روز اول مهد رو تعریف کنم براتون.
بچه هام گریه نکردن و با وسایل بازی سرگرم بودن. یکیشون با جمع همراهی میکرد و ورزش میکرد و با مربی دوست شذ‌ قل دیگم فقط با وسایل بازی سرگرم بود و به مربی محل نمیراشت. خوراکی کم برده بودم قل دومم از خوراکی بقیه یکم خورد.
مربی گفت برو بیرون تا ببینم بچه هات چیکار میکنن. گفت اولی یکم دنبالت گشته ولی هیچکدوم گریه و بی‌قراری نکردن و بازی کردن.
خلاصه یکیشون رفت تو کلاس اما دومی نرفت .
مربی و مدیر گفتن بچه هام احتیاج به بازی دارن. گفت دو هفته هر روز صبح ببرشون خانه بازی بعد بیارشون مهد تا دوباره نظر بدم.
یک دختر بچه هفت ساله شاید اونجا بود که زیاد بپر بپر میکرد و بچه هامو کتک زد البته آروم و منم از دور فقط نگاه کردم ببینم بچه هام چیکار میکنن. تا اینکه با دوتا دست کتف بچمو فشار داد. رفتم باهاش صحبت کردم . اولا اسم خودشو نمی‌گفت و بعد چند بار گفت ازم سوال نکن. بعد مرتب می‌گفت خاله من بزرگ شدم من اندازه فلافل بزرگ شدم اندازه اردک بزرگ شدم. بعدش دیگه جملات بی معنی و.. تکرار میکرد. خیلی ناراحت شدم 🥲 مادرش بعد چند ساعت اومد و رفتن . به مربی گفتم اون بچه کتک میزنه و لطفا حواستون باشه.
آها اونجا اجازه نمیدن بمونی چون بقیه بچه ها هم مادرشون رو می‌خوان.

۷ پاسخ

من خیلی از بچه های فامیل از جمله خواهر خودم مهد رفتن ولی ب مدرسه ک رسیدن خسته کننده شد مریضی بچه اصلا میذاره ب مهد برسه اگ خودتون میتونی روزی دو ساعت ببری خانه بازی یا شهر بازی یا بازار گردی یا پارک خیلی بهتر از مهده اگ خانواده شلوغم داشته باشی ک نور الا نور هستش

به مدیر مهد بگو اگمر بچه های مشکل دار اونجا باشن بچه هات رو جابجا میکنی

ببرشون باشگاه گودکان. منم چند روز بچمو بردم مهد محیطش خوب نبود . بردمش باشگاه کودکان کلی بازی میکنن خوبه.

منم امروز پسرمو بردم کلاس مونته سوری یک ساعته هفته ای دو جلسه هس
اگه شاغل نیستی مهد هنوز زوده
ببر خانه بازی کلاس های مادر کودک مونته سوری که طبقه بندیش با هم سن های خودش باشه خوبه

اگه مجبور نیستی و سرکار نباید بری
فعلا زوده برای مهدرفتن
مخصوصا ک دوتا هستن میتونن همبازی باشن
توی مهد چون بچه های بزرگتر هستن امکان داره اذیت کنن یا بچه هات کارای بزرگتر از سنشون یاد بگیرن
منم ان شالله بچم سه ساله بشه تصمیم دارم بچم ببرم مهد البته روزی فقط دوساعت و خودمم اونجا باشم و از دور کنترلش کنم فعلا دنبال مهد با این شرایط میگردم

بنظرم اگر مهدشون با بچهای بزرگتر قاطی اصلا مناسب نیست چون فعلا خیلی کوچیکن قدرت دفاع ندارن

چجوری اخه مگه بچه هفت ساله مهد میره؟

سوال های مرتبط

مامان فاطمه خانوم🌼 مامان فاطمه خانوم🌼 ۳ سالگی
مامان دوقلوها🦹🦸 مامان دوقلوها🦹🦸 ۲ سالگی
بچه هارو بردم پارک و پیاده روی. یک قلم به در و دیوار و همه جا دست میماله. تا میگی نکن فورا نق زدن و گریه های الکی صدادارش شروع میشه. خلاصه تا اونجا دوبار تو پیاده رو نشستم از اعصاب خوردی.
آقا من تحمل کردم و برگشتیم . تو خونه بازم نق نق نق .
به قرآن چنان داد و بیدادی کردم سر بچه رفت تو اتاق درو بست.
تحملم تموم شده خدایا لعنت به اون روزی که من خواستم بچه بیارم چه خری بودم چه احمقی بودم . گاو گاو گاو گاو گاو گاو خر خر خر خر خر .
شوهرم پاشد ظرفا رو شست و به بچه ها غذا داد. خودمم چند روزه سرماخورده گلوم میسوزه مدام ماسک زدم بلکه اینا نگیرن.
من نمی‌فهمم چرا آنقدر سرکشه نه دستمو میگیره نه حرفمو گوش میده باید تو خیابون داد بزنم نرو ندو صبر کن. به خدا اینو دست کسی نمیدم چون میترسم خودشو به کشتن بده.
ولی یک چیز عجیب بهتون بگم همین قلم تو مهد تو صف می‌رفت ورزش میکرد با مربی رفت سرکلاس رو صندلی نشست ،انقدر خوب بود که می‌تونستم اونو بزارم مهد‌. نمی‌دونم چرا با خودم اینطوریه