مادر است دیگر ...
رقیقن منم اینجوری شدم
عین منی🥺
فک کنم وسواس فکری گرفتی
چون دیروز هم گفتی بچم خیلی لاغره
میترسم بغلش کنم
در صورتی ک وزنش و جثه ش عالیه
من از اول بارداریم تو یه گروه ۱۱نفره عضو شدم
تا دوماهگی بچمم داخلش بودم
هروز اونا چیزای جدید میگفتن و من با بچم مقایسه میکردم اونا بچه هاشون از ۴ماهه توش بود تا ۳ماهه
فقط بچه من از بقیه کوچیکتر بود
بعضیاشون بچه هاشون خیلی دیر انگار عمل میکردن ولی بچه من عالی بود و جلوتر با اینکه سنش کمتر بود همین باعث میشد حتی خودم چشمش بزنم
یا بودن بعضیاشون ک از بچه من بهتر عمل میکردن اونوقت من عزا میگرفتتم
با وجود ۱۱ماه صمیمیت مجبور شدم دل بکنم و لفت بدم
فقط بخاطر ارامش خودم
دقیقا منم همینم بچه منم نارس بود.هروز فکرای منفی که چرا بچه فلان کار نمیکنه .بعد ک انجام میده باز یه مسئله دیگه.دیوانه شدم
تو هرچیزی میشه تاپیگ میذاری بقیه میان کامنت میذارن خوب یا بد مقایسه میکنی و خودتو عذاب میذی
بیین فدادشم بنظرم ی مدت کلا از گهواره دور بمون میای رشد بقیه رو میبینی مقایسه میکنی و خودتو عذاب میدی من اصن خیلی دیر ب دیر میام سراغ گهواره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.