۱۰ پاسخ

ببر دکتر اشتها آور و مکمل و اینجور چیزا میده کم کم بهتر میشه
منم همینجوری اسیر بودم با دخترام الان خداروشکر روزی دو وعده غذا و دو بار هم میوه میخورن و راضیم
درسته کم میخورن ولی از نظر من عالیه 😂

مامان آلان از نظر یبوست که یکبار بهت گفتم بردیش دکتر بهش شربت بده یا خودت از داروخانه بخری؟؟
ناراحت شدن نداره جواب یه سریا که درکی ندارن رو نده عزیزم

ناراحت نشو عزیزم واقعا بچه با بچه فرق داره، پسر منم واسه غذا خوردن کلی ناز و ادا داره، جدیدا خودش با قاشق میخوره اونم چندتا قاشق خودمم هی باید یادآوری کنم بخوره، آخرش خودم میدم تازه اگه نگه سیر شدم، آب بده، جیش دارم... ولی راجبه غذایی که قبلا میخورده زیاد اصرار نکن سری بعد دوباره درست کن بیار بهش نگو قبلا دوست داشتی چرا نمیخوری حرص نخور ریلکس برخورد کن سری بعد میخوره

اصلا قابل قضاوت نیست
پریروز ایلیا هرچی آماده کردم براش خورد
دیروز خودش رو بشته بود به بستنی
ب زور نشوندیم سر شام
بعدش دوباره موتورش روشن شد چسبید ب میوه
من ب شخصه هر روز ی داستان دارم با غذاش
من و همسرم تو مصرف شیرینیجات تو خونه خیلی مراعات میکنیم
هفته پیش گیر داد شکلات صبحانه بگیر بخورم صبحانه
دو یا سه روز. خورد الان هرچی لقمه ازش بذارم لب نمیزنه
ی ظرف شکلات صبحانه همینطور موند 🫤

من که به زور میدم بهش باور کن هر نوع هر رنگی غذا میپزم شایدطعمش و دوست داشت خورد ولی نمیخوره همین که میبینه تو ظرف غذا گذاشتم فرار می‌کنه لاغر مونده شبم از گرسنگی گریه می‌کنه فقط کباب و ماکارونی فرمی میخوره وسسلام عاشق خیارشوره یه کوچولو میزارم تو قاشق بعد کنارش برنج میزارم هردو رو تف می‌کنه 😑

دقیقا تا بچه بد غذا نداشته باشی درک نمیکنی
اتفاقا یه روز یکی از مادرا همش می‌گفت بچه گشته باشه میخوره، از اول عادت دادی و...
یه هفته بچه اش کم اشتها شده بود خودشو داشت میگشت که چیکار کنم بچه ام کم میخوره و...
دختر منم از ۸ ماهگی که کرونا گرفت دیگه فوق العاده بدغذا شده

پسر منم همینجوریه خیلی گرسنه باشه یه قاشق غذا میخوره میره کنار.جاریم که پسرش خیلی خوش خوراک بوده میگه بزار خودش غذا بخوره میگم درد من اینه نمیخوره وزنش تازه شده ۱۱کیلو

منم دخترم خوب غذا نمیخوره رو عصاره واقعا

لطفاازتون خواهش میکنم وقتی یکی رونمیتونین بفهمین ودرک نمیکنین نظرندین پیام وبخونین وردشین

کسایی که بچه های خوش غذایی دارن این ودرگ نمیکنن فقط میان نمک روزخم مامادرای بچه بداشتهاوبدغذامیپاشن

سوال های مرتبط

مامان مسیحا👼 مامان مسیحا👼 ۴ سالگی
مهد رفتن بچها پر از چالشه که اصلا فکرشم نمیکردم.
اینکه توی خونه کلی طولش داد و گوش نمیداد و بازیگوشی میکرد بماند، بعد که رفتیم اونجا گفت باید تو حیاط بمونیم منم اصرار نکردم بده داخل. بعد فهمید که تو حیاط چیزی عایدش نمیشه. دیگ گفت بریم داخل اما تو پیشم باش. منم موندم پیشش.
مسئله اصلی اینجاس👈توی مهد راکر داشت، میگفت مامان من از اینا میخوام سوار بشم گفتم برو از بچها بگیر. بچم میرفت ازشون اجازه میگرفت🥺 مسیحا میگفت میدی از اینا سوار بشم؟ اونام میگفتن نه🥺 ولی خب بعدش یه راکر خالی پیدا کرد و سوارشد.
بعد یه چیزایی مث پازل بودن که اسمشو نمیدونم پلاستیکی بودن. بچهای پیش دبستانی داشتن با اونا بازی میکردن که نذاشتن مسیحا بازی کنه. مسیحا گفت مامان بچها میگن تو بلد نیستی، گفتم خودت باید بری بهشون بگی که من بلدم. مسیحا هم رفت بهشون گفت من بلدم بااینا بازی کنم. اما یه پسر بچه دستشو تکون داد (که یعنی برو بابا)
یعنی ببین دلم کباااااااب میشد واس مسیحا....امااااا نباید دخالت میکردم✋️
چون توی این مسیری که بچها وارد اجتماع میشن:
با "نه" مواجه میشن،
با بی احترامی مواجه نیشن.
و این خود بچها هستن که هم باید این چیزا رو تجربه کنن و هم اینکه خودشون بتونن از پس بعضی از مشکلات این چنینی بربیان.
با خودم گفتم الان من برم صحبت کنم با بچه ها، اولا اینکه توی کار مربی دخالت کردم، دوما خواه ناخواه پسر من بااین مسائل باید روبرو بشه.
ولی خب بعدش همه چیز اوکی شد، چون اولش مسیحا تمایل داشت با بچهای پیش دبستانی بازی کنه ولی بعد رفت پیش بچهای مهد و اوضاع اوکی شد.
ولی چقدر سخخخخخت بود که تونستم خودمو کنترل کنم نَرَم به اون بچه یه درس حسابی بدم🤨🤨🤨