۱۹ پاسخ

هرچی باشه مادره،شاید مامانت مدلشه ،کلا بعضیا زیاد حوصله ندارن و زود خسته میشن ،مریض نیست مادرت؟

اگه سنش بالاست طبیعیه خوب. حوصله نداره

خخخخ دختر ول کن مامان من برا زایمانم اومد با مادر شوهرم دوتایی می‌رفتن روضه من تو خونه باید وامیستادم غذاهم درست میکردم دیگه سروصدا کردم گفتم پاشین برین خونتون اومدین اینجا کمک حال من باشین یا دوتایی برین عشق و حال دیگه بابامو پدرشوهرمو خبر کردم بیان زناشونو ببرن بدتر سربارم شده بودن البته مامانا که سربار نیستن ولی تو اون زمان با شکم پاره خیلی اذیت شدم دولا دولا باید غذا درست میکردم حالا خودم تنها می‌تونستم یه نون پنیری بخورم

بنظرم خونت بمون حداقل دوماهی نرو اگه گفت چرا نمیای گلایه کن حرف دلتو بزن نمدونم شماهم مث منی یانه ولی حال منو فقط مادرم خوب میکنه یعنی رفیق همراه پایه همه چی تمومه ولی یه خاله دارم دخترش کج بشینه میاد میگه همه مث هم نیستن ولی سعی کن حرفتو بهش بزنی ک تو دلت نمونه

ادیت عکس انجام میدم خواستی پیام بزار

اره واقن مامان ومادرشوهرمن ازخداشونه چندین شب بچه پیششون بمونه من خودم نهایت ی شب بمونم

الهی بگردم انشالله تا فردا دیگه عادت میکنه فسقلی

خخخخ مامان منم همینه یه قیافه ای نشون میده پشیمون میشم که چرا اومدم

الهی عزیزم ناراحت نباش بعضی پدر مادرا اینجوری سردن خداوند به خودت سلامتی بده محتاج هیچ کسی نباشی

مامان منم همینطوراس
همیشه با کاراش با حرفاش اذیتم میکنه
ولی طوری نیس من به دل نمی‌گیرم
میذارم پای حق مادری که گردنم داره
تا دختر خونه بودم که حسادتمم میکرد انگار
جایی عروسی می‌رفتیم من میخواستم برم پرو لباس عوض کنم اون زوتر از من من می‌رفت بعد می‌گفت تو که خوشکل نیسی هر کاری هم کنی ول کن برو بشین نمیخاد لباس عوض کنی..

بهش بگو خب حداقل گلایه کن بفهمه که ناراحتی

ولش کن من ک مادرم فوت کرده ولی خودتو با کسی مقایسه نکن
من قبلاً ی گروه بارداری عضو بودم از ۲۰ نفرمون فقط یک نفر مادرش با جون و دل بعد زایمان کمکش کرد و یکماه دختره خونه مادرش بود
بقیه یا مادراشون نیامدن یا اومده بودند و خواب بودند و کمک نکرده بودند و فقط حضور داشتند
خودتو مقایسه نکن زندگی همینه

مامان من پشتم غیبت میکنه همه جا از من میگه نه محبت مثل مامان توعه همش میخواد ازم چیز بردونه تا بره به همه بگه کوچکترین کارمون هم دست همه هس بچه خودشو نمیپسنده

مامانم منم پاش درد میکنه،کم حوصله شده سنش بالا رفته،بچه اول کمکم کرد الان این بچه نه دیگه،من خونه موندم ولی همراهی همسرم با من بهتر شد درکش بالاتر رفت خستگیمو دید

همه پدرو مادرو که خوب نیستن
منم‌مثل توئم‌ و کاملا پذیرفتمش‌

همیشه پایین تر از خودتو ببین و منی ک ن پدردارم و ن مادر ..حسرت به دلم صداشونو بشنوم چه برسه یه شب برم خونشون..بازم خدارو شکر کن .خدا بد از بدتر نیاره گلم

