ازبس این دختر گریه مکنه
امروز ناهار رو دعوت بودیم یعنی دخترم موقع ناهار خوردم انقد گریه کرد نفهمیدم چی خوردم
از وقتی رفتم رسیدیم خونه عمه شروع کرد تا الان اومدم خونه خودم گرفت خوابید جایی برم دعوت باشم گریه مکنه اذیت میکنه نمیخوابه وسط مهمونی پامیشم میام 🥲🥺خونه خودم خیلی خوب میخوابه بازی مکنه ب جای دیگه حتا خونه مامانم همش گریه مکنه

خودتو آماده کن از این بدتر هم میشه فاطمه فقط عادت داشت تو اتاق خودم بخوابه هرکجای دنیا ک نبودیم باید برمیگشت خونه مامانم بعذ از اینکه اومدیم مشهد خونه مادرشوهرم بودیم یک هفته تموم گریه میکرد آروم و قرار نداشت تا عادت کرد به جا خواب جدید باز برنامه داشتیم هیجا نمیخوابیذ مهمونی میرفتیم سر ب گربه میزد بازی نمی‌کرد بغل هیچکی نمی‌رفت فقط گریه و اذیت میکرد میگف ولم کن هرچی جلومه بردارم تا ۱۴ ماهگی اینطوری بود ولی الان داره خوب میشه

بعضی بچه ها اینجورین من خواهرزادهام دختره توخونه خودشون کوچیکترکه بود اذیت میکرد غذانمیخورد ولی بیرون مسافرت انقدر خوبه که نگو ولی حالا کوچیکه پسره تو خونه ساکت اروم ولی تومسافرت انقدر گریه میکنه ادم فکرمیکنه جاییش دردمیکنه میخادازدردبمیره دورازجونش

من 19هفتع بارداریمو تموم کردم ب امید خدا ولی شکمم اصا بزرگ نشده سونو انومالی هم رفتم وزن جنینم نرمال بود چرا شکمم تغییر نکرده

اکثربچهاهمینطورین پسرمنم خونه خودم اصلاگریه نمیکرددخترخواهرم میگفت خاله آیهان رومیاری خونه ماشب کنارم بخوابه می‌بردم خواهرم نمیذاشت من بیدارشم چون شیرخشکی بودتاصبح گریه میکردخواهرم نگه می‌داشت میگفت اینک خونتون ساکته گفتم میخوادتورواذیت کنه🤣🤣🤣🤣

احساس غریبی می‌کنه به خاطر اونه .طفلی یه ببر بیرون پارکی اجتماعی بارش بیار