۱۴ پاسخ

پیش دبستانی برای اشنایی با کلاس و درسه، نباید طوری رفتار کنید که بچه از درس فراری باشه و از مدرسه بترسه.

تو چجور یاد گرفتی می‌نویسی کتک اونم یاد میگیره غصه نخور 😀 تو این مملکت بدرد نخور میخای نابغه تحویل بدی ک کتک میزنی

از الان عادتش نده به کتک ..
درس خوندن واسش میشه استرس .. اونوقت همش ب این فکر میکنه الانه ک کتک بخورم ...نگاهش و ذهنش بجای اینکه سمت کتاب باشه ..سمت دست و چهره ی شماست .

می‌دونی مشکل همه ی ما اینه دوس داریم بچمون مثل بچه زرنگ کلاس باشه
تفاوت ها رو نمی بینیم
اینه که باعث حرص و جوش ما میشه

پیش دبستانی که درس خاصی نداره چرا انقد سخت میگیری🤦

به اون که اصلا نباید سخت بگیری!

کلاس چندمه؟
تو هیچ شرایطی متوسل نشو به کتک، شاید الان جواب بگیری اما کم کم مشکل درست میشه.

همشون همین ان اصلا نمیشینن گوش بدن چی میگیم همش فکر بازی ان . منم مربی مدام تو گروه پیام میده این و یاد بدین اونو یاد بدین خو بچه نمیاد بشینه که ما یاد بدیم

حالا مشقش چی هست؟ از نوشتنش عکس میدی
پسر منم حرص میده

واقعا سخته ...مربیان هم شورش رو در میارن...این همه مشق و کار چه خبره...تا ی چی میگی که کمتر بگید میگن هشتاد درصد تو کلاس انجام میشه بیست درصد واسه خونه والا اینجوری من میبینم برعکسه....هر روز هم ی چی میخان بیارین ی روز کاردستی یه روز میوه فلان ی روز غذا فلان....
من امشب پسرم شش صفحه مشق امروز بود بعد دوباره شش صفحه دیگه دیدم علامت زده کامل کن....بچه خسته شد آخرش نتونست رنگ کنه همش رنگ آمیزی داشت....بعد میگه خاله افتضاح مینویسی و رنگ میکنی ....حالت بیا اولین و دومین صفحه عالی رنگ گرده بعد برای اینکه تموم شه سریع و خسته میشه بد رنگ میکنه

باباالان زوده که بشینن درس کارکنند تاسال دیگه یه سال بزرگترمیشن کلی فرق میکنن مربی پسرمم میگه این واونویادبدین ولی من اصلابه پسرم سخت نمیگیرم چون هنوزذهنشون سمت بازیه همه بچه همینن مگه یکی دوتاتوکلاس خوب باشن

اگه میتونستیم جیغ و داد نزنیم خوب بود دوست داریم یه روزی دانشمند بشن

من امروز مثل تام و جری ازاین اتاق ب اون اتاق دنبالش بودم تاکلاس انلاینش تموم شد😂😂

از ساعت ۱ تا ۴ بعد از ظهر خونه ما جنگ جهانیه
ب قدری من حالم بد میشه ک ۴ بیهوش میشم
ولی من وقتایی ک عصبی میشم هیچی نمیتونه یاد بگیره

سوال های مرتبط

مامان پویان🩵فرهان💚 مامان پویان🩵فرهان💚 ۶ سالگی
پیرو تاپیک قبلی،بماند که چقد اون پسره امیرعباس به بچه من نه گفته و گفته نمیام و مامانم نمیذاره، یه روز یکی از همکلاسی های پسرم اومده بود دم خونه مون با پسرم بازی کنه، بعد پسر منم دیگه رفته پیش دوستش، این امیرعباس هم بهش برخورده و رفته به مامانش گفته پویان بیشتر با امیرعلی همکلاسیش هستش تا من،بعد که همکلاسی پسرم میره، پسرم همین امیرعباس همسایه مونو صدا میکنه ولی مامانش نمیذاره بیاد میگه اون موقع که رفتی با همکلاسیت فکر الانو میکردی 🙄🙄 اینارو امروز مامانش خودش بهم گفت، نگا توروخدا چیارو یاد بچه شون میدن و کینه و دشمنی رو، بعد اون پسره اینقد به حرف مامانش گوش میده که حد نداره ولی بچه من مارو به هیچی حساب میکنه، من وقت نکردم همون لحظه جوابشو بدم چون بچه نوزادم تو خونه بود و تنها، حالا به نظرتون به مامانش بگم ازت ناراحت شدم که بچه تو شیر میکنی که سمت بچه من نیاد چون یه بار بهش گفته همکلاسیم اومده، اینهمه خودتو و بچه ت به پسر من نه گفتین و گفته نمیاد، میدونید عادت کردن از بس بچه ساده من رفته سمتشون و صداشون میکنه،
بگم به مادره یا نه اصلا اهمیت ندم و به روی خودم نیارم؟
متاسفانه هر چی به بچه م میگم نرو سمتش، صداش نکن انگار به دیوار میگم