۱۱ پاسخ

خب شما نباید خونه میگرفتی
شما باید هتل میرفتی
هتل همه چی شسته میشه ضدعفونی میشه کف هم فرش نیس ک بدت بیاد حتی میتونی رو تختی و پتو یک مسافرتی هم ببری
غذا درست کردن هم نداری میری
اصن خونه گرفتن اشتباهه تو مسافرت

منم بدم میاد از وسایل جایی ک گرفتیم استفاده کنم
ب خاطر همین همیشه وسایل با خودم میبرم از بشقاب و قاشق چنگال و ظرف و ظروف گرفته تا رو بالشی و پتو و ملافه روتختی
برا سینک و حموم دسشویی هم وایتکس با خودم میبرم اسپری میکنم رو شیر آلات همه جا بعد استفاده می‌کنیم
حتی رو فرش هم روفرشی با خودم میبرم پهن میکنم
رو مبل ملافه پهن میکنم اینجوری دیگه راحتم

این بد منشی ک اسمش نیس ،گلم وسواسه منم همینم

منم همین جوریم دمپایی روفرشی میبرم همش پامه روی تختم ملافه میبرم میندازم پتووبالشم خودم میبرم ظرف وظروفم همین طور
میتونی یه دامستوس بااسکاج بخری سینک ظرفشویی وظرفاروبشوری باخیال راحت استفاده کنی
حمومم بروایستاده حموم کن بیا

وای من نابودم اصن از دستشویی خونه خودمم بدم میاد شوهرم بخاطر همین میگه دوس ندارم بریم مسافرت.مسافرتو زهر میکنی هی این کثیفه اون کثیف دستتو بشور پاتو بشور.منم متاسفانه احساس میکنم هی دارم بدتر میشم

من حتی تو هتلم همینم

زحمت کشیدی مسافرت باید خوش گذروند اینجوری شما هم خونه بمونی بهتره اینجوری به خودت سخت میگذرونی

وای منم اینجوریم 🤮🤮🤮

من هم بخاطر اینجور چیزا زیاد مسافرت رو دوست دارم یا هم اگه برم تا جای ممکن سعی میکنم شب رو برمی‌گردم خونه مون پارسال مشهد رفته بودیم با اینکه هتل گرفته بودیم شب رو خوابم نمی‌برد بعد که برگشتیم بخاطر بیخوابی مریض شدم

منم دقیقا عین شما هستم
ادم میره مسافرت حال و هواش خوب بشه ماها بیشتر عذاب میکشیم

من مثله شما هستم ولی نه این شدت .من از سینک وظرفشویی حالم بد میشه دلم میخاد خونه خودم فقط ظرف بشورم با چندشی
میشورم خوردن نه مشکلی ندارم .ولی هرجا باشی خونه خوده آدم نمیشه .همین که روی فرشی بشینم ببینم هزاران نفر روش خابیدن خوردن وریختن پاهام که به فرش فرو میره حالم بد میشه .باید کنار اومد یبار رفتیم شمال خونه افتضاح بود آب از ریز سینک میرفت چندش کثافت خالی بزور یکشب اونجا وایسادیم با کل فامیل شوهر بودیم من نتونستم تجمل کنم رک گفتم من پا تو آشپزخونه نمی‌ذارم مونده بودم مادرشوهرم چجوری میگه برای فرداش ناهار درست میکنم و میریم از اینجا.یهو صبح بلند شدم دیدم ریلکس همه غذا آماده کرده بود وصبحانه گفتم خوش بحالتون که آنقدر دلشو دارید.

سوال های مرتبط