من از بچگی پسر دوست داشتم پسر شد شکرررررر ولی انتظار دختر داشتم ویارام اینا
من از اول پسر دوست داشتم ولی چون همه میگفتن بهت میخوره بچت دختر باشه دیگه کلا میگفتم پس دختره تا وقتی که رفتم سونو گفت یه پسر خوشگل و شیطون داری 😍😍ولی اگه دختر میشدهم دوست داشتم
من پسر دوست داشتم همسرم هم پسر،ان تی گفت دختره من قبول کردم و گفتم هرچی خدا داده واسش اسم انتخاب کردم لباس انتخاب کردم همسرم خوشحال نبود وقتی سلفری دادم خانومه گفت پسره من میگفتم نه بابا دختره،گفت نمونه خودتونه،کلا تو شوکبودم به همسذم گفتم با دمش گردو میشکست،بعد گفت تا انومالی نرم نبینم باورم نمیشه ،لحظه اخر خودشو رسوند سونو داخل اتاق بودم دید خیالش راحت شد😅ولی درکل تو بارداری فهمیدم جنسیت فرقی نداره مهمه سلامتیشه
من همسرم از اول دوست داشت دختر باشه و از همون روز اول آشنایی گفت اگر دختر دار بشم فقط میخوام اسمشو بزارم آرام برای مناصلا فرقی نداشت جفتشو از ته دل دوست داشتم
خلاصه تو طول بارداری همه میگفتن پسر داری از قیافه و غذاهایی ک میخوری مشخصه خودشم هی میگفت بخدا اگر پسر باشه دوسش ندارم😂🤦🏻♀️ یه عالمه نذر نیاز کرد تا انتی ک رفتم گفت دختره نزدیک بود از روی صندلی بیوفته هی میگف خانم دکتر بگو جانه بچت دختره دکتره میگف ۹۰ درصد دختره همون شب شیرینی گرفت خونه مامان باباهامون رفتیم خلاصه ب همه زنگ زده بود ک بچم دختره😂😂😂🤦🏻♀️
من پسر
همسرم دختر دوست داشت
وقتی رفتیم سونو گرافی گفت دختره همسرم فقط به من نگاه میکرد منم هیچ واکنشی نداشتم نه خوشحال بودم نه ناراحت .
الآنم خیلی دوستش دارم عاشقشم ♥️همش میگم خداروشکر دختر شد بعدا کمکم میکنه باهم جای میریم لباسا های دخترونه براش میخرم ذوق میکنم 😍😍
ما عاشق پسر بودیم و دوست داشتیم فرزند اولمون با صلاح خدا پسر باشه که شکر خدا شد💙
البته دختر هم دوست داریم، هیچ فرقی نداره
فرزند صالح و سالم گلی از گل های بهشته❤
من پسر دوست داشتم و دختر شد ولی ناراحت نشدم اصلا
من همون اول که باردار بودم و نمیدونستم هنوز خواب نوزاد پسر میدیدم
همسرمم خواب دیده بود ی پسر بچه باهاشه و گریه میکنه که برام شمشیر بخر🤭😂
من خودم از همون نامزدی واسه دختر کوچولوی رویاهام گیره میخریدم همیشه تصورش میکردم همیشه به همسرم میگفتم تا دوسال بچه نیاریم وقتی ازدواج کردم یه ماه بعدش حامله شدم😂😂🤣 جنسیتشو نمیدونستم رفتم براش تل و جوراب پاپیونی خریدم به همه میگفتم مامان و خواهرو مادر شوهرم و خوار شوهرم همشون بچه اولشون دختر بوده مال منم دختره همه هم میگفتن قیافت معلومه دختره رفتیم تعین جنسیت گفتن پسره خورد تو ذوقم 🥺😂رفتیم خونه گفتم دختره همه گفتن ما میدونستیم یادته بهت میگفتم دختره بعد جنسیت اصلی رو گفتم هیچ کسی باور نکرد بعدش که قسم خوردم همه گفتن ما میدونستیم پسره 🤣🤣😂
عزیزم😍
من برام خیلی فرقی نمیکرد ولی دختربچهارو خیلی دوسداشتم خودمم حسم میگفت دختره ولی رفتم سونو گفت پسره انگار دنیارو بهم دادن خیلی خوشحال شدم اگه دخترم بود همینقدر خوشحال میشدم😍🥰
شوهرم پسر دوستداشت ولی بعد ی مدت که باردار نمیشدم گفت هر چی خدا داد فقط سالم باشه ...بعد که باردار شدم من خودم خیلی دختر دوستداشتم چون تک بچم خواهر نداشتم ...ی شبانه روز گریه کردم به مامانم گفتم اگه پسر بشع چیکار کنم ...مامانم ی شبانع روز دعام کرد ...که بچم دختر باشع ...با مادر شوهرم رفتیم سونوگرافی گفت بچه دختره ۸۰ درصد دیکه من کلی ذوووق کردم بعد ک مادر شوهرمو دیدم خوشحال نشده کفت ایشالله بعدی پسر ...خیلی دلم شکست هیچوقت نمیبخشم سر این کاراشون ...بعدش که شوهرم اومد دنبالمون هیجوقت یادم نمیره با دوسش اومد ...گفتم دختره ...بیشتر از شوهرم دوستش خوشحال شد انقدر ذوق کرددد ...ینی اگه نبود شاید خیلی حالم بدتر میشد گفت من به خانمم گفتم اکه خواستیم بچه بیاریم باید حتما دختر باشه بعد به شوهرم گفت خدا چقدر دوست داشتهه بهت دختر داده ...بعد مادرشوهرم گفت امیر (شوهره من ) پسر دوستداشت...بعد شوهرم گفت نه هر چی باشه سالم باشه فرقی نداره ...رفیق شوهرمم گفت پسر چیه اینهمه پسر دور خودت جمع کردی یدونه خواهر نیوردی برای اینا ...دختر خوبه بیاد تو خانوادتون همه چی قشنگ میشه ...نمیدونم چرا یادم نمیره ...همیشه رو دلمه
من اولیمو بعد چهار پنج سال خدا بهمون داد اصلا به جنسیت فکر نمیکردم فقط بچه میخواستم خدا بهم یه دختر داد که شوهرم خیلی دختر دوسته واقعا از اومدنش خوشحال شدیم .
