اگه بچتون پیش ۱ باشه و بگه من مهدکودکا دوس ندارم و نمیخوام برم واکنشتون چیه؟؟
ادامه میدین به همینجوری بی علاقه رفتتش همراه با خودتون
یا بیخیال میشین و نمیبرین
یا ......

اگه وابستگی داره و بدون شما نمیمونه نباید بیخیال رفتنش بشی..چون سال دیگه عقب میوفته و بیشتر آسیب میبینه

بچه ها امروزشون با فرداشون زمین تا اسمونه پیش یک هیچ ضرورتی نداره اگر دوست نداره نفرست انشالله سال بعد خودش میگه برم مهد

شاید محیط مهدکودکشو دوست نداره

خب علت رو جویا بشین اگه واقعا اون محیط براش کسل کنندس نه نمیذارم چون تو این سن هنوز بچه دنبال بازی کردن اگر وابستگی به تدریج و کم کم در هفته دو روز شروع بشه

اگه بچت وابسته هست،سعی کن با ملایمت ببری،یا حتی هر روز نبر،ی روز درمیون،ولی ببر،چون الان بگی چشم،سال بعدم همینه....اگه کلاس ورزشی چیزی دوست داره ببرجای دیگه

من باشم نمیبرم سال دیگه بچه بزرگتر شده پذیرشش برای ورود به اجتماع و دوست پیدا کردن خیییلی بیشتر شده الان برای چی اذیتش کنم .منم دخترم آمادگیشو نداشت چند ساعت تنها بدون من کلاس بره منم نبردمش البته که برنامه اشونو گذاشتن داخل کانال برداشتم من خیلی چیزها رو قبلا یادش دادم و بلده امسالم نره از بچه های دیگه از نظر آموزشم عقب نیست

ببینین من سال قبل پسرم رو تو مهد ثبت نام کردم و یکماه باهاش رفتن ولی جذب نشد دیگه بیخیالش شدم چون دیدیم بچه ام وابستگیش بیشتر شده بود.دیگه امسال که یک مهد خوب ثبت نامش کردم از ۲ ماه قبلش شبا براش از خوبیای مهد تعریف میکردم و میگفتم باید کم کم بری ،خداروشکر خیلی خوب پیش رفت و همون روز اول رفت داخل کلاس و اصلا اذیت نکرد

یکی از آشناها خواهرش کلاس دوم مامانش هنوز باهاش میره مدرسه🫠
بچه خودش پیش دبستانی هست امروز اولین روزی بود که دخترش قبول کرد مامانش باهاش توی پیش دبستانی نباشه و خودش تنها موند بعد دوهفته

شاید باکسی به مشکل خورده یا اذیتش میکنن بگرد ببین مشکلش چیه معمولا بچه ها دوست دارن مهد رو

من دخترم با اشتیاق میرفت ولی پسرم نه، ولی ابدا گوش نکردم برا رشد مهارت اجتماعیش باید میرفت و این وابستگی به من و میذاشت کنار ، از ۲۰ شهریور رفتیم برا جذب، تا ۷ مهر نق زد الان با ذوق صبح بیدار میشه میره

پسر من برعکسه انقدر مهدکودکش دوس داره امروز مریض بود نرفت انقدر گریه کرد که نتونست بره

ن‌ نمیفرستم چون هنوز حس وابستگی داره اینجوری استرس میگیره

علتش رو ازش میپرسم شاید از محیطش خوشش نمیاد جای دیگه میبرمش اگر همین جوری ادامه داد که دوست نداره دیگه نمیبرمش

نمیذارم دیگه بره
نذاشتمم واقعا
دو هفته رفت زورکی رفت دیدم کیف نمیکنه و عذابه براش دیگه نذاشتم شیش سالگی یهوو رفت اول.
زده میشه هنوز خیلی کوچولوعن گنا دارن

دختر منم همین بود ولی گفتم این قانونه بچه ها بزرگ میشن باید برن و اکی شد

پسر من پیش یک میره و هر لحظه بگه دیگه نمیرم نمیفرستمش