۱۳ پاسخ

سخته ولی کم کم عادت میکنی عزیزکم🥲

درکت میکنم. منم سراولین بچم اینجوری بودم. حتی افسردگی هم گرفتم😕

عزیزم منم اون روز اخر مثل شما بودم خیلی ناراحت بودم
ولی کم‌کم قلق همچی دستت میاد راحت میشه اصلا نگران نباش
اوایل کمتر میتونی به خودت و خونخ زندگیت برسی طبیعیه

ای جانم ان شاءالله خدا بهت توان روحی و جسمی و آرامش قلبی بده🥺🌷🫂

عادت میکنی حرص نخور

ای خداااااااااااا انگار این پست رو من گذاشتممممم
بیا بشینیم باهم‌گریه کنیمممم😭😭😭 چه غلطی کنم منم😭😭😭 من با این هیولا کوچولو چجوری تنها بمونم😭😭😭

منی که مامانمو پنجاه روز قبل از دست دادم چی بگم پس؟!

چرا نمیری خونشون مامان من از اول گفت من نمیام تو باید بیای شرایطش رو نداشت من تا الان خونشونم نمیذارن برم خونمون میگن زوده

اینجوری نکن از الان خودتو عذاب نده من اون موقع عقلم نمی‌کشید آبجی من بچش زود بدنیا اومد خودشم سزارین بود بشدت اذیت شد همه دورش بودیم بعد دو هفته هممون رفتیم تنها موند و چون دورم بود نمیشد زود زود بریم کمکش یا اون بیاد خونه ماها الانا ک خودم حاملم می‌دونم چقد سخت بوده چقد تو اون وضعیت بد بود ک تنه‌اش گذاشتیم بعضی وقتا انقد گریه میکنم ک چرا اون موقع عقل نداشتم حداقل خودم بمونم کنارش یا اینکه هممون یهو نمی‌رفتیم یهو تنهاش نمی‌ذاشتیم از دلم بیرون نمیره بچش الان چهار سالشه خداروشکر ی بچه باشعور عاقل تربیت کرده ولی من هرروز بهش زنگ میزنم معذرت خواهی میکنم چون الان می‌دونم چی کشیده .
توم‌نگران نباش خدا بزرگه عزیزدلم آن شالله خدا کمکت کنه آک نزدیکن خودت برو خونشون

چند سالته نترس تو یک مادری گلم عادت میکنی کم کم اصلا ترس نداره وقتی اون میخابه توام بخاب
غذاهم هرموقع میزاری زیاد درست کن برای چند وعده. به شوهرتم بگو کمکت کنه اونم پدره دیگه یک وقتایی بگیره تو یکم بخابی. همه همینجورن عزیزم اصلا نگرانی نداره

جیغ کشید زنگ بزن مامانت ازش بپرس باید چکار کنی.
یه برنامه ای هم هست اسمش cry analyser هست، از روی صدای بچه تشخیص میده مشکلش چیه

خدا کمکت می‌کنه نگران نباش

برو. خونه مادرشوهرت تا کمکت کنه

سوال های مرتبط