اونایی که بچه های پشت هم دارن چقدر خدا بهشون صبر داده دختر داییم همسنه منه ماشالله سه تا بچه داره دختر بزرگش کلاس اول وسطی دو سالشه کوچیکه هفت ماهه رفته بودیم مهمونی اصلا متوجه نشد چی جوری نشست یکی گریه میکرد یکی پی پی کرده بود کوچیکه هم مدام بغلش بود بغل هیچ کی هم نمی‌رفت که حداقل این بنده خدا نفس بکشه ،واقعا خدا بهش صبرررر بده تازه مامانش هفته ای دو سه بار می‌ره کمکش هفته ای یک بار هم کمکی داره ولی با این حال واقعا سخته شرایطش چی جوری میتونن واقعا ؟؟؟

مجبوره مگه ادم اخه
واس چی خدا بهمون عقل داده پس؟
یک در هزارم اون بچه ها نه به درد حودشون میخورن نه به درد مامان باباشون...
خواهربرادرا دائم دعوا و قهر از بچگی تا بزرگسالی...
خدا به ادم سلامتی بده نیازی نداری بعدا کسی بیاد جمعت کنه

و منی که دوتا بچه دارم شیر به شیر آوردم پسرم خیلی آرومه ولی برعکس دخترم زلزله اس

اره منم بچه هام کوچیک بودن خیلی سخت بود دخترم سه سال و دوماهش بود پسرم به دنیا اومد هیچ کمکی هم نداشتم الان یکم بزرگ شدن راحت تر شدم دخترم هشت سالشه پسرم چهار سال ونیم ولی باز فکر کنم پسرمم بره کلاس اول دوباره سخت میشه باید به درس و مشق هردوشون برسم

سختیش ۲ساله بعدباهم بزرگ مشن

من یکی دارم دیگه نمیخوام

دختر همسایه ما سی سالش نشده پنج تا داره .عروسی برادرش بود میگفتن میرفت شربت یکی رو میداد شیر اون‌یکی رو میداد پوشک اون‌یکی رو عوض می‌کرد لباس این یکی رو عوض می‌کرد اون وسطا جی اومد جیرقصید دوباره میرفت میخوابوندشدن و....

مثل منه که.با این اختلاف که من اصلا کمکی ندارم حتی یه ساعت.واقعا نمیشه جایی رفت

ولی باهمدیگه بزرگ میشن

ولی خوش به حالش بزرگ میشن کیفشو میبره

خدایا واقعا سخته