سلام
پسرم یهو حالت تهوع گرفت و می‌خواست بالا بیاره ، سریع بردم جای سینک آشپزخانه (آخه دستشویی دور بود)
اما هیچی بالانیورد ، نمی‌دونم چون بعد شام سریع دراز کشید و میخواست بخوابه این طوری شد ، یا خونه خیلی گرم شده بود آخه بخاری روشن کرده بود و بیشتر جلوی بخاری بود تقریبا یک ساعت پیش و الان هم بعد شام میخواست بخوابه ، بخاری روشن بود و زیر پتو هم رفته بود البته از این پتو مسافرتی ها
دیگه همسرم دست و صورتش رو شست و گفت یکم تو هوای آزاد بشینه ، حالا که بهتر شده
چیز خاصی هم نخورده از صبح ، یک کیک و آبمیوه خورده و بعد دوساعتش یک بستنی خورد و برای ناهار هم لوبیا پلو با یکم ماست و نوشابه خورد و بعد دیگه سه یا چهار ساعت بعدش نصف بستنی از اون پیچ پیچی ها خورد و دیگه بازی کرد و بعد الان خواستیم شام بخوریم که خوابیده بود و بیدارش کردم تا غذا بخوره ، آخه قبل خواب می‌گفت گشنمه و بعد دیگه در حد چند لقمه خورد ، غذا هم تخم مرغ آبپز بود و بعد دراز کشید و در حد ۵ دقیقه خوابیده بود ، که یهو بلندشد و میخواست بالا بیاره ، سریع بردم جای سینک ظرفشویی
فرزند پروری فرزند پروری فرزند پروری

۸ پاسخ

اگر تب کرد و دلدرد و استفراغ داشت ویروسه اگر نه از گرما و غذاهایی ک خورده

ویروس جدیده که متاسفانه دختر منم درگیر شده از دیشب تاالان سه بار بالا آورد تب و دل‌درد داشت و بی‌حال م بود دوبار دکتر بردمش که سرم زدنش الان خداروشکر بهتره کمی🌸

پسرمن ۲۰روزی یه باربالامیاره شکم دردمیگیرع اسهال میگیرع

چرا این همه بستنی میخری واسه بچت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟:::(((((((

شاید رو دل کرده تخم مرغ آبپز یه خورده سنگینه یه چایی نبات عرق نعنا بهش بده ان شاءالله بهترمیشه

مال منم ی روز بی اشتهایی بود بعد بالا آورد و الان یبوست داره

ببین ویروس هست پسر منم گرفته بود حواست بهش باسه استفراغ و اسهاله

پسر من نوشابرو با خوراکیای دیگه میخوره بالا میاره و حالت تهوع میگیره معدشون هنوز ضعیفه

