۱۱ پاسخ

عزیزمممم خداروشکر که الان خوبی و دختر نازت کنارته

الهی عزیزم 🥲
خدا لعنتشون کنه که انقدر مادرا رو اذیت میکنن انشالله که هرچی زودتر سرپا بشی گلم💕
کدوم بیمارستان بودی؟!

عزیزم چه روز سختی رو تجربه کردی🥲🥲🥲
ان‌شاءالله زود خوب خوب خوب بشی جوری که یادت بره این روزا 🫂❤️

عزیزم کدوم بیمارستان بودی؟
خداروشکر که خودت و نینی سالمین
😍

🥺🥺🥺🙏❤️

آخی عزیزم چقد عذاب کشیدی🥺
حتما از اون ماماها شکایت کن بذار حساب کار بیاد دستشون توروخدا کوتاهی نکن،نذار یکی دیگه هم مثل تو عذاب بکشه
چقدر آدمای آشغالی بودن،اینجور آدمارو نباید هیچ اُرگانی راه بدن

انشالله هرچه زودتر خب بشی گل
کدوم بیمارستان بودی دکترت کی بود

عزیزم من خودم شیاف باخودم بردم دوتا میزدم باهم اصلا هیچی درد هم احساس نکردم

بعد اکثرا میگن برو طبیعی زایمان کن بابا سزارین درسته دوره نقات داره ولی شیک مجلسی میری زایمان میکنی دردش با پمپ درد وشیاق قابل کنترل این بنده خدا هم درد طبیعی کشید هم سزارین من صدبار دیگه ام برگردم عقب سزارین انتخاب میکنم

خدارو شکر
که الان خوبی
ولی تا تازه س اون ماماهایی که باعث این زجر شدن شکایت کن

عزیزم انشالله زودتر خوب خوب بشی
و لذت ببری از وجود دخترت

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۴ ماهگی
تجربه سزارین من
هفته پیش یک شب قبل صلح انقدر ترسیدم که صبحش افتادم به خونریزی
سریع رفتیم بیمارستان و قرار شد که همون روز اورژانسی سزارین بشم
دیگه کارامو کردن و منو فرستادن اتاق عمل (اینم بگم بیمارستان انصاری نارمک زایمان کردم)
آمپول بی حسی اصلا هیچ دردی نداشت سندمم بعد از بی حسی بهم وصل کردن و هیچی از دردش نفهمیدم
کادر اتاق عمل بیمارستان عالی بودن من بعد از بی حسی نفس تنگی شدید داشتم سریع بهم اکسیژن وصل کردن نفس تنگیم بهتر شد هر حالتی که داشتم و بهشون میگفتم سریع آمپول میزدن و رسیدگی میکردن واسه همین اصلا بهم سخت نگذشت
ولی نگم از عوارض بی حسی من سر درد نگرفتم اصلا با اینکه خیلی ام سرمو تکون دادم ولی قفسه سینم میخواست از درد جدا شه از همدیگه خیلی درد وحشتناک و زیادی بود و غیر قابل تحمل قشنگ پدرمو درآورد
پمپ دردم نداشتم مسکن بهم میزدن و شیاف میزاشتن مرتب
و درد اولین راه رفتن که نگم چقدر سخت و طاقت فرسا بود برای من
من تا چند روز نتونستم صاف راه برم
با وجود همه اینا بازم برگردم سزارین رو انتخاب میکنم چون جون و بنیه زایمان طبیعی رو ندارم اصلا الانم که یک هفته گذشته خیلی بهترم و کلا حالم رو به
بهبودیه
مامان 🩷معجزه🩷 مامان 🩷معجزه🩷 ۳ ماهگی
#زایمان_طبیعی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۴
خلاصه رفتیم که بریم رو تخت زایمان و من که دراز کشیدم دکتر بخش هم اومد و بهم گفتن که هر وقت حس زور داشتم زور بدم و تنفس هم انجام بدم
و من بعد از سه تا زور محکم دیگه داشتم میمردم که برش پرینه انجام دادن برام و بعد برش هم یدونه زور محکم دادم و دخترم بدنیا اومد و گذاشتنش رو شکمم همینکه بچه در اومد کل دردای من رفت و دیگه هیچ دردی نداشتم بعد از اونم جفت رو در آوردن که اونم اصلا درد نداشت بعد از بریدن بندناف دخترمو گذاشتن رو سینه ام همون لحظه شروع کرد شیر خوردن بعد اونم بردن لباساشو بپوشون و بخیه منم شروع شد کل پروسه بخیه هم نیم ساعت اینا کشید زیاد هم درد نداشت یه سوزش ریزی داشت کل زایمان من چهارساعت طول کشید ساعت ده صبح آمپول تزریق شد ساعت یک و نیم رفتم رو تخت زایمان و ساعت دو ظهر دخترم بدنیا اومد و زندگی من سرشار از عشق شد اون لحظه که آدم بچه اشو میبینه کل درداش یادش میره
اگه بخوام از زایمان طبیعی بگم من خیلی راضی ام که رفتم طبیعی و همون روز یه ساعت بعد زایمان من سرپا بودم و چون موقعیت زندگیم یجوری شد مجبور شدم خودم پاشم کارامو انجام بدم برام خیلی خوب شد اینم از تجربه من🥲❤️