۴ پاسخ

شوهر من سر دخترمم اصلا رابطه نمی خواست چون سر جفتشون بارداریم پرخطره این شعورشو میرسونه ولی محبتش خیلی زیاده همش در حال کار و تمیزکاریه که من کار نکنم.چشمش به دهنمه که چیزی هوس کنم بره بخره.منم اینقدر بدویارم که مگه هوس می کنم🤣🤣🤣چند بار گفتم من شرمندم نمی تونیم رابطه داشته باشیم میگه تو داری سختی و زحمت میکشی من شرمندم میگه بچه جفتمونه باید جفتمون مراقبش باشیم البته که اینا واقعا لطفش نیست اینا وظیفه یه پدر واقعیه همینجور که منم چند ماهه واقعا دارم زجر میکشم

خواهر من ۸ ماهه بارداره ۸ ماهه خواهر برادرن با شوهرش چون دوتاشون میترسن اوایلش جفتش پایین بود دیگ عادت کردن
تو بارداری طبیعیه من خودمم سر پسرم اصلا کاری نمیکردیم سر دخترمم تو کل ۹ ماه شاید ۲ ،۳ بار

بی محبت بداخلاق ، بدون اینکه کمکم کنه ،،،

برای منم جفتم پایین همسرم می ترسه،حتی بلندم میشم میگم آروووم من دردم اومدجای بچه،رعایتت می کنه دیگه،بعدشم سکس خودش نیازداره آدم به هیچی فکرنکنه جز سکس بعدوسطش هی فکرکنی وای نکنه...ادم‌فازش می پره دیگه

سوال های مرتبط

مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۵ سالگی
سلام مامانا، یه مشکلی که چن وقته با پسرم دارم اینه که خیلی میترسه گم بشه مثلا تو آپارتمانمون حاضر نیست تنهایی تا حیاط بره، آپارتمانمونم کلا چهارطبقه و چهار واحده ما طبقه دومیم من بهش میگم دو طبقه رو برو پایین من از بالای پله ها نگات میکنم بازم میترسه بره، بهش میگم آخه از چی میترسی تو که بلدی ما طبقه دومیم میگه میترسم یکی درو باز کنه منو بدزده، پارک بریم من همیشه نزدیک تاب و سرسره ها زیرانداز پهن میکنم و چشمم بهش هست ولی تا من نرم کنار تاب و سرسره بایستم نمیره بازی کنه مگه اینکه پسرخالش باهاش باشه، کلا تا دو ثانیه منو نبینه یهو هول میکنه و گریه میفته، البته با مهد مشکلی نداشت و اونقدر وابسته نیست ولی همیشه از گم شدن میترسه، هرچقدرم باهاش صحبت میکنم که ما حواسمون به تو هست و ما که تورو نمیذاریم بریم بازم فایده نداره، توی مهدم اگه جایی میبردنشون میگفت مامان ترسیدم خانوممونو گم کنم، از لحاظ سر و زبون و اعتماد به نفس تو صحبت کردن خوبه و اصلا خجالتی نیست و کوچیکترم که بود اینطوری نبود ولی الان چن وقته اینطوری شده و بیرون میریم حاضر نیست دو قدم از من فاصله بگیره، نمیدونم چیکار کنم که انقد نترسه، البته من خودم موافق این نیستم که بچه تنها جایی بره با این اوضاع جامعه ولی دیگه انقد که پسر من میترسه ام خوب نیست