بچه ها اونایی ک شیر خودتونو میدید بچه هاتون چجوری شیر میخورن
بچه من اصلا غذا نمیخوره ک هیچ حتی یه قاشق.
بعد اینکه
توی خاب کلا سینمو میجو
واقعا حال روحیه خوبی ام ندارم
میخاستم فقط یه بار کنارش بخابم
از سر درد داشتم میمردم
دو ساعت و نیم شیر خورد
اخر یدونه زدم تو سر خودم
جیغ زدم بهم بچه بیدار شد هم من
💔

سلام مائده جون
خداقوت بهت
من تجربه شخصیم رو میتونم بگم...امیدوارم مفید باشه...
حدود یک ماه پیش من هم دیدم که دیگه نمیتونم شب تا صبح شیر خوردن دخترم رو تحمل کنم‌...خوابم خوب نبود...یعنی شب کنارش خوابم میبرد و اصلا نمیفهمیدم روزم رو چطور تموم میکنم، از اونطرف هم تو روز مدام کسل و داغون بودم...نهایتا تصمیم گرفتم جدی جدی اول با شیر خوابیدنش رو قطع کنم..سر شب شامش رو بدم بهش...حدود یک ساعت قبلش خونه نیمه تاریک و وقتی هنوز سرحاله بهش شیر بدم (حتما هم نشسته باشم...با بالش شیردهی مثلا)بعدش بازی های آروم و کتابخوندن و نوازش...وکنارش دراز کشیدم و نازش کردم و شعر خوندم ...شبای اول خیلی شدید گریه کرد تا خوابید...(البته من از دخترم دونوع گریه میشناسم ، یکی نوع هق هق دار که نفسش بند میاد، یه نوع دیگش به هق هق و نفس نفس نمیوفته هرچند خیلی جیغ و داد کنه...سر نوع اول برنامه ام اروم کردنشه حتی با شیر دادن...سر دومی برنامه ام همراهی و همدلی بدون شیر و چرخوندنه...فقط نوازش و خوندن براش) و به مرور تا حدود یک هفته بعد دیگه در حد ۱۰ دقیقه گریه با غر بود و میخوابید...ضمن این حالت هم شب ها که بیدار میشد با چرخوندنش و نوازش و تحمل گریه، بدون شیر گذرون...البته من حدود ۸ ساعت دیگه هدفم بود که بی شیر بمونه...و البته تو روز خیلی کارهام رو سبک کرده بودم و خودم هم یکی دوساعت بعدش میخوابیدم و تو روز هم وقتی میخوابید میخوابیدم که انرژی داشته باشم شب پا به پاش بیدار باشم و نوازش و همدلیم واقعی باشه نه با اکتراه

پسر منم داشت عادت به شیر شب پیدا میکرد جای خواب خودمو ازش جدا کردم خیلی بهتر شد
برا غذا هم غذا توی دو تا ظرف بریز یکیشون بزار جلوش تا باهاش بازی کنه بریزه هر کار دوست داره انجام بده از ظرف دیگه خودت بهش بده هم زودتر مستقل میشه هم اینکه غذاشو خورده

پسر منم همینطوره شب تا صبح شیر می خوره غذا هم اصلا نمی خوره ولی دلمم نمیاد از شیر بگیرمش🥲