خب قاطع حرف بزن همینجوری سرسری یه چیزی میگی و رد میشی که بی فایده ست خواهر، ببین مثلا وقتی بردنش بعد از یه ساعت برو سراغش به یه بهونه ای برش گردون،مثلا بگو میخوایم بریم پارک دو نفری حوصله م سر رفته، یا بگو میخوام براش لباس بخرم، یا اینکه بگو خب دیگه کافیه خیلی مزاحمتون شده ببریم خونه دیگه
عزیزم خونه تو جابجا کن که نزدیک اونا نباشی، بعدشم هر وقت زنگ زدن گفتن دلمون تنگ شده بچه رو ببر یه کم بشین و برگردید خونه تون نذار بمونه اونجا،با شوهرتم حرف بزن راجع بهش، تا کی میخوای بخاطر خجالتی بودن و اینکه مبادا بحثی پیش بیاد بین تو و شوهرت سکوت کنی
بچتو هیچوقت تنها نفرست بره خونه مادر شوهر. حتما خودت برو باهاش. اینجوری بچت دچار دوگانگی تربیتی میشه. من نمیدونم خانواده شوهرت اخلاقشون و سبک زندگیشون چجوریه ولی هر چقدرم خوب باشن با محبتای بی جا بچه رو نسبت به مادر دلزده میکنن و دیگه بچه از شما حرف شنوی نداره. بنظرم یکبار مفصل با همسرت این موضوع رو مطرح کن و ازش بخواه که خودش مدیریت کنه. هرچند اونا هم بعنوان پدربزرگ و مادربزرگ حق دارن نوشون رو ببینن اما به قائده و قانون. یه مدت که خودت بری با بچه و مراقبش باشی اونام کم کم عقب میکشن
وفتی میان بچه رو میبرن بگو نیازی نیست خودت ببرش دو ساعت بمونه و بیارش بگو شیر میخوره نیاز ب رسیدگی داره خودمم دلم تنگ میشه براتون دور هم برو اونجا یا مثلا بهشون زنگ بزن بگو بیاید اینجا تنهام پیش هم باشیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.