۴ پاسخ

منم تو نوجوونیم تنها رویام ازدواج با اونی بود ک دوسش داشتم و هر شب با رویای ازدواج میخابیدم
بزرگتر ک شدم رویاهام آگاهانه تر و پخته تر شدن
و همیشه دستبوس داداش داداش بزرگمم ک مث خر کتکم زد و عشقمم مث خر کتک زد و این شد آغا🤕ز جدایی و عاقل شدن و سمت درس رفتن و دانشگاه
واقعا نوجوونی سن خریت و نادونی و استرس و عشق و عاشقی هست ی راهنمای خوب برای نووجونا بشدت لازمه

عه مامان دهه نودی هم اومد رو کار🤣

خود من افتادم دست یه نجس معتاد جوونیم حیف شد اون موقعه اون قد خوشگل بودم چند نفر منتمو می‌کشیدن فکر کردم با اون خوشبخت‌میشم نابودم کرد احساس پیری‌می‌کنم تو ۳۰ سالگی

من امروز ی مشتری داشم دختره 16سال مرد 54سال
دیگ مرد سنه پیریه و عاقله
متاسفانه خانواده نقش داره و کودک همسری زیاده

سوال های مرتبط