۹ پاسخ

ای ننه مبارک باشه عزیزم ❤️

وای خدا چقد زود بزرگ‌میشن بچه ها مون

مبارکه خدا حفظ کنه جیگرو

ای جوووون قند عسل من 😍🥰
مبارک باشه 😍

ای جانم عزیزم 🥰😘❤

مبارکه گلم انشالله سالم و خوش کنارهم باشین در ارامش☺🫀

سلام ببخشید مزاحمتون شدم نمیخام وقت شریفتون رو بگیرم
@Poshaksaran03
تو روبیکا لطفا حمایتم کنید پوشاک دارم هم بچگانه و هم بزرگسال و قیمت مناسب هست ارزون تر از مغازه ها هست و جنس هاش هم عالیه اگه راضی نبودین میتونید پس بفرستین و پول شما تمام و کمال برمیگرده ب حسابتون
پوشاک بچه گانه ارسال رایگانه و تخفیف هم داره

تصویر

ای خداااااا گوگولی

مبارک باشه عزیزم

مبارکه عزیزم 😘😍

سوال های مرتبط

مامان محمد طاها مامان محمد طاها ۱۰ ماهگی
مامان پِسَرطَلا🩵 مامان پِسَرطَلا🩵 ۱۶ ماهگی
مامان نیم وجبی ها❤️ مامان نیم وجبی ها❤️ ۱۵ ماهگی
سلامممم خبببب بریم داستان و تجربه زایمان سزارین دوم بگم براتون😁
آماده ایدددد؟؟؟
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
چن روزی بود خونه مامانم اینا بودم
۳۳هفتم بود درد شکمم شروع شد اما باخودم گفتم طبیعیه و اهمیت ندادم تااینکه دیدم نه واقعا انقباض دارم و دردم زیاده منم که جزو مادران دیابتی و فشارخونی بودم برگشتم خونمون ب شوهرم گفتم علی درد دارم سر رضا اینجوری نبودم نکنه ایلیا چیزیش بشه دیگه علی ام ترسید گف بریم پیش دکتر ک از شانس بد من دکتر بخاطر ج*ن*گ رفته بود و نبود دیگه رفتم بیمارستان گفتم اینجوریه شرایطم گفتن بخواب نوار قلب بگیریم از جنین
گرفتن گفتن دردی ثبت نشده
گذشت تا شب
خونه مادرشوهرم بودم رفتم خونه
برادرشوهرم تماس گرف میای پارک و اینا
اولش گفتم نه حوصله ندارم رضاام اذیت میکنه ولی دیدم دارن پدافند میزنن و ترسیدم علی ام نبود زنگ زد بهم گف برو پارک بعد میام دنبالت
دیگه رفتم و اونجا یکی از فامیلای علی اونجا بود بستنی گرف اونو خوردن همانا و مسموم شدن من همانا
همون شب (گلاب ب روتون)کلی بالا آوردم 😬فرداش هم همین طوری بودم مجبوری رفتم خونه مادرشوهرم چون واقعا حالم بد بود
شنبه همون روز زایمان رفتم پیش دکتر قلب(خانم دکتر ایمانی)رفتم نامه گرفتم برای عمل بخاطر فشار خون و بعد رفتم پیش دکتر زنان(دکتر خودم نبود)ب ایشون گفتم ک مسموم شدم گف اگ مسموم شدی خطر داره باید بستری شی نامه زد برای بیمارستان فیروز آبادی علی گف اگ حالت خوبه نریم