امشب با شوهرم سر اینکه چرا رفته دعا گرفته این حرفا صحبت کردیم
و خب اواش ک دعوامون شد و گفت بد کردم ی دعا ک چندماه یپش پیدا کردم رو چون دعا نو#یس سراغ نداشتم الان بردم پیشش نشون دادم بعدم بهش گفتم میخام اینکارو بکنی ک سمت کسی نرم کسی سمتم نیاد تو ذهنت خرابه و اینا حتما باید برم ملث مردای دیگ خیانت کنم منم لهش گفتم هرچیزی جوابی داره خیانت یا خوبی وفاداری پاشد یکی زد ب پام خلاصه منم قهر کردم دیدم خودش اومد سمتم گفت رابطه اط عقب میخاد منم هربار میگ نمیزارم چون نمیتونم واقعا همروئید گرفتم بعد زایمان دسشویی ب زور و خون ریزی و درد دارم چه برسه رابطه
خلاصه نذاشتم اخر سرش گفتم از چی ناراحتی گفت اینک از عفب نمیدی
گفتم بخاطر همین حتما فکرت رفته سمت خیا#نت گفت اره گغتم پس برای همین رفتی دعا گرغتی گفت اره ببین چ بچه خوبیم
گفتم جدی زد ب خنده ک ن ک#سخلی و این چیزا
بعدش گغتم قسم بخور نخورد
خیلی ناراحتم هیچکس حالمو درک نمیکنه الان حس ناکافی بودن دارم
و میخام ب شوهرم بگم حالا ک نمیتونم رابطه خوبی داشته باشم اونطوری ک میخاد ترجیح میدم جدا بشیم تا خیانت و این حرفا
بنظرتون بگم یانه؟؟
ینی حرفش از روی ناراحتیش بود یا میخاست حرصم بده یا واقعی بود؟؟؟

۳ پاسخ

جدی نگیر اصلا این مسئلرو خیلی پیگیر شی بزرگ میشه و داستان میشه ها
از حرصش اونجوری گفته باور نکن...یه چیزی چرا از جلو نمیخاد ازش بپرس چرا انقدر اصرار داره ازپشت...اگه ببخشید مسئلش گشاد بودن و ایناس هزار تا راه درمان داره اعم از جراحی و... باهاش حرف بزن ببین دردش دقیق چیه

رفته دعا گرفته ک‌ تو خودت طالب رابطه از عقب باشی ،باورکن

قبل از بچه دار بشید از عقب رابطه داشتید؟

سوال های مرتبط

مامان آراد 🫀🧒 مامان آراد 🫀🧒 ۳ سالگی
میدونید بچه هام چندساله هستن دیگه. امروز هم مثل هرروز بردمشون پارک ، البته با اعمال شاقه🥲 رسیدیم پارک پسرم گفت جیش دارم. شومبول به دست میگفت داره جیشم میریزه. دیگه کلی گشتم یه کوچه خلوت پیدا کردم. طفلی بچم چقدددرم جیش داشت.
اومدیم باز گفت وای پی پی دارم داره میریزه.😐 دخترمم از اونطرف گریه گریه ک میخوام تاب بازی کنم. پیادش کردم بردمشون فروشگاه جانبو بغل پارک. با کلی عذرخواهی گفتم سرویس بهداشتی دارید؟ پسرم دلیپجه گرفته. گفت اره برو اون ته فروشگاه هست.
خلاصه رفتیم کارشو انجام داد بچم.
اومدیم
دخترم رفت تاب بازی. پسرم گیر داد من هولش بدم. یهو اومد از وسط تاپ بیاد جلو ک از جلو هولش بده، تاب بغلی محکم خورد تو سرش افتاد زمین😥 پریدم تاب رو محکم گرفتم ک دوباره نخوره تو سر پسرم😥 انقدر بچم گریه کرد ک خدا میدونه. دست و روشو شستم سرشو ماساژ دادم خوراکی دادم بغلش کردم تا اروم شد. و اینم درنظر داشته باشید ک دخترم همزمان گریه میکرد ک بریم تاب بازی😐🥲

و هرروز همین داستانارو داریم
و باز فردا تیپ میزنیم شاد و خندان میریم پارک
له و داغان برمیگردیم خونه🙂
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
دیروز و امشب حرفایی از پسرم شنیدم ک قلبم رو لرزوندن