سوال های مرتبط

مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام تقریبا سه روز قبل ، پسرم یکم تب داشت و دوبار پروفن دادم و خوب شد و خونه ی ما دوبلکس هست ، انگار حموم و اتاق ها بالاست و حال و پذیرایی و آشپزخانه پایین و بعد من تو حال بودم و قرار شد پسرم بره حموم با باباش و لباس هاش رو خودم پسرم آماده گذاشته بود که از حموم اومد بپوشه و بعد بخاری اتاق هم خاموش بود و سرد برو اتاق ها و بعد که حمومش تموم شد ، همسرم حوله رو تنش کرده بود ولی لباس هاش رو هم داد دستش که بیاد پیش من و بعد تا اومد پیش من ، سردش بود و می‌لرزید و سریع گذاشتم جای بخاری و گفت اخیش گرم شدم خیلی سرد بود و بعد دیگه خشک شد و گرمش که شد ، لباس ها تنش کردم و همسرم از حموم اومد و صداش کرد که بره موهاش رو خشک کنه و انگار پسرم رکابی تنش بود با شورت و شلوار ولی هنوز هودی نپوشیده بود و بهش گفتم بپوش و بعد برو و گفت میرم بالا و می‌پوشم و بعد دیدم اومد پایین ولی نپوشیده بود و گفت یادم رفت و اومد جلوی بخاری نشست و گفتم خوب برو بیار و پسرم گفت بزار گرم بشم و بعد میرم میارم و بعد یه ربع بالاخره رفت و آورد و تنش کردم و بعد دیگه براش آب پرتقال گرفتم و خورد و اومدیم بالا و دستشویی رفت و گرفت خوابید
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
من از قبل بارداری یبوست میشدم ولی خوب از وقتی که باردار شدم بیشتر شده و یک علتش اینه که بخاطر حالت تهوع چیز زیادی نمیتونم بخورم و یک علتش هم بخاطر اینکه دستشویی ایرانی استفاده میکنم و میترسم به بچه فشار بیاد ، سریع میام بیرون و توالت فرنگی هم بدم میاد و بیشتر یبوست میشم و برای همین فقط موقع زایمان پسرم استفاده کردم اونم از اجبار و یک علت دیگه هم تو سونو ان تی گفتن جفت پایینه و منم چند روز بعد سونو یکم خونریزی داشتم و ترسیدم و برای همین کمتر میرم دستشویی و زود میام بیرون و بعد الان دو یا سه روز شکمم کار نکرده بود و نفخ هم داشتم ، شکمم بزرگ شده بود و بعد چند روزه میوه هایی مثل گلابی و انار و خیار می‌خوردم و گوجه تو غذا استفاده میکردم یا کنار غذا می‌خوردم ولی شکمم بازم کار نکرد و دیشب دیگه زیاده روی کردم تو میوه البته گلابی خوردم و کنارش سیب و موز هم خوردم که خنثی کنن همدیگر رو و غذا هم املت در حد چند لقمه خوردم و بعد ساعت ۵ صبح با یه حس حالت تهوع بیدار شدم و یکم نشستم تقریبا خوب شد و رفتم دستشویی و هم شکمم کار کرد به زور و هم یک بار بالا آوردم و دیگه از اون موقع نتونستم بخوابم تا الان و سه بار دستشویی رفتم و اسهال شدم و حالا دست به معدم میزنم شل شده و شکمم هم کوچیک تر شده و حالا یکم حالت تهوع دارم بخاطر خالی بودن شکم و نمی‌دونم چی بخورم ، ناهار هم چلو گوشت داریم ولی میگم نکنه سنگین باشه و اذیتم کنه و چی بخورم که یبوست نشم و آب هم کم میخورم و به غیر از آب هم نمی‌دونم چه شربت یا مایعاتی میشه خورد
اگه میشه راهنمایی کنید ممنون
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
دیروز غروب یک حموم پر چالشی رفتم که تهش هم سرما خوردم و کلا افتادم و همش دراز کشیدم و استراحت میکنم
یکی اینکه دو هفته حموم نرفته بودم و باید کلی اصلاح میکردم و یکی اینکه آب حموم هی سرد و گرم میشد و با یک مکافاتی خودم رو شستم و یکی اینکه سر دوش حموم آشغال گیر کرده بود و می‌خواست بشکنه و میترسیدم یهو بشکنه و بره تو چشمم و باز به شوهرم گفتم و اومد کلا سردوش رو باز کرد و یک دیگه اینکه شوهرم همش می‌گفت زود باش ، یه ربع شد باز دو دقیقه بعد می‌گفت زود باش بیست دقیقه شد و سریع بالاخره شستم و اومدم بیرون و پنجره ها باز بود و سرد هم بود و بعدش بیرون هم رفتیم و از بس شوهرم عجله کرد ،نشد موهام خشک کنم و سرماخوردم گلوم یکم درد می‌کنه و هر از گاهی سرفه هم دارم و تب هم دارم یکم و از اون سمت هم حالت تهوع چند روزه باز شروع شده و نمیتونم چیزی بخورم
بیشتر نگران بچه ی تو شکمم هستم که بخاطر سرفه اذیت میشه و یا نمیتونم زیاد چیزی بخورم
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
مادر همکار همسرم چند روز پیش فوت کرده و بعد الان امشب ختم گرفتن و همسرم هم میخواد بره از ساعت ۹ تا ۱۱ هست و فکر کنم مسجد گرفتن و حالا اون مسجد جای شلوغی هم هست ، منظورم اینه ترافیک و .... زیاد داره و مثلا همسرم دیگه باید ۸ یا ۸ ونیم راه بیفته و از اون سمت هم که اگه ۱۱ تموم بشه تا بیاد خونه ، دیگه ۱۱ ونیم یا ۱۲ شده ، بهش میگم خوب برو یه فاتحه بخون و بیا ، میگه نه باید یکم بشینیم و همه همکارا هستن و شام هم میدن
پسرم یک یا دو ساعت هست خوابیده و کم کم باید بیدار بشه و بعد دیگه تا باباش نیاد نمی‌خوابه و یکسره غرغر می‌کنه و همش میگه حوصله ام سر رفته
روزای زوج اضافه کار می‌ره و قرار شد ،دو روز در هفته بره و یک روز خونه باشه و بیشتر پیشمون باشه ، حالا از وقتی که اومده خونه ، سریع ناهار خورده و لباس هاش عوض کرده و مادرشوهر رو برد دکتر برای دندون هاش و بعد باز یک دکتر دیگه برای کمر و الان هم اومد ، باز رفت کتاب های پیش دبستانی پسرم رو منگنه یا سیمی کنه و چند تا چیز بخره و بیاد خونه و باز وقتی هم بیاد ، یکسره سرش تو گوشی هست و بعد هم آماده میشه و می‌ره ختم
خوب امروز که نرفت برای من چه فایده داشت ، میخواستم حموم برم ، کتاب قرآن پسرم جلد کنم ، شام هم نداریم و همین طور ناهار برای فردا و خونه هم مرتب نیست و گردگیری و جاروبرقی میخواد و ظرف های شسته شده رو باید سرجاش بزارم و .......
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری