۹ پاسخ

😂😂😂دمت گرم اونجا که قرص و تف کردی .👏👏😂

خداروشکر زایمان کردی عزیزم قدم نورسیده مبارک

طبیعی درداش وحشتناکه

ورزش و پیاده روی نداشتی قبلش

سزارین اذبت نشدی؟

عزیزم ماه اخر ورزش وپیاده روی میرفتی تا دهانه رحمت بازشه

آخ آخ عزیییزم چی کشیدی🥲

هی دارم ب انتخابم ب سزارین مطمعن تر میشم

الهه جان داردا واقعی موقعی هست ک بچه میاد پایین اونجا آدم درد داره ک شما اونارو تجربه نکردی شدیدترین دردا اونجاست

سوال های مرتبط

مامان 💙میران💙 مامان 💙میران💙 ۳ ماهگی
مامان شاهان👑❤ مامان شاهان👑❤ ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت دو✨😌
دهانه رحمم به سه سانت ک رسید کیسه ابمو پاره کردن آمپول اسپاینال زدن بهم دردامو خیلی کمتر حس میکردم ساعت دوازده شب بود دکترم اومد بالا سرم من نفس تنگی گرفته بودم ضربان قلبمم خیلی رفته بود بالا به ماما گفتم من نمیتونم طبیعی زایمان کنم تروخدا سزارین کنید منو گفت باید طبیعی زاینان کنی همه میگن نمیتونم ولی زایمان میکنن بهم اکسژن وصل کرد چون ضربان قلبم بالا بود نفس تنگی هم داشتم ساعت یک دکتر اومد بالا سرم گفت این که ضربان قلب جفتشون داره نویز میندازه خطرناکه باید عمل بشه ولی ماما هی میگفت من احیاش میکنم چیزی نیس داره خوب میشه ضربان قلب جفتشون اخه ضربان قلب نی نی هم اومده بود پایین نمیدونم چرا مامای بالاسرم گیر داده بود من حتما طبیعی زایمان کنم دکتر از اتاق رفت بیرون با دوتا دکتر دیکه اومد اونا هم گفتن باید عمل بشه منو اماده کردن رفتم اتاق عمل چون من اسپاینال زده بودم اصلا آمپول بی حسی ک تو اتاق عمل زدن رو متوجه نشدم ساعت دو صبح نی نی منم بدنیا اومد
مامان شاهان🩵 مامان شاهان🩵 ۱ ماهگی
تجربه زایمان🥹❤️🫴
خب رسیدیم به تجربه زایمان من🥹❤️🥲

من وقت عمل سزارین داشتم برای ۲۰ ام شهریور...که میشدم ۳۹ هفته تمام

از یه هفته بود هر روز ماه دردام شروع میشد درد پریودی میگرفت و ول میکرد...
تا اینکه دوشنبه ۱۷ شهریور درد پریودی از صبح گرفتم و دیدم هی ادامه داره و داره بیشتر میشه...به دکترم خبر دادم گفت بیا بیمارستان
منم ازون جایی ک راهم تا بیمارستان مادران ۲ ساعت اینا میشد ب دکترم گفتم میرم بیمارستان همینجا اگ دردام کاذب نبود بعد میام اونجا...
دکترمم گفت باشه..رفتم بیمارستان نزدیک خونه خودمون ک ان اس تی بدم و گفتن باید معاینه لگنی ام بشی ک دکترمو خبر کردمو گفت اشکال نداره...
دیگ معاینه لگنی شدمو گفت دهانه رحمت 2 سانت باز شده و ان اس تی ام دادم انقباض نشون میداد...ولی ضربان قلبش اوکی بود...
دیگ اومدم خونه ساک بیمارستانمو برداشتمو رفتم بیمارستان مادران اونجا ام با اینکه نامه و همه چی داشتم بازم معاینم کردن و گفت ۲ سانت و نیم شدی..دیگ خیلییی سریع آمادم کردن برای اتاق عمل و دکترمم ک اومده بود در عرض نیم ساعت منو بردن اتاق عمل..همه چی خیلی خوب بود همینطور ک حین عمل بودم دکترم گفت بچه پی پی کرده تو شکمت اونم کلیییی...ولی بخیر گذشته و نخورده خداروشکر....دیگ ۲ ساعت تو بخش نوزادان بود و منو آوردن تو بخش فقط مثل بید میلرزیدم همین..منتظر بچم بودم من دیده بودمش و تماس پوست به پوست داده بودن اما شوهرم و مامانم هنوز ندیده بودنش.
مامان 🌙𝓜𝓪𝓱𝓵𝓲𝓷 مامان 🌙𝓜𝓪𝓱𝓵𝓲𝓷 ۲ ماهگی
تجربه زایمان👩🏻‍🍼
پارت 3: آمپول فشار رو اومدن داخل سروم زدن و دکتر گفت تا 4 صبح وقت داری طبیعی زایمان کنی همکاری کن باهامون 😅😁خلاصه ک هی ماما میفرستادن باهام ورزش کنه منم با کمال میل همکاری کردم باز معاینه کردن اصلا باز نشدم و همچنان درد نداشتم هی گذشت نزدیکای 4 شد هیچ پیشرفتی نداشتم ماماها زنگ زدن به دکتر شرح حال منو گفتن دکترم گفته بود دوز آمپول فشارو ببرید بالا تا ساعت 6 اومدن دوباره آمپول ریختن تو سرومم و رفتن منم همش منتظر درد بودم گذشت دوباره ساعت 6 شد بعد کلی معاینه بازم گفتن هیچی باز نشدی و بدنت خیلی مقاومه صبحونه نخور تا دکتر بیاد احتمالا ببرنت سزارین خلاصش کنم ک بازم ی دوساعتی منو الاف کردن و در آخر اومدن ساعت 8 و نیم آمادم کردن برا سزارین و در آخر ساعت 9 دختر نازمو دادن بغلم😍و قسمت این بود ک من با کلی ورزش و لگن خوبی ک داشتم و دهانه رحمم نرم بود ولی هیچ پیشرفتی با آمپول فشار نکردم و خداروشکر عمل سزارینم سخت نبود برام و میگم حتما کار خدا ی حکمتی داشته ک دارو رو من جواب نده