اون هفته ی آخر ک منتظر جواب آزمایش بودیم، اسم آقای تودلی👼 رو انتخاب کردم 💗 یکم امیرحسین های معروف رو دیدم و یکم محمدحسین هارو ... معنی هاشونو با دقت خوندم و فکر کردم ... تا بالاخره با خودم عهد کردم چ برام بمونه چ نمونه خدای ناکرده، اسمش محمدحسین💙 باشه!

امروز با همسرم بحثمون بالا گرفت سر اینکه می گفت هرچی میذاری محمد توش نباشه، دیگران ممل یا مملی صداش میزنن و ... 😒😒
در جواب می گفتم هرچی خودمون صداش بزنیم و بهش پایبند باشیم، دیگران هم تبعیت می کنن ولی طبق معمول اون حرف خودشو میزد و بانوی منزل هم حرف خودشو ... 😶😬😌🤦🏻‍♀

نمیدونم نتیجه چ خواهد شد ... 😌
اسم آقای تودلی پر حاشیه چ خواهد بود ... 👼
احتمالا حرف خود آآآقاااا امیرحسین 💫
ولی ...
ته دلم از اینکه موضوع بحثمون اسم بچه بود، خوشحال بودم 😊
و احساس آرامش داشتم و دارم 😌

خدایا شکرت بابت این لحظات آروم و دلپذیر 👑🤲🏻🌱

از این حس های خوب قسمت همتون ان شاء ا... 🤲🏻🤲🏻🤲🏻
قربون نگاه تک تکتون 😘😘❤❤

تصویر
۱۵ پاسخ

بنظر منم همسرتون راست میگه
بچه واقعا اذیت میشه امیرحسین بزارید

ایشاالله نامدار باشه عزیزدلم
😍
تا باااااشه از این بحث های قشنگگگگ🥰🥰

واقعا جزو شیرین ترین بحثاس
ماام قرار شده اگه دختر شد مَها یا مهوا یا نیکا اگر پسر شد طاها...اسم دختر تنوعش خیلی زیاده ولی پسر نه یعنی به دل من نمیشینه فعلا فقط از طاها خوشم اومده...محمد طاها بود شوهرم میگه دواسم اصلاااا
انشاالله که خوشنام باشه عزیزم عاقبت بخیریشون رو ببینین❤️

این نسل دیگه بلدن ممل و اینا صدا نزنن ولی امیرحسینم خوبه

سلام عزیزم، هم امیر حسین قشنگه و هم محمد حسین🥰 ان شا الله حال دلت همیشه خوب باشه😘😘😘

هر دوش قشنگه انشالا به سلامتی بغلش بگیری امیر مهدی هم قشنگه

منم اسم پسرم محمدهادی هست، همسرم میگفت دو قسمتی نذاریم هرکی یه جور صداش میکنه ولی از همون اول خودمون کامل محمدهادی صداش زدیم و بقیه هم همین صداش میزنن

امیرحسین هم خیلی قشنگه

ایشالا که تنش سالم و سلامت باشه اسمش مهم نیست هم امیر حسین قشنگه هم محمد حسین ❤️

بنظر منم همسرتون درست میگه
قربون اسم محمد برم
ولی
امیرحسین خیلی قشنگه

عزیزم انشالله با دل خوش و سلامتی بغل بگیری فرشته کوچولو رو
من از دوست داران اسم امیر حسینم😍

عزیزم بسلامتی نامدار باشه..
ان شالله بسلامتی بغلش بگیری

هر اسمی گذاشتید انشاالله نام دار باشه .😍
اسم پسر منم از ماهان و اراد و ارتین و چند تا اسم دیگه اخر شد پارسا و انتخاب پدر من شد .😉

عززززیزم خیلی اسم زیباییه امیر حسین انشالله خوش قدم باشه براتون...😍

ایشالا بسلامت بغلت بگیری و هر دو اسم قشنگن هر کدوم به دلتون میشینه همونو انتخاب کنید

سوال های مرتبط

مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 ۴ سالگی
📍هنوز باورم نمیشه!!!

نمیدونم خوابم یا بیدار
اما
جواب آزمایش اومده بچه سالمه ... 🌱


بچه 🌱 ک نه! اسمش آقا محمدحسین 👼


از دیشب خیلی شدید و واضح، قسمت بالای شکمم تکون خوردناشو احساس میکنم! 💓💓💓


۲روز پیش تماس گرفتن و خبر دادن، تلفنی با مشاور صحبت کردیم، دیروزم رفتیم مرکز حضوری و مفصل با مشاور ژنتیک صحبت کردیم؛ در واقع عدم آگاهی ما در خصوص موزائیسم و شدت فشار روانی جواب اولیه باعث شده بود، پذیرش هر آنچه ک بهمون توضیح میداد، برای ذهنم، خودم و همسرم سخت و غیرقابل باور باشه!

شاید براتون خنده دار باشه اما همش می ترسم زنگ بزنن یا ی چیزی بشه و بفهمیم همه چی الکی بوده دروغ بوده!

اما خب بازم صبر میکنم و منتظر آینده می مونم ...

