سلام خانوما امشب مردم زنده شدم هنوز تو شوک هستم از استرس فقط میخندیم به پسرم شربت گریپ واتر دادم تو زمین بود بعدش بهش خاستم شیر بدم نخورد جیغ گریه میکرد هر چی کردم تو سینم جیغ داد میزد بعدش یکم گذاشتم تو شانه ام حدود سه دقیقه خوابش برد بعد حس کردم گرمش هست اومدم تا من اندازه کنم تبشو شوهرم هم داشت شیر خشک درس میکرد من موقع که تب شو گرفتم یهو سرش یه جوری شد ترسید تکون خورد تبش هم ۳۶/۴بود بعد شوهرم همون لحظه شیر خشک دادیم هر چکار کردیم دهنشو نتونستیم باز کنیم دیدم دیگ واقعاً دهنش باز نمیشه پسرمو برگردوندم به پشتش ضربه زدم سه تا اصلا تکون نخورد انگار بیهوش بود دیدم کلن نفسش نمیاد دیگ رو به کبودی میشد بدنش همون جوری هیچی نپوشیدم رفتم طبقه بالا. خونه مادرشوهر م اونجا مثل من یه چند تا پشتش زدن بچه یه نفسی کشید گریه کرد یه ۹۰تا هم شیر خشک خورد باز خوابید خیلی نگرانم نمیتونم بخوابم از چی می‌تونه باشه تشنج نیست ؟ گزینه هم بود ولی نه تا اون حد که از حال بره گریه هم یکم زیاد کرد بخدا الان یه جوری هستم دلم انگار هنوز جاش نیومده پسرم با هربار نفس کشیدنی خوشحال میشم هی نگا میکنم ببینم نفس می‌کشه 😭😭😭😭😭😭

۱۵ پاسخ

منم پسرم حدود دو هفته پیش اینجور شد ،حالا واقعا نمی‌دونم ک نفس نمیکشید یا ساکت شد ،بعد از گریه طولانی یدفه ساکت شد و یکم شل،اینقد جیغ کشیدم فکر کردم دور از جون بچه هامون بچم مرده .ولی بعد دیدم داره نگاه میکنه

حتما ببرش دکتر امروز یا فردا
تشنج تو بچه ها با علائم متفاوت از بزرگتر ها اتفاق میفته...علائمی ک شاید خیلی عادی ب نظر بیاد
حتما ببر دکتر

وقتی دارو میدی بهش حالت نیمه نشسته نگهش داره...بعد بزارش رو شونت ۱۰ دقیقه ....تا مطمین بشی بچه اوکی هست ...بعد ۱۰ دقیقه شیربده

شربت ک بهش دادی دچار خفگی شده ...بچه منم اینجوری شد ه...باید سریع برمیگردوندی چندتا میزدی پشت کتف تا گریه کنه ...اونوقت میگن خطر رفع شده ...کاری ک مادرشوهرت کرده

گریپ واتر سبکه اصلا چرب نیست بخاطر اون نبوده بابا ، ولی یه بارم دختر من خیلی خود به خود همینجوری شد همینجوری نفس نمی‌کشید تو ماشین بودیم یهو دیدم قرمز شد بی دلیل ، منم یه تکونش دادم یه دونه نفس کشید باز حالت خفگی قرمز شد و نفس نکشید دیگه چندتا محکم زدم پشتش نفس کشید ، منم نفهمیدم دلیلش چی بود ولی خیلی بی دلیل بود اصلا

شربت پریده گلوش توروخدا احتیاط کنین بگیرین روی دست زیر سرشو بالا بیارین و با سرنگ آروم و قطره قطره بهشون شربت بدین تا قورت بدن مواظب نور چشماتون باشین خداروشکر میکنم خدا بهت بخشیدش گلم🥹❤️

الهی شکر ک بخیر گذشت.

