۲۰ پاسخ

نگو اینجوری تو که سنی نداری
من با ۳۷ سال سن هنوزم امیددارم چون خدا خودش وقتشو میدونه
الان چیزی به عنوان نازاییوجود نداره علم پیشرفت کرده زمان قدیم نیست که

من ۳۹ سالمه این افکار رو ندارم بچه نداشتم که نداشتم مهم خودم و آرامش و زندگی خودمه

انشالله به حق ابوالفضل العباس خدادلتوشادکنه هیچوقت ناامیدت نکنه ویه تودلی تودلت بزاره

برو مرکز رویان تهران دیگه از اونجا بهتر نداریم مطمئنن کمکت میکنن ان شاالله که خدا به زودی بهت دوقلو بده و بیای اینجا بگی سختته نگهداریشون😍

این حرفا چیه.ناامید نباش.خدا بزرگه.هنوز خیلی زوده این حرفارو بزنی.انشاالله که بزودی این حالت تهوع های ما قسمت خودت میشه عزیزم

عزیزم تا خدا نخواد هیچی نمیشه
ناامید. نباش که بدترین گناهه بسپارش به خدا زندگی عادیتو داشته باش
خیلیا اینو تجربه کردن من واسه بچه دوم پدرم دراومد آخر سر گفتم هر چی خودت صلاح میدونی چله سوره یاسین گرفتم ماه بعد باردار شدم خدا به دختر خوب بهم داد

این حرفا چیه منم اقدام اما.... نباید این حرفا بزنی

عزیزم مشکلت چیه ؟
منم ۲۰ سالمه ولی خیلی ناامیدم🥲

😔😔😔😔منم همش همین فکرو میکنم

انشالله به همین زودی زود دوقلو باردار شی عزیزم این دعا رو از ته دلم واست میگم

۲۰ سالته که😟😟😟😟

چله حدیث کساء بگیر عزیزم ان شاء الله حضرت زهرا واسطه شن پیش خدا دلت شاد بشه

نزن این حرفها رو عزیزم،میدونم سخته
ولی خودتو آرووم کن و به خدا بگو خدایا راضیم به رضای تو،هرچی که تو بخای
تسلیم شو در برابزش اون موقع معجزه اش رخ میده
شک نکن

نا امید نشو خدا خودش می‌دونه چه موقع سوپرایزت کنه و به خودت بیای ببینی جدی جدی مامان شدی

خدانکنه عزیزم هیچوقت این اتفاق نمیوفته

عزیزدلم خدا بزرگه هیچوقت نا امید نشو انشاالله توام به زودی زود چشم دلت روشن میشه🥺🥺🥺

مگه زیر نظر دکتر نیستی

انشالله مادر میشی

نگو ترخدا خدا. بهت کمک میکنه. خدا بزرگه عزیزم

وای دختر این چه حرفیههههه همه چی به وقتش صبر داشته باش
هنوز ۲۰سالته
مشکلتون چیه؟؟؟

سوال های مرتبط

فـرفـری🍼🦋🧸 فـرفـری🍼🦋🧸 قصد بارداری
دای مهربونم، سلام. می‌دونم که صدامو می‌شنوی، حتی اگه زبونم قفل شده باشه و نتونم درست حرف بزنم. خدایا، شش سال… شش ساله که منتظرم. شش ساله که هر ماه با امید شروع می‌کنم و با ناامیدی تموم می‌کنم. دیگه خسته شدم، خدا. خیلی خسته شدم.

خدایا، تو شاهدی که چقدر دلم بچه می‌خواد. تو می‌دونی که چقدر این آرزو برام بزرگه. هر روز با فکرش بیدار می‌شم و با حسرتش می‌خوابم. خدایا، چرا منو لایق مادر شدن نمی‌دونی؟ مگه من چه گناهی کردم؟

خدایا، این روزها خیلی دلم شکسته. هر بار که یه مادر با بچه‌اش رو می‌بینم، قلبم یه جوری می‌شه. انگار یه تیکه از وجودم رو دارن با خودشون می‌برن. خدایا، منم دلم می‌خواد مادر باشم. منم دلم می‌خواد بچه‌مو بغل کنم، ببوسم و بزرگش کنم.

خدایا، می‌دونم که نباید ناشکری کنم. می‌دونم که تو صلاح منو بهتر می‌دونی. ولی خدایا، دیگه طاقت ندارم. دیگه نمی‌تونم این همه درد رو تحمل کنم. این همه انتظار داره منو از پا درمیاره.

خدایا، کمکم کن. بهم صبر بده، بهم امید بده، بهم یه نشونه بده. بهم نشون بده که هنوز امیدی هست. بهم بگو که منم یه روز مادر می‌شم.

خدایا، تو تنها امید منی. تو تنها کسی هستی که می‌تونه این درد رو از دلم برداره. پس کمکم کن، خدا. خواهش می‌کنم کمکم کن."😭😭😭😭گ
مامان شدم مامان شدم هفته بیست‌ودوم بارداری