مطمئنم همه چی در آینده قشنگ تر و بهتره! الهی آمین 🤲🏻🤲🏻



برای شما دوستای مهربون و قشنگم، همه شمایی ک این مدت سنگ صبورم بودین و بهم دلگرمی دادین، آرزوی سلامتی و دل خوش دارم! 🤲🤲🏻💐💐

همیشه در پناه الهی شاد و خوشبخت باشید و عاقبت بخیر بشید! 🤲🏻🤲🏻🤲🏻💕💕💕 عاشقتونم!
مامان mamansho21 مامان mamansho21 ۴ سالگی
امروز دخترم تا من رفتم پسرمو بخوابونم نمکدون رو بداشته بود کلی نمک به غذاش زده بود درحالی که نمک غذا عالی بود و این یک شیطنت به تمام بود
من نا آگاه:وای اینچه کاریه بی عرضه وای غذا حروم کن نخور اصلا
من دانا : در نهایت قاطعیت ولی ارامش تو سکوت بهش نگاه کردم تنها چیزی که اون لحظه به ذهنم رسید این نیاز نبوده این کنجکاوی بوده از نوع مخرب و اقتضای سن اما غذای منم زده بود و هر ان ممکن بود بترکم از اعصبانیت سریع بلند شدم و در سکوت یک غذای دیگه برای خودم ریختم خوب برنج فقط به اندازه همسرم مونده اشکال نداره براش یه پیمانه میذاری خوب چرا اینکار رو میکنه ، چرا غذای من ، یهو اومد دنبالم مامان من کار اشتباهی کردم این غذارو نمیشه خورد 🙃 ته دلم میخواستم بغلش کنم اما به جدیدت ادامه دادم غذایی که ریختمو خوردم یه دور زد اومد گفت من هنوز سیر نشدم یکم غذا هست من بخورم همچنان سکوت کردم یهو گفت چرا باهام حرف نمیزنی اروم برگشتم جلوش چشم تو چشم بهش چی گفتم از اینکه غذام خراب شده من مجبور شدم غذامو دور بریزم و ادمهایی تو دنیا هستن که گرسنه ان ناراحتم ، عذر خواهی کرد ، منم قابلمه برنج که چند تا قاشق تهش مونده بود حلوش گذاشتم و گفتم اینو بخور تا شب شام ، اونم حرفی نزد و خورد اینم بگم عصرانه که همیشه شش میاوردم زودتر اورذم چای و میوه ، این دوتا شکلات جایزه مادریه که احساسات منطقیشو قوت داده تا بچه اش رو سرکوب نکنه ،
سخته اما خیلی از اشتبهات بچه ها احتیاج به فریاد نداره ، برای منی که از ۸/۵ صبح سرپام چندتا مشاوره داشتم درعین حال منزل برق میزنع و نوزاد کولیکی واقعا دوباره گذاشتن حتی یک پیمانه برنج ینی اضافه کاری اما این شرایط انتخاب منه من تصمیم به فرزند جدید گرفتم پس باید پاش واستم نظر شما چیه
مامان مامان نخودی ها مامان مامان نخودی ها ۴ سالگی
سلام مامانا من دیروز از حال رفتم بعدش دکتر کشیک گفت نه تنها مغزت ام اس که داری فشارمغزی و احتمال میدم قلبت هم مشکل داره
خلاصه ترخیصم کردن گفت نگرانی اصلیت چیه گفتم پسرم حرف نمیزنه گفت دکتر متخصص کودکانش کیه اسمشو گفتم زود زنگ زد گفت شماره ی آقا رو بهت میدم زنگ بزن بگو چکاب سالانه بچه تون هست یادداشت کردم لطف بفرمایید فردا یعنی امروز پسرتو ساعت ۱۲ و نیم بیارید
خلاصه زنگ‌زدن همسرم گفت تو ببرش گفتم نه باهم بریم خلاصه خداروشکر موافقت کرد دخترمو بردیم خونه پدرم
دکارش پرسید چند ماهی تونست خودشو رو شکم بندازه گفتم ۳ ماه ۲۲ روز
گفت چند ماهگی تونست ۴ دست و پا بره گفتم ۱۰ ماه و ۲۵ روز
گفت چند ماهگی تونست راه بره گفتم ۱ سال و ۴ ماه
گفت زردیش چند بود گفتم ۱۹ بود و از حال میرفت
خلاصه گفت با چهره قشنگش و اینکه باهمه حرف میزنه یعنی از کسی نمیدرسه و گفتیم تو خیابون الان که اومدیم گفت سلام مادر بزرگ خوبی ولی کلمه هارو درست نمیگه گفت همین که ۱۰ تا جمله ۲ کلمه ای میگه و همه چی نروماله و با بزرگ تر ها هم خوبه کم کم با کوچک ترها هم خوب میشه جای نگرانی نیست خدارو هزاران هزاران هزاران بار شکر خداجونم
ولی به خاطر زردی زیادش و اینکه خودمون اشتباه نکنیم باید سیتی اسکن مغز انجام بده
با دل های خوبتون مهربانتون دعا کنید
راستی گفت کسی دیر حرف زده همسرم گفت پدر بزرگم ۷ سالگی خواهرم ۶ سالگی و دختر خواهر دیگه ام ۳ سالگی
گفت بچه تون هم متاسفانه حرف نزدنش ژنتیکیه وجای نگران نیست بعضی بچه ها ژنتیکی یا دیر راه میرن یا دیر حرف میزنن
گفت نگران نباشید
خیلی خوشحالم خدایا هیچ مادری رو مریضی بچه هاشو نبینه خداوندا فدات بشم الهی
ببخشید نمیدونم چی میتویسم هم خوشحالم هم نگران سیتی اسکنم