دیروز صبح خیلی آشفته بودم بابت اتفاقات دو هفته گذشته، با پدرم حرف میزدم و گله از همه چی
پسرم درحال بازی بود
با بغض و حرص ب پدرم گفتم اصلا بمیرم بهتره
در کسری از ثانیه پسرم سرش رو بلند کرد و با همون خنده وسط بازیش گفت یعنی من بدون مامان بشم؟
ی لحظه تمام وجودم خالی شد
ای وای ک من چرا حواسم نیست ک این کوچولوی من با ذره بین تمام رفتار و گفتار من رو بررسی میکنه
امشب ک داشتم میخوابوندمش طبق عادت و رفتار همیشگیش تند تند شروع کرد ب سوال پرسیدن و حرف زدن
یهو گفت چرا دیشب نبودی و مامان پری(مامان من) فقط بود
اصلا دیشب چنین اتفاقی نیوفتاده بود...
بعد کلی بالا پایین و سوال یهو گفت همون موقع ک بیمارستان بودی
باز دوزاریم نیوفتاد
دوباره گفت تو دیشب سرکار بودی بیمارستان
یهو جوری حالش بد شد و بهم ریخت .. بغض و گریه با صدای بلند
ایلیای من از شروع سه ماهگیش پرستار داشته
عاشق خاله مریم بود و هنوز هست
تو نقاشیش خاله مریم کنار ماست
ولی یعنی چقدر خلا نبود من رو حس کرده ک تو سه سال و نیمگی اینو میگه؟!
همیشه این موضوع برام درد بود الان دردش سنگین ترم شد...
مامان ماهور مامان ماهور ۳ سالگی
سلام دوستای خوبم حالو احوال
.
ما ک امروز عصرو اختصاص دادیم ب دختر خونه
با استرس های فراوان پیش ب سوی دندونپزشکی😅
خداروشکر محیطش واسه بچه ها جذابو آرامبخش بود ماهور ب محض ورود رفت ب سمت محوطه کوچیکی ک واسه سرگرم شدنو بازی کردن بچه ها در نظر گرفته بودن
اول ی نفس راحت کشیدم ک خب ی مرحلش با آرامش سپری شد
ولی تا موقعی ک نوبتمون بشه صدتا فکر از سرم گذشت نکنه بگه اوضاع دندوناش خوب نیس نکنه بگه باید چندتا دندون درست کنه....
بالاخره نوبت ما شد دختر خونه با آگاهی ک از چندروز قبلش بهش داده بودم رفت تو اتاقو گفت باید رو صندلی بشینم گفتم بله مامان
نشستو همونجور ک بهش گفته بودم دهنشو باز کردو دکتر چک کرد گفت دندونای جلو خداروشکر مشکلی ندارن و فاصلشون در بهترین حالته اما دندونای عقب بین دندون ی مقدار کمی پوسیدگی داره ک حتما باید علاوه بر مسواک زدن نخ دندونم واسش بزنین ک پیشگیری بشه چون فعلا نمیخوایم هم بخاطر سنش و همکاری ک ندارن اذیت بشه
نخ دندون کمانیو بهمون پیشنهاد دادن ک راحت تر باشه
و فلوراید تراپی واسش انجام دادن
ی خمیر دندون ک بیشتر ب ماسک دندون معروفه پیشنهاد دادن ک واسش تهیه کنیم ک اگه مرتب استفاده بشه جلوگیری میکنه از پوسیدگی و پوسیدگی هایی ک هستم اجازه پیشرفت بهشون نمیده ب نان خمیر دندون Gc ک عکسشو براتون میزارم طعمای مختلفم دارن ک ماهور توتفرنگیو انتخاب کرد
خمیردندون کاپیتانو هم ک بازم واسه پوسیدگی مناسبه پیشنهاد فروشنده مغازه بود
خلاصه ی بار از دوشم برداشته شد تا ۶ ماه آینده ک چکاپ بعدیشه...
بعدشم ب درخواست خود خانم ک چندروزه میگه گوشمو سوراخ کنین رفتیم گوششم سوراخ کردیم🥴حالا واسه پماد زدن قشرق راه میندازه ما هم واسش توضیح میدیم ک انتخاب خودت بوده...