چقد جمله اولت حاله من بود🥲بعد از زایمان با همه سختی ها خودمو خیلی قوی نشون دادم
با فاصله ۱۰ماهه دوبار شکمم پاره شد سزارین شدم
دوتا بچه شیری
سره دوهفته اومدم خونه خودم بدونه کمکی
تا الان در حال حاضر هیچ کمکی آیی ندارم
خیلی خیلیییی بده ک خودمون رو قوی و پوست کلفت نشون میدیم
درصورتی ک داریم از داخل خودخوری میکنیم و اذیتی میکشیم
شوهر من ک فکر میکنه همه چیز گل و بلبله
اینجا چون هیچکس همدیگه رو نمیشناسه آدم حرفی که دوست ندارع کسی بفهمه رو میاد میگه اشکالی نداره . با بچه ت کنار شوهرت بازی کن از خنده های بچه نمیتونه بگذره کم کم جذبش میشه میاد باهاش بازی میکنه
مشکل منم همینه بچه من بابا نمیبینه یا سرکاره یا خابه یا پای گوشی یا فوتبال یا رفیقاش باورت نمیشه چهارروزه میخام برم حموم نمیتونم چرا؟؟ چون نیکان سرماخورده میخاد باهام بیاد حموم همه چی با منه و غر همه چی و سر من میزنه
سلام مامان حسین
این حرکات و همه ما مامانا تجربه کردیم
از مردان نمیشه توقع چیزی رو داشته باشیم که باید نگرفتن و فکر میکنند وظیفه زن خانه دار همینه
منم اول سر پسرم همه کارام با خانواده ام بود دیدم اشتباه هست سر دخترم هر کاری کرد نرفتم خونه بابام گفتم تو پدرشی باید کنارمون باشی حتی کمک نکنی
باید یاد بگیری وگرنه حلالت نمیکنم ی برنامه بود تو زندگی پس از زندگی بهش نشون دادم که روزی که تو الان میاری حاصل این هست که هما کنارتیم یکم تغییر کرده به لطف خدا
ولی گاهی بذار بچه آن گریه کنه برو حموم
با گریه بچه چیزش نمیشه یواش یواش بچه پدر رو ادب میکنه حوصله کن بذار یکم دیگه بزرگ بشه و زبون باز کنه
با شوهرت صحبت کن همه ی اینارو بگو،نشدم که هیچی باید سر کنی بچه ۳ سالش بشه خیلی اوضاع بهتر میشه ایشالا یکم نفست بازتر میشه
اشتباهت همین بود که خودت را قوی نشون دادی دیگه قوی بودن وظیفه ات شده ..
دقیقا تا دوسالگی پسرم همین وضعو داشتم. به زور بچه رو نگه میداشت منم دیدم فایده نداره قید همه چیو زدم گفتم من میخام برم از این شهر تنهام. بجه هم واسه خودت مجبور شد به حرفم گوش بده خونه رو از تبریز اوردم اصفهام پیشه خونه داداشم. الانم تمام بار زندگی رو دوشمه ولی حداقل یه آشنا اینجا دارم
منم امروز یه دل سیر گریه کردم بعضی وقتا آدم واقعا کم میاره بدتر از همه اینکه شوهرت درکت نکنه وفقط به فکر خودش باشه تو خونه بخوره بخوابه یا سرش تو گوشی باشه
اوفف خاهرمن ازتوصدبرابربدترم.
منم شوهرمشبیه شماست و خیلی احساس تنهایی دارم و شکست با اینکه از خانواده م دور نیستم فقط خداروشکر میکنم بخاطر وجود بچه م
انقد دلم پره ینی بشینم گریه کنم تا سه سال بغض دارم
عزیز دلمممم
از خدای مهربون برات دل آروم و حال خوش میخوام،،امیدوارم از غیب بهترین خبر برات برسه پر از عشق و دلگرمی بشی مامان قوی
عزیزم واقعا حق داری اخه مادر نیاز داره ی تایمی هم برا خودش بگذرونه هم داخل خونه هم بیرون
ولی حسین دیگ ماشالا تقریبا از اب و گل در اومده به ی کلاسی ک علاقه داری برو اونم با خودت ببر
اقایون هم بعد از بچه افسردگی میگیرن..کاملا هم جدی..
ای خدا ☹☹☹
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.