۱۱ پاسخ

شب ها هنوز. نمیخوابه

سلام عزیزم خدا بهت توان بده خیلی سخته
علیسان جان بهتره؟

کاملا درکت میکنم نرگس ازهمون روزی که به دنیا اومد همون شب اول زایشگاه همش جیغ ودادوگریه هرچی هم بزرگتر شد لجبازی پشت لجبازی نزدیک 6سالشه اندازه60سال اذیتم کرده بدخواب بود بدحموم بود وای نگم برات میفهمم چی میگی ولی خداروشکر نگین اصلا اینجوری نبود

کی بشه بزرگ‌بشن راحت شیم بخدا منم سرسام گرفتم😓😓😓

منکخ بزرگه۴سالشع مریض شد عصاب برام نموند از اینور کوچیکه ام گرفت از اینور خونمون بنایی دارع از اینور از شهرستان مهمون دارم ازاینور مادرشوهرع تلپ شده اینجا

روانی شذم جوری ک نمیتونم اروم خرف بزنم با جیغ و داد رفتار میکنم با بچه ها شوهرم نمیتونم خودمو خالی کنم شبا از گریه زجه میزنم

اخی
چرا
چجوریه مگه
هنوز گریه میکنه ایلا گلی؟

به سن به نظرم ربط نداره بچه تو هر سنی یه جور متفاوت آدمو دیوونه می‌کنه🤧🤧🤧🤧🤧🤧

منم که اول بچم تجربه نداشتم دارم خیلی اذیت میشم
ولی سوال اینه شماهی که بچه دوم یا سوم تجربه دارین سخته وووغیر حوس بچه کردنتون چیه؟

الان فصل ویروس گرفتن ربطی به سن نداره
پسرا منم دوبار مریض شدن تو این مدت
دیشب تا صبح رو من بالا اورده
امروزم اسهال شد
از بی خوابی نابودم

الهی عزیزم بچه بزذگ کردن واقعا سخته صبر وتحمل زیاد میخواد اونم در حالت عادی باز اگه مریض بشه ک واویلا

اخ عزیزم حالتو میفهم واقعا سخته منم چندبار تو این موقعیت بودم سخت بوده ولی بازم گذشت
یه چند ماه دیکه تحمل کنم یکم دیکه بزرگ میشه با داداشش سرگرم میشن با کاراتم میرسی

سوال های مرتبط

مامان السا کوچولو😍 مامان السا کوچولو😍 ۱۲ ماهگی
مامانا من خسته شدم چرا همه چیه من با چالش بدبد روبرو هستم .بخدا دیگه میخام خودمو بکشم خدا خیالش راحت بشه به اندازه کافی عذاب کشیدم
رو.زایمان تا مرگ رفتم یعنی واقعا مرده بودم یهو نفسم برگشت بخاطر درشت یودن بچه و مشکلات دیگش. الان هشت ماهشه از لاغری داره میشکنه باز اینجوری دارم پیر میشم باهاش. از قبل سه ماهگی اعتصاب شیر کرد دیگه با زحمت و زجر تو خاب میدمش. یه مدت غذا خورد الان یکماه و خرده هست دیگه برا غذا هم دهنش مینده . دکترم فقط میگه رفلاکس پنهان . اخه بچه هست صبح تا شب در حال بالا اوردنه ولی باز میخوره . این چه دردیه ک بچه من گرفته
همشم نق نق
تو.شهر غریبم هیشکی هیشکیو ندارم شوهرمم تا غروب سرکاره
خدایا به خودت قسم دیگه بریدم چرا نذاشتی بچم دلخوشیم یاشه تو این تنهاییا چجوری دلت برام نسوخت
چرا زجرام با این بچه تموم نمیشه دیگه از اینده هم میترسم چون بهتر ک.نمیشه بدتر میشه همش مشکلات جدید
کاش همون رو.زایمان من که زجرام کشیده بودم گناهام بخشیده شد همونجا میمردم الان چارماه دیگه سالمو میدادن گم شده بودم از این زندگی