سلام خانما تو این ۳۸ روزی که زایمان کردم هر شب مامانم پیشمون بود و می‌خوابید.
امشب رفت خونشون البته روزا می یاد سر میزنه خونشون نزدیکه .
دارم پسرمو میخوابونم ولی یه استرسی دارم که اکه خدای نکرده بچه گریه کردم دستو پامو گم نکنم میترسم از پسش بر نیام انشالله که چیزی نشه .
یه شب رو صبح کنیم قلق کار می یاد دستم و نمی‌ترسم 😰😰😰😰
فرزندپروری
فرزندپروری

نه هیچی نمیشه
منم اینطوری بودم ماملنم یکماه خونمون بود ولی الان عادت کردم قلقش اومده دستم

نترس گلم گریه هم بکنه خب آرومش کن
تا تنها نباشی یاد نمیگیری

ترس نداره که مگه شوهرت کنارت نیست

نمیدونم چرا من ارزومه که کم بمونن برن خونه خودشون🤧متنفرم از شلوغی
اینکارو بکن
اونکارو بکن
اصن نمیتونم مطیع کسی باشم😐🫰

و منی که دو روز دیگه پسرم سه ماهه میشه و مامانم همچنان شبا باید پشیمون باشه وگرنه میترسم

نترس چیزی که نیست من از روز12 زایمانم مامانم رفت خداروشکر از پسش خوب بر اومدم

بچه اگه جاش خیس نباشه و شکمش سیر باشه گریه نمیکنه که . استرسم نداشته باش . تو میتونی .

من واسه این سه تا زایمانم . مامانم کلا یه شب پیشم موند . از شب دوم خودم تنها بالا سر بچم بودم

نگران نباش یاد میگیری من سر بچه اولم یه هفته پیشم موند مامانم دخترم گریه میکرد هیچ جوره نمیتونستم ارومش کنم کولیک و رفلاکس داشت خودم سزارین بودم با کلی درد
هر جوری بود خودمو جمو جور کردم خدا خودش کمکت میکنه سخته ولی میگذره

من مامانم روز سوم مریض شد بدجور و مجبور شد بره
سه روزم خواهرم موند و بعدش دیگه خودم تنها

فقط خوابیده بهش شبر نده حتما بشین و شیرش بده

اوف چیزی نمیشه بابا اصلا استرس نداشته باش
من بعضی روزا ۵ صبم پاشدم رفتم خونه مامانم انقد بچه اذیتم کرده🤣

من بعد از ده شب که تنها شدم با بغض زنگ زدم شوهرم گفتم من تنهام پاشو زود بیا خونه اونم برا اینکه منو آروم کنه گفت بذار دو روز بگذره دوباره میریم میاریمشون ...من تو بارداری خیلی دوست داشتم که تنها باشم و اصلا حوصلم سر نمی رفت تو خونه ولی از وقتی بچه اومده همش دلم میخواد یا برم خونه مامانم یا مامانمو بکشونم اینحا

منم امشب دست تنهام، شوهرم نزاشت برم خونه مامانم 😭

منم مثل شما بودم وقتی مامانم رفت خیلی استرس و ترس داشتم ولی از پسش براومدم
شماهپ نترسید از پسش برمیاد

منم سر بچه اولم خونه مامانم بودم بعداز یکماه رفتم خونه خودم به اصرار خودم یه شب موندم دیدم نمیتونم اصلا برگشتم باز فرداش خونه مامانم اینا دیگ تا 2ماهگی بچه ام موندم بعد آمدم خونه خودم البته 17سالم بود زایمان کردم الان حس میکنم برای این بچه ام آمادگیشو دارم