۱۶ پاسخ

بدذاتی میکشه دیگ پدر مادر بد ذات باشن بچه هم بد ذات میشه
ی بچه دو ساله میشناسم بد ذاتی از چشاش میباره با رفتارش
حالا خیلیا ممکنه بگن بچه اس طبیعی رفتاراش ولی برا بچه دو ساله اون رفتارا بعیده مث خون کشیده
این چیزام ارثیه جدا از ظاهر

یعنی این بچه ها بزرگ بشن چی ميخوان بشن.چون اونا دقیقا الگو پدرمادرشونن

کاملا موافقم منم دیدم ازشون

بقران آدم میمونه یسری بچه ها چ جوری بزرگ میشن تو چ محیطی بزرگ میشن ننه ها میان مدرسه فقط بلدن ب قر و فر خودشون برسن ذره ای برای تربیت بچه تلاش نکردن

موافقم

دقیقا توکلاس دخترمنم سه تا بدذات وبدجنس هست عین تو هرکارمیکنم توکتم نمیره کوچیکن شش سالشون
الان چندروز پیش ی مادر بمن گلایه کرددخترت خوراکی دخترم‌میخوره چقدر عذرخاهی کردم سوگند جلو مادرش گفت خاله بخدا خودش میگ باهم بخوریم منم میگیرم ازش منم خوراکی هام‌میدم ولی خب نمیگیره منم گفتم چشم به دخترم تذکرمیدم دیگ پیش دخترت نیاد دیروز توگروه مادران میگ چرا جداشون کردی دخترم ناراحته گفتم نمیخام خدای نکرد دلخوری یاناراحتی یانفرین بخاطر ی تغذیه پشت بچم باش
من خودم میوه ولقمه وپول میدم اخه میبره
مادرگفت نه بزارباهم باشن دخترم میگ سوگند نمیادپیشم
بعد الان ی ماه سه تادختر دارن کل کلاس اذیت میکنن هرچی مدیر ومعلم گفتیم هیچ مادراشونم ی سلیطه ان ی جنگی راه انداختن بیاوببین که چیکارتون کنیم به دخترمون تو بگین میزنن خوب میزنن
یکی ازدخترا همروتهدید چاقومیکن

بله منم خیلی دقت کردم ب این موضوع
البته ن تنها داخل مدرسه بلکه تو دوست و آشنا هم اینجور بچه هارو زیاد دیدم،میدونین نکته مهمش چیه؟اینا دقیقا از پدر یا مادر الگو میگیرن ینی دقت کنی رفتار اونام دقیقا مشابه بچه هاشون هستش ینی عقده ای و بدذات هستن فقط اونا چون بزرگترن راحتتر پنهان میکنن.
بقول دوستمون اینجور مواقع فقط دلم ب حال سادگی پسرم میسوزه😕😕

وای دقیقا
تو کلاس پسرم هی بهش میگن نقاشیت. زشته چرا بد نوشتی. چرا اینطوری
چقد یه بچه باید بی ادب باشه

راهش اینه یکی بخوابونی زیر گوششون😁

ای خواهر داغ دل منو تازه کردی،،ی دختره تو کلاس دخترم هست با دختر منم لج افتاده،دختر منم مظلومه،میگه مامان زنگ تفریح ک میشه همه بچه هارو جمع میکنه میگه با من بازی کنید سمت پرنیا نرید،دختر منم تنها میمونه گریه میکنه،یا گاهی اوقات میگه من ی گوشه حیاط میشینم اون دختره به همه بچه ها میگه بیاید بریم با لگد پرنیا رو بزنیم،یسری هاشونم گول میخورن و ی روز دختر منو زده بودن،منم به مامانش میگم طلبکارانه رفتار میکنه😔

موافقم دختر برادر شوهر منم هفت سالشه از وقتی زبون باز کرده یه چیزایی میگه یا یه رفتاری می‌کنه که مغزت سوووت می‌کشه میگی اصلا این بچه نبوده از اول هفت خط به دنیا اومده