از مامانت دوری عزیز؟

مامان واقعیته

سلام عزیزم ناراحت نباش

سوال های مرتبط

مامان آقا رهام🫀✨ مامان آقا رهام🫀✨ ۲ سالگی
خیلیییی ب کمکتون نیاز دارم
حدودا یک ماهی میشه پسرم فقططططط جیغ میزنه
انقد جیغ میزنه صداش میگیره
پرخاشگر شده و وسیله پرتاپ می‌کنه ،وقتی از جلوی دستش ک میگیریم نندازه بیشتر جیغ می‌کشه و بقیه رو میزنه و چنگ میگیره
مخصوصاااا منو
وقتی خودمون تنها هستیم خوبه
لجبازی داره ،جیغ می‌زنه ولی خب بغلش کنم یا سرگرمش کنم ساکت میشه ولی خانواده ی خودم یا خانواده ی همسرم ،یا حتی خود خانواده ی همسرم باشه لج بیاد ب هیچ عنوان ساکت نمیشه ی رب تموووم فقط جیغ میزنه و گریه می‌کنه و بقیه رو میرنه
هرکاری هم میکنیم ساکت نمیشه
می‌ره بیرون یا مهمونی یا تو حیاط اصلاااا خونه نمیاد ،سرگرمش میکنیم ،با بازی ،صحبت ،سعی میکنیم بیاریمش خونه ولی خب هیچ تاثیری نداره و گریه میاد و جیغ میزنه
دیگ خجالت میکشم کسی بیاد خونم یا برم بیرون این بچه لج بیاد
میدونم بچه لجبازی و گریه داره ولی پسر آروم و حرف گوش من یک ماهه ک از این رو ب اون رو شده
اصلا انگار قاطی کرده 😭😭😭😭
نمی‌دونم چیکارش کنم ک خوب بشه
حتی بعضیا بهم گفتن خدایی نکرده انکار اوتیسمیه یا عصبیه ببرش دکتر
ولی من میدونم این نیست
خودم حس میکنم چشم نظر
آخه پسر من ماشاالله خیلییی خوش زبونه و باهمه زود جور میشه و سفید پوست و خوشگله
خودم حس میکنم ب خاطر اینچیزاعه
واقعا کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم
دلم میخاد از ی آدم مطمن چشم نظر و حرز امام جواد بگیرم ولی میترسم
میترسم چون بچست براش خوب نباشه
شما جای من باشین چیکار میکنین
کمکم کنین لطفا
مامان تیام🪽🌈🧿 مامان تیام🪽🌈🧿 ۲ سالگی
#درد ودل💔😓
میگم بچ های شماهم اینجورین کله شقن من ب تیام هرچی میگم مثلا بگو فلان چیز ی کلمه رو میگم اصلا همکاری نمیکنه خیلی اذیت میکنه خیلی بهونه گیره همش دوس داره منو اذیت کنه مثلا در حال انجام کارای خونه اصلا کاری باهام نداره چون میدونه دارم حمالی میکنم ولی فقط کافیه بشینم ی گوشی بگیرم دستم انقد بهونه میگیره ک فقط میگ ی چیز بده فقط می‌خواد منو بلند کنه خودشم نمی‌دونه چی می‌خواد هرچی میدم میگ ن فقط قصد بلند کردن منو داره دیگ ناشکری نشه خداروشکر تنش سالمه راه میره میدوعه ولی واقعا در طول روز خسته میشم هیچکسب‌رو ندارم نگه داره ینی دارم تیام چون خیلی لج میکنه سرشو میکوبونه هیچکی قبولش نمیکنه حتی مامانم قشنگ با زبون کف تیام اذیت میکنه زیاد نیا اینجا در صورتی ک بچ ابجیمم اذیت داشت ولی ب اون جرات نداشت بگ خلاصه اینو میخوام بگم تیام اصلا تو یادگیری همکاری نمیکنه باهام مثلا هرچی میگم چهارزانو بشین گریه میکنه پاهاشو باز میکنه ب شدتتتتت بدتر از باباش لجبازه منم بی حوصلگیم برمیگرده ب این ک اصلا اصلا از شوهرم زبون و روی خوش نمیبینم ک‌بخوام ب بچم منتقل کنم ینی وقت بذارم براش چیکارکنم وقتی رفتارای بد از شوهرم میبینم بی محلی میبینم تمام انرژیم میره ب نظرتون چیکار کنم تیام یکم تو‌کاراش پیشرفت کنه آخ خودش اصلا بچ ای نیس ک همکاری کنه میگم تیام بگو مثلا مامان میگ نننننن ولی روزهای دیگ یا ی چیز بخواد قشنگ مامان صدا میکنه ۳۰تا کلمه میگ ولی دوکامه ای نمیتونه بگ