۶ پاسخ

حوصله داری ک ب حرف یه خانم توی پارک اهمیت میدی
حالا حرف از خانواده شوهر باشه حق داری ک نارلحت بشی🤣🤣🤣

انقدر درک میکنمت دختر دقیفا همین مورد تو خیابون برام پیش اومد😐 بعد من تا ۳ روز عصبی بودم زنیکه مزخرف انگار ماموریت داشت گند بزن به روز من احمق انقدر بی ربط پرید جلو چرت و پرت گفت و رفت حتی نتونستم جواب بدم فقط نگا کردم

وای چه عقده ای و روانی بوده
بعضیا کمبود دارن واقعا

اهمیت نده
از این آدما زیادن

تو اصلا نباید اهمیت میدادی بهش

منم چون دخترم رو زیاد میبرم پارک از این دسته مادرها زیاد به تورم خورده من واکنشی نشون نمیدم فقط تو دلم شکر خدا میکنم بچم سالم و باهوشه فوری یه اسپند دود کن برای رادمهر والا من خودم هر بچه ی میبینم هرجور باشه فقط میگم ماشاالله

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۳ سالگی
خانما یه لحظه بیاین ببینید جای من لودین چیکارمیکردین
امروز تو پارک دختر من سوار تاب بود تاب کناریسم یه دختر ۱۱/۱۲ساله بود شب ساعت ۸بود دختره از تاب پیاده شد بدون اینک مراقب باشه اومد خورد به تاب دخترم من هیچی نگفتم رفت رو یکی تابه نشست دخترم سروع کرد گریه کردن ک کتفم درد گرفت داغون شد اینا اخه دخترم خیلی تند تاب میخورد اینم محکم خورد بهش دختره یهو با پرویی گفت توک چیزیت نسد من داغون سدم منم دیدم دخترم ک نمیتونه دفاع کنه دردشم گرفته گفتم تو باید مواظب میبودی نیایی جلوی تاب عزیزم هم دختر من داغون شد هم خودت شروع کرد ک اره خاله من حوصله تورو ندارم اعصاب تورو ندارم عینکم توپارک دزدیون من چشام کلا ضعیفه توشب نمیبینه فلان منم گفتم اگر چشات ضعیفه باید با یه بزرگتر بیایی ک بهخودت وبقیه اسیب نزنی تو راه با ماشین تصادف نکنی داداشش همراش بودگفت من بزرگترسم گفتم پس مراقب باش خواهرت زیر ماشین اینا نره چشاش ضعیفه بد میگفنت من اینقد خوردم به تاب بقیه فلان منم گفتم تو اینقد خوروی سر شدی قرار نیست بقیه بچه ها سر بشن از درد ک
خیلی چیرای دیگه هم با پرویی و بیادبی می گفت من یادم نیست منم ازین حجم بی ادبی و پرویی لجم گرفت جوابشو میدادم
حالا برای شوهرم میگفتم میگفت با بچه دهن به دهن گزاشتی میگم اخه بچه نبود ک اندازه یه زن گنده بیادب بود وگرنا منک چیزی نگفتم اونم میتونست یه ببخشید بگه تموم شه حالا نظر شما چیه؟
مامان سارین مامان سارین ۳ سالگی
مامانا چند وقته کمر درد و گردن درد امان رو بریده بود دیگه ناچار شدم رفتم دکتر با دارو خوب شدم دوباره که داروها قطع شدن گفتم فایده نداره رفتم ام آی آر دادم گفت بله خانم شما هم دیسک گردن داری هم دیسک کمر حتی یکی از دیسکات طوریه که اگر زور بزنی پاره میشه بعد مجبور به عمل میشی و ۶ ماه استراحت مطلق گفتم یا خدا کی از بچه هام نگه داری میکنه خلاصه خوب شدم تا اینکه یه چند وقت پیش دوباره دردام شروع شد
ایندفعه رفتم پیش یه دکتر دیگه طب فیزیکی داشت وقتی ام آی آرم رو دید درازم کرد رو تخت با یه دست تا جا داشت کمرم رو فشار داد با یه دست پامو کف پامو میگرفت جوری که جیغم در اومد داد زدم دکتر چیکار میکنی گفت هیچی نگو خوب میشی حالا درد کمرم خوب شده هرکاری این دکتر باهام کرده درد زده تو پای چپم هیچ خوب نمیشم اینهمه مسکن میخورم ۴ روزی یکبار آمپول میزنم اصلا انگار من نیستم پا درد امانم رو بریده تورو خدا کسی تجربه ای داره بهم بگه باید چیکار کنم؟
شوهرم که میکه برو با دکتر دعوا کن بگو چیکارم کردی فلجم کردی.. 😔