۸ پاسخ

خداروشکر که تموم شد ...
من توجه کردم همه اولش میگن طبیعی....نهههه حتمن طبیعی ولی بعدش اونجا میفهمی مرگ به چشم میبینی و هنوز مثلن 5سانته..
البته خودمم جزش بودم😁😁
که سزارین شدم بعدش...دوتا دارم سزارین ...هزار بار برگردم سزارین انتخاب میکنم😅😅

دو مرحله قرص زیر زبونی برام گذاشتن دردام شدید شد و به دوساعت رسیدم ولی خیلی درد داشتم ورزشارو انجام دادم ک پیشرفت کنم ولی فایده نداشت از بس درد داشتم دیگه شب با هزار التماس اپیدورال زدن بهم تا دردم کم بشه چون دکترم میگفت باید ب ۴سانت برسم بعد اپیدورال بزنن ولی من خیلی درد داشتم خلاصه صب معاینه شدم و۶سانت باز شده بودم ولی دیگه اپیدورال بهم جواب نمی‌داد اینقد ک درد داشتم کیسه آبم رو پاره کردن و خونریزیم شروع شد ساعتا ۱۰ گفتن باید بری سزارین خیلی درد کشیده بودم گفتن بخاطر شربت خاکشیر و آبگوشت زیره و ایناس ک دردم شدیده دیگه شد ۸تیر بردن پشت در اتاق عمل تا دکترم بیاد برا عمل و من از درد گریه میکردم دکترم اومد و دیگه بی‌حسی زدن و من چیزی نفهمیدم تا اونجا ک بچه رو ی لحظه حس کردم کنار صورتمه. از کمر بی‌حس بودم و بهم خواب آور زده بودن و من تا قبلا فکر میکردم از کمر بی‌حس میشم و به هوشم و همه چیو میفهمم ولی ن خواب رفتم😅
تصورم کلا راجع به طبیعی عوض شد شایدم برا من خیلی سخت گذشت...
خداروشکر هم سزارینم و هم دکترم عالی بودن و بیمارستانم خیلی راضی بودم

منم سزارین بی حسی از کمر بودم اینکه کل مراحل عملو ببینی نیس ی پارچه سبز میکشن جلو صورتت ولی خب همه چیو حس میکنی مث حس بریدن شکم و خارج شدن بچه... ولی شما چون بهتون خواب اور دادن اینا رو متوجه نشدی

خدارو شکر که بسلامتی زایمان کردی و واسه خودت یا نی نی اتفاقی نیوفتاد باور کن اگر تو شهر خودت میموندی بزور میگفتن باید طبیعی زایمان کنی و خدا میدونه چه اتفاقی برات میوفتاد الهی شکر که سالمین

عزیزم کدوم بیمارستان رفتی؟

منم زایمان اولم از همون ۳۰ هفته بدبختی داشتم آب دورش کم‌ بود روزی ۲ سرم میزدم میگفتن زایمان زودرس میگیری خدا خدا میکردم برسم ب ۳۶ هفته ک بعدش مشکلی نباشه واسه بچم آخر سر هم درد نمیگرفتم ۴۱ هفته باز بخاطر اینکه آب دورش کم بود بستری شدم هیچ درد منظمی نداشتم بعد ۳ روز وحشتناک طبیعی زایمان کردم تا حد مرگ رفتم همون لحظه میگفتم حاضرم از عمرم کم بشه ولی باز طبیعی تجربه نکنم
حالا باردارم و ۳۶ هفته ام بچم عرضی وایساده دکتر ماه قبل گفت یک ماه دیگه سونو بده اگه‌ همین باشه سزارینت میکنم حالا فردا ببرمش پیشش بینم چی میگه
من از سزارینم میترسم ولی در هر شرایطی از طبیعی بهتره فک میکنم نظرت چیه؟

چ تجربه سختی

خداروشکر که به سلامتی زایمان کردی ولی چقد سخت گذشته بهت، وای خدا هم درد طبیعی کشیدی هم سزارین شدی

سوال های مرتبط

مامان آیلین🩷 مامان آیلین🩷 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
من از روز اول ک باردار شدم میگفتم باید طبیعی زایمان کنم و همونطور بود ک بچم سفالیک بود و لگنمم برای زایمان طبیعی خوب بود روز جمعه با درد از خواب بیدار شدم فهمیدم دردام مث دردای قبلا نیست زیر شکمم درد داشتم بیدار شدم رفتم دوش گرفتم وقتی از حموم اومدم بیرون ترشح خونی ازم اومد مطمئن شدم دیگه باید برم بیمارستان ساعت ۳بعدازظهر بود ک رفتم بیمارستان وقتی معاینه داخلی کردن گفتن دردت درد زایمان ولی فعلا دو سانت رحمت بازه برو بگرد راه برو دو ساعت دیگه بیا منم رفتم بعد دو ساعت ک اومدم هنوز دو سانت بودم و دردام شدیدتر میشدن فاصله بین دردام هم کم تر میشد ولی هربار معاینه میشدم فقط دو سانت بودم اخرش دیگه به گریه افتادم من درد شدید داشتم ولی اینا میگفتن ما با این دردا بستری نمی‌کنیم حداقل باید ۴یا۵سانت رحمت باز بشه ک بستریت کنیم خلاصه ساعت ۱۱ شب بود ک با درد زیاد رفتم واسه معاینه گفت تازه رحمت ۳ سانت باز شده گفت برو بگردم رفتم دو ساعت دیگه گشتم وقتی اومدم هنوزم سه سانت بود با درد های شدیدتر بلاخره ساعت ۳شب یکی از ماماها گفت من معاینه تحریکی میکنم تا ۳ سانتت حداقل یشه ۴سانت ک بستری بشی بعد معاینه تحریکی شدم ۴ سانت کیسه آبمم پاره کرد و لباس تنم کردم رفتم تو یکی از اتاق های زایمان از ساعت ۴تا ۶ صبح همون ۴سانت بودم بعد ساعت ۶با معاینه های تحریکی شدم ۷سانت دیگه از درد زیاد به هیچ جا بند نبودم اینقد حالم بد بود ن میتونستم بشینم ن پاشم ن دراز بکشم فقط همه جا رو چنگ مینداختم