۸ پاسخ

کاش عصرا با کالسکه ببری بچرخونیش...حوصلش سر میره بچه

اخ گفتی پسر منم همینه همش دوس داره یکی باشه باهاش سرگرم شه کسیم‌نیست

مراحل گول خوردنت فعال شده 🤣
ولی فکر خوبیه دوتا باهم بزرگ‌کنی اگه شرایطش وداشته باشی

ببرش خانه بازی ، پر بچه است
من پسرمو میبرم ، هنوز نمیتونن خیلی بازی کنن اما میره دنبال بقیه بچه ها و‌ نگاشون میکنه براش جالبه سرگرم میشه

باورت میشه وقتای ماهان میره پارک یا جای با باباش
شاهان همش نق میزنه میچسبه بهم
صبح که بیدار میشه میپرع رو داداشش اونو بیدار میکنه
اینقدر دوسش داره
ماهان یکم لج میکنه گاهی
و خودم از لحاظ کار کم میارم وگرنه سن بچه ها نزدیک به هم خوبه

دختر منم دقیقا همینطوره خودمونیم انقد نق میزنه و همش بغل میخواد چسبیده ب پاهام یکی ک میاد آروم برای خودش و با بچها بازی می‌کنه همه بهم میگن زود یکی دیگه بیار این بچه تا تنهاس همینجور میمونه ولی کی دیگه جرات داره یکی و بکنه دوتا😅

کمند هم اینطوره مادرشوهرم میگه بچم تنهاست هم بازی میخواد
دلم میخواست خودمو پاره کنم 😐

حالا ساده نباشی بچه بیاری دیگه .خجالت می‌کشه بچه منم تو خونه آتیش میسوزونه بیرون ک میریم ساکته خونه خالش

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۴ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد
مامان 🌸m.m🌸 مامان 🌸m.m🌸 ۱ سالگی
من موندم چرا خدا خودکشیو گناه خیلی بدی میدونه و کسی که اینکارو میکنه رو به شدت اون دنیا مجازات میکنه چرا یه غمی رو میده که ادم نتونه تحملش کنه که مجبور به خودکشی بشه چرااااااا گاهی وقتا تنها راه نجات رفتنه که اونم از ادم گرفته وقتی نه راه پس داری نه پیش چرا آدم باید مجبور به گذروندن راهی باشه که خستش کرده که توانشو بریده چراااااا چرا باید راهیو بریم که دوسش نداریم چرا با ادما حداقل معامله نمیکنه بابا من حاظرم داراییمو بدم بچم خوب بشه یه بار بدون غصه خوردن بغلش کنم باید بچه های همسنشک ببینم راه میرن چهار دست و پا میرن فهم دارن درک دارن مامانشونو میشناسن تا یه ذره از بچه هاشون دور میشن میزنن زیر گریه دستاشونت دراز میکنن تا مامانشون یا باباشون بغلشون کنه چرا من باید حسرت این چیزلی ساده به دلم بمونهههههه چرا اخهههههه چرا با رورویکش راه نره واسه اسباب بازیاش کنجکاوی نکنه با چیزی بازی نکنه در عوضش بچه دختر خالم اینکارو بکنه گریه کنه که بزارنش تو رورویک بچم گریه کنه اسباب بازی میخواد چرااااااااا چرا بچه من نباید خوب باشه که از اسباب بازیاش مراقبت کنه و تا دست کسی دیدشون جیغ بزنه که بدش به خودم اون ماله منه چراااااااااااااااااا اگه الان داعش بیاد تیکه تیکم کنه وایم اسون تر میگذره تا اینکه از هم پاشیدن سلولای بدنمو احساس کنمممم اوووف خدااااا اوووووووف💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔
دادم خفهههه میشممممم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