۱۳ پاسخ

اتفاقا من سه ماهگی دخترمو عروسی بردم خیلی خوب بود.همش اطراف رو نگاه مبکرد و‌ از وسطش گرفت خوابید

نرفتنی هم اخه هزار تا حرف بار آدم میکنن که بچه رو هیچ جا نمیبری بچه آدم میبینه میترسه تارک دنیا شدی وگرنه به من باشه دوست ندارم تا ۱ سالگی هیچ جای شلوغی ببرم بچمو

من دخترمو بردم تو همین سن دختر شما کلی کیف کرد اصلا گریه نکرد حتی باهاش وسط هم رقصیدم

,ا بچه منم این لباسو داره منم یبار مجبور شدم برم عروسی بچم اذیت شد

اوخی ننه لپو، بهتره تا دوسالگی اینجورجاها نرن ولی تا یه سالگی رو رعایت کنیم باز خوبه

منم تا الان دو عروسی بوده نرفتم اما اخر هفته عروسی مجبورم برم ی استرسی بابت لیا گرفتم ک نمونه

منم با پسر رفتم عروسی ی ساعت نشده برگشتم

منم عروسی برادر صمیمی تمرین دوستم بود بخاطر پسرم نرفتم بیست روزش بود اون موقع واژشون معذرت خواهی کردم وگفتم بچه م اذیت میشه.

من عروسی داداشم بودبچمو گزاشتم پیش شوهرم رفتم عروسی تا پاسی ازصبح 😂بعدهمه میگفتن وای بچتوچطورتنهاگزاشتی گفتم یه دفعه م پدرش نگهش داره طوری نمیسه

ی ماه دیگ جشن عقد دوستمه تو تالار🥲🥲خونه یکی دوساعت بیشار واینمیسه پیش مامامم مجبوم ببرم.ولی خیلی سخته میدونم🥲🥲چرا بچه ی شما واینستاده بخاطر سروصدا؟

من دوبار بردم رستوران موسیقی زنده بار اول سه ماهش بود بار دوم پنج ماهش بار دوم یکم از صدا میترسید انگار نمیدونم چرا

ماه قبل عروسی پسر عمم بود خیلی دلم میخاست باشم ولی بخاطره بچم نرفتم

عروسی خواهرم دختر اولم ۳ یا ۴ ماهه بود
اولا که بخاطرش دیر رفتم
اونجا هم پی پی کرد لباسشو کثیف کرد و درش اوردم
از اول تا اخرشم گریه کرد

سوال های مرتبط