اگه تجربه های الانم رو در مورد بچه داری داشتم هرگز این تصمیم رو نمیگرفتم نظر شما چیه؟
الان نگین ناشکری میکنی هر کسی دلایل خودشو داره ...!

ب نظرم اگه همسر هوامونو را داشته باشه مشکلی نیست ولی وقتی اون رو مخته واز زمین وزمان ایراد میگیره بچه داری هم سخت میشه

الانم میتونی دیگه تکرار نکنی 😁😁😁😁😁😁😁😁

پسر من شیطونه بدغذاس زود زود مریض میشه نمیذاره به کارام برسم ولی با همه اینا اگه عقل الانمو داشتم ۳سال نامزد نمیموندم یه سال میموندم که پسرم زود تر دنیا بیاد.اصلا زود ازدواج میکردم.شیرینیشون میرزه به همه سختیاشون

من به خاطر تنهایی بچم حالا تو این غربت
اگه تجربه حالا رو داشتم میرفتم پیش دکتر دو قلو بشه
دو قلو دختر هم دوست داشتم 😬😁🥹🥺😭
خیلی دلم برا دخترم میسوزه همبازی ندارع اصن

منم خیلی خستم...خدا قهرش نگیره عاشق بچمم.ولی دارم دیوونه میشم از خستگی.منکه سرکار میرم و حتی سرکار هم بچمو میبرم دیگه نمیکشم....یک ساعتم کسی بچمو نگه نمیداره...یعنی شرایطشوندارن

من دوتا درکشیدم سرزایمانافسردگی گرفتم
رفلاکس داشت
۴ماه بود شیرم نکرفت
وزن نمیگیرفت وننمیگیرد بد میگرد وزنش
غذا که نگم ب اتون با هزار بدبختی مصیبتد
ولی بازم میارم چون دوست ندادم تو پیری تنها باشم حداقل دوتا
دوست دارم همینطوری که به حق پدرومادر .مادرشوهر پدرشوهرم
اونم درست تربیت بشد البته بعید میدونم

آخ ک حرف دلموزدی

من ک گفتمممم همین یکی ... عننن بخورم کاسه کاسه اگع بیاررررم ن حوصله و عصاب دارم ن خوشم میاد دیگه تمومم وقفم شده بچه پس کی زندگی کنیم کی ی هنری حرفع ی ورزشی کتابی

منم دقیقا خستمممم بشدتت بچه ی نق نقووو غرغرووو خیلی سخته بد غذایی ... اما خوب اخرش ک چی یکم زمان بره تا دوسالگی تا مادر بپذیر این شرایطو دختر من سه روزه سرما خورده سه روز نخوابیددددم چون هم تب میکرد هم بینی ها کیپ بودن همش بالا سرش بودم گاهی کم میارم گریه میکنممم میگم کاش یکی از سختی های یکسالگی ب بعد میگفت همش میگفت وای شب بیداریاش اونا ک تو نوزادی بود و ی دورانی بود تمووم

موافقم حداقل می‌گذاشتم چند سال دیر تر اقدام میکردم

دقیقاااا
بااینکه تمامه قلبمه،ولی به قول شما دلایل خودمو دارم خب

چرا چیشده

دقیقا موافقم