دقیقا شبی دختر منم همینجور شد صافش کردم اینقدر زدم پشتش فقط میخوام تین روزا زود بگذره بزرگ بشه

احتمالاشربتوقورت نداده نگه داشته تودهنش یهوک بلندش کردید برای شیرشربت توگلوش مونده همیشه وقتی شربت میدی توصورتش فوت کن ک قورت بده

خوبه ک سریع متوجه شدی و ضربه رو زدی ک نفس اومده بالا
گرمیچر چون چربه حتما نتونسته خوب قورت بده راه نفسش رو گرفته بوده خدا رحم کرده خداروشکر ک بخیر گذشته

حتما از دکترش بپرس

من بودم سکته میکردم واقعا😥ی سر ببرش دکتر چک کنن ک خدایی نکرده شما خابیدید باز اینجوری نشه

سلام عزیزم. خداروشکر که سالمه 🧡 فکر کنم شربت رو خوب نتوانسته قورت بده. برای همین اینجور شده ،

تشنج ک نبوده ولی معلوم نی چرا یهو خفگی بهش دست داده اگ تونستی ببر دکتر فردا بهش بگو چک کنن

مامان بودن چقدر سخته خدا بهمون صبر بده
توهم آروم باش عزیزم به خیر گذشته

سوال های مرتبط

مامان آوش💫 مامان آوش💫 ۷ ماهگی
دیشب یه اتفاق وحشتناکی افتاد شوهرم برای پسرم ۱۵۰میل شیردرست کرد که بخوره و چون نزدیکای صبح بیدار میشه شکمش سیر باشه،بعد که خورد داد به من آروغش بگیرم ذوسه تا آروغ زد بعد همش شیر تو گلوش بالا و پایین میشد و باز قورت میداد بعد چراغ مطالعه روشن کردم چراغ خاموش کردم یه ربعی هم رو دوشم بود بعد که گذاشتم سرجاش دیدم تکون نمیخوره،شوهرم رفته بود داروخانه شیر بگبره وحشت کردم پدر شوهر و مادرشوهرم طبقه پایینن با جیغ صدا کردم مادرشوهرم از من بدتر جیغ میزد پدر شوهرم اومد و چند تا محکم زد پشت آوش که یه خورده گریه کرد و نفسش باز شد تو اون لحظات مردن واقعی رو حس کردم شوک شده بودم بعدش دستای پدرشوهرم بوسیدم که حال پسرم خوب کرد از دیروز همش تو شوکم میترسم پسرم بغل کنم دیشب تا صبح بالا سرش بودم و پلک نزدم و‌نگاه نفس کشیدنش میکردم تمام بدنم خورده،چی کار کنم فراموش کنم😔😔از دست شوهرمم خیی دلخورم اون سری هم موقع واکسن زدن کلی شیر چپوند گلو بچه که آخرش از دهن‌و بینی بالا آورد
مامان متین🩵 مامان متین🩵 ۲ ماهگی
حتما بخونید دوستان
سلام
می‌خوام ی داستانی تعریف کنم براتون ک شاید مشکل شما ها هم حل بشه
پسر‌ من از همون اولا گاهی بدجور گریه می‌کرد هرکار می‌کردیم‌هم‌اروم نمی‌شد در حدی ک میخواستیم ببریم بیمارستان ک شاید مشکلی داره
همش هم شیر میخواست هی باید شیر میدادم بهش
(فقط شیر خودمو می‌خورد)
بعد ی بار هی گریه کرد هی شیر دادم آروم شد باز هی گریه شدید
تا اینکه گفتم دیگ سینم خالیه شیر ندارم سیر نمیشه چرا
شیر خشک دادیم به بچه و همونجا آروم شد ساعتها خوابید
چندبار این اتفاق افتاد هی بچه طفلی بیقراری کرد چند ساعت بعد شیرخشک ک دادم آروم گرفت
الانم سه روزه واکسن زده و همش گریه میکنه
شب اول تا صبح گریه کرد صبح ۶۰ تا شیرخشک دادم بهش باز گریه کرد ۶۰ تا دیگ درست کردم ک شاید بخوره و خورد و کامل آروم شد و ساعتها بازی کرد
دیشب هم هی گریه های شدید کرد فک می‌کردیم مشکلی داره باز هی کبود می‌شد از گریه تا ک شیرخشک دادم بهش و ۷ ساعت قشنگ خوابید
بچه ای ک چند شبه نمیخوابه
من همش دوست داشتم شیر خودمو بخوره و هی مقاومت میکردم
اما با توجه به این تجربه دیگ بیشتر بهش شیرخشک میدم و فدای سرش اگه دیگه سینمو‌ نگرفت
گفتم بهتون بگم شاید مشکل شماها هم باشه
و اینم بگم شیر من خیلی زیاده اینقدر ک بچه موقع خوردن کم میاره تو قورت دادن و میوفته به گریه
شما هم اینو امتحان کنید این فرشته ها ک‌الکی گریه نمیکنن همش از بی تجربگی و ندونم کاری های ما آزار میبینن