دقیقا من از موقع مدرسه خودم دیدم الآنم میبینم
دخترم شیطون هس ولی مربیش میگه خیلی مهربونه انکاری مامان بچه های کلاس هس اگر یکیش مریض بشه دلسوزانه براشون کار میکنه

وای دقیقا
پسرم هر روز یچی میگه
میگه مگه اینکارا بد نیس پس چرا انجام میدن
دیروز یکی گلوشو گرفته بود😢

اين بهتره سر کلاس دخترم ک پیش هستش. دیروز یکی از بچه ها از سر حسودی مسخرش کرده بود سوره کوثر وباصوت حفظ کرده دخترم مادرا میگفتم عالی خونده چجوری یادش داده اما چندتا از بچه مسخرش کردن ودعوای فیزیکی داشتن ورفتن ب مربی گفتن آیلین فش پدرومادر داده ب ما. ایلینم گریه ک بخدا من ندادم رفتم دنبالش گریه میکرد میگفت مامان فحش پدر مادر یعنی چی گفتم چرا گفت بچه الکی گفتن من اینکارو کردم اخه من اصلا بلد نیستم یعنی چی. و واقعا هم بلد نیست وتاحالا حرف بد از دهنش نشنیدم. من با مربیش حرف زدم اما ب اولیا نگفتم بعد مادر اون بچه ویس فرستاده جلو دخترتون بگیرین وگرنه خودم باهاش برخورد میکنم

آره اتفاقا یکی از همکلاسی های پسرم تمام مداد رنگی های ۱۲ رنگشو شکوند باور میکنی؟
ب پسرم گفتم دعوا کرده بودید گفت نه اصلا دوست شدیم باهم
من رفتم کتابمو ب مربی نشون بدم برگشتم دیدم همشو شکونده
یکبار دیگ گفت یکی از همکلاسی هاش تاحالا دوبار از قمقمه ش آب خورده! واسه اینکه پسر من از دهنی بیزاره و خواسته پسرم رو اذیت کنه
واقعا اعصابم خورد میشه و دلم میسوزه از مظلومیت پسرم معلوم نیس بعضی مامانا چی دارن تربیت میکنن!

اره ی پسره هست دخترمنو میزنه ب معلمشونم گفتم بازم تکرار می‌کنه نمیدونم چکارش کنم

سوال های مرتبط

مامان ماهان مامان ماهان ۶ سالگی
نمیدونم شاید واقعا مشکل از منه
پسرم ب شدت بد غذا هس و سخت میشه یه وعده رو با اشتها بخوره
ازوطرفم شوهرم این موضوع رو انگار حالیش نمیشه دائم تنقلات میخره میده دس بچه یا بیرون میبره بیشتر اوقات یه چیزی براش میخره بخوره که اونم کلی ناز میاد
حالا امشب پسرم کلاس داشت قرار شد باباش ببره بیارتش منم قبل از رفتنشون تو آشپز خونه بهش نشون دادم که غذا از ظهر هس همونو میخوام بزارم برا شام عمدی نشون دادم و گفتم که نره تنقلات و آشغال پاشغال بخره
حالا اومدن غذا گرم کردم سفره انداختم میگم بیاین پای سفره پسرم میگه من ک شام خوردم میگم چی خوردی باباش میگه یه ساندویچ خیلیی کوچولو سوسیس بود دو تایی خوردیم با هم😐🤨
بهش میگم خب منکه گفتم شام داریم چرا گرفتی میگه مگه چیشده حالا میگم هیچی فقط اشتها بچه رو کور کردی
تازه ناراحتم میشه که چرا اینجوری میگی چقد غر میزنی
اینم بگم ک اکثرا اوغات همینه واقعا عصبیم از دسش
امشب گفتم من دیگه از فردا غذا هیچی نمیپزم خودتون برین هر چی دلتون خواس بیرون بخورین
شما باشین چیکار میکنین تو این شرایط؟؟؟