سر دومی خودم دوست داشتم پسر بشه شوهرم براش فرقی نمیکرد که خدا بهمون پسر داد من خیلی خیلی خوشحال شدم شوهرم خوشحال شد ولی سر اولی بیشتر خوشحال شد 😁
من عاشق دختر بودم اما شوهرم پسر دوس داشت همه روز به شکمم دس میزد میگف قربونه پسرم برم میگفتم گناح اینجوریه نگو شاید دختر شود خلاصه خیلی پسر دوس داره شوهرم وقتی رفتیم ان تی دکتر گف دختر یه لحظه نگا کردم به شوهرم دیدم انگا واکنشی نشون نداد اما بعد رو سه روز به شکمم دس میزد میگف قربونه اون پاهای کوچولوت بشم عشق بابا الان انقد دخترمونو دوس دارم ک تا ببینه گریه میکنه خودش با میشه میخابونه میگه وقتی گریه میکنه قلبم درد میگیره
من واسه بچه اولیم چون ۲ونیم سال طول کشید و خیلی نا امیدمون کردن ک شما بچه دار نمیشین جنسیتش برامون مهم نبود فقت میگفتیم سالم باشه وپسر شد
برا بچه دومم ک با گول زدن شوهرم حامله شدم 🤣دختر دوست داشتیم باشه ک این یکیم پسرشد🤣🤣
ایشالا سومی دختررررره
شوهرمن دوس داشت پسر باشه من دختر سر دوت بچه هام همین چالشو داشتیم اون میگفت پسره من میگفتم دختره حرف من شد حالا دوت دختر دارم 😁
اصلا فرقی نداشت برامون فقط دلم میخواست بچه دار بشم چون دوسال طول کشید تا باردار بشم
من به شدتتتت عاشق دختر بودم
قبل اینکه باردار بشم یا حتی بخام اقدام کنم کلی اسباب بازی و لباس صورتی خریده بودم
همه میگفتن نخر یهو دیدی پسر شد
اما همیشه ته دلم میگفت بچم دختر میشه
اسمشم انتخاب کرده بودم
وقتی باردار شدم از همون اول شروع کردم وسیله های دخترونه خریدن
حتی وقتی سونوی تعیین جنسیت رفتم میدونستم دختره
برای همون استرسی نداشتم حتی دکترم تعجب کرد گفت از کجا میدونستی
و الان با همه وجود منو بابایی عاشقشیم و روزی هزار بار خداروشکر میکنیم
ولی خب دوست دارم بچه بعدیم پسر باشه چون خودم داداش نداشتم
دخترم داداش داشته باشه
من همسرم دختر دوست داشت خودم پسر
اما با اینکه پسر دوست داشتم دنبال اسمای دخترونه میگشتم حتی به فکر اسم پسرم نبودم نمیدونم چرا اما ته دلم این بود ک بچم دختره
وقتی رفتیم سونو دکتر گفت دختره همسرم خوشحال بود من یه لحضه شوکه شدم خوشحال بودم از اینکه مادر یه دخترم قبلشم همش آهنگ شایع رو گوش میدادیم با همسرم اونیکه میگ (شکمش داره گرد میشه کم کم چند ماه دگ منم دختر دارم)🥹
اسمشو انتخاب کرده بودم مِلورا (ب معنی سیب طلایی)اما ثبت احوال اجازه نداد و وقتی ب دنیا اومد وقتی چشمای رنگیشو دید همسرم (چون ترکه)گفت این مارال باباست این شد ک اسمشم گذاشتم مارال🥹😍
اما اگه برگردم عقب هزار بار دگم دوست دارم مادر همین دختر بشم
دیشب ب همسرم میگفتم اخه مگ میشه یه آدم یکیو اینقدر دوست داشته باشه؟؟
من ازاوا دوستداشتم دختر باشه باباشم دوست داشت ولی همش نگران از آیندش...روزی که رفتم سونو گفتم دختره گفت وای چیکار کنم آیندشو...بعداز یک دقیقه چشاش اشکی شد گفت خدایا مرسی منو دوستداشتی بهم دختر دادی...😍😍😍
من و شوهرم قبل بارداری من میگفتیم تا چند سال بچه دار نمیشیم اگه هم بخوایم اقدام کنیم قبلش میریم دکتر تغذیه بعد نه ماه یهو باردار شدم انقدر استرس داشتم پسر نشه هی به شوهرم میگفتم من که دکتر تغذیه نرفتم تو چرا مواظب نبودی میگه حالا شاید پسر شد به من چیکار داری شد دیگه🤣🫠
شوهرم باز تو ان تی اومد به دکتر میگه آقای دکتر بخدا شومبول پسرمودیدم دکتر میگه چطور من ندیدم🤣
اخرش گفت احتمال پسر من و شوهرم دست از سر دکتر برداشتیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.