۱۵ پاسخ

اخخخخ گفتی من ک مردم و از دردم رو کاشی نشستم ماما همراهم گفت الان عفونت میگیری بلند شو از دردم هی میرم رو دستشویی فرنگی میشینم 🥲وایییی موقعی ک با قیچی برید 😪

من سر دخترم ساعت ۱۱و نیم ظهر بهم زدن ساعت ۶ و نیم صبح روز بعد زایمان کردم واقعا وحشتناک درد داشتم مردم و زنده شدم ولی زایمان دومم ساعت۱۱و نیم شب زدن۴و ۴۰دقیقه زایمان کردم دردش کمتر بود

من زایمان اولم با امپول فشار بود۸ساعت دردای شدید کشیدم که ماما میگفت این دردا برای۷-۸سانت باز شدنه من یک سانت که از روز اول باز بودم همون بودم خداروشکر اورژانسی سز شدم وگرنه میمردم بیشتر از اون میشد

الان همه‌چیز پیشرفت کرده من سر دخترم آمپول بهم زدن
ولی این بار یه تیکه قرص گذاشتن زیر زبونم

پس من بدبخت که ازساعت ۵عصرآمپول فشارمیزدن تا۱۱شب مرگ حلوچشام بودتانفس آخرم زنده ام یادم نمیره

فکر کنم بدن با بدن متفاوته
من دومی رو با امپول فشار بودم
اصلا تا ۸ سانتو نفهمیدم
۹ سانت که شدم میخواستن کیسه ابو بزنن دردام شروع شد اونم در حد شدید که دیگه داره بچه میاد بیرون نبود

منم بچه اولم با قرص فشار درد شروع شد . درش قابل تحمل بود‌.اما وقتی امول فشار زدن 🥲جر خوردم

درد زایمان طبیعی با آمپول فشار خیلی بده منم تجربه کردم من یه دستگاه دیگه هم گذاشتن دهنه رحمم سر دخترم دهنه رحمم کامل بسته بود یه سانتم نبودم با اون دستگاه شبیه بادکنک بود گذاشتن اون هی باد شد دهنه رحمو تا پنج سانت رسوند و ترکید دکتر گفت عالی ولی سر بچه پاین نیومده بود (شکمم پاین نیونده بود)دیگه سر بچه بالا بود چیزی نبود فشار بیاره بیشتر شه برگشت همون یه سانت دیگه نشد سزارین شدم
من واسه زایمان بدون درد رفته بودم ولی گفت حداقل باید شیش سانت برسی بد بزنیم
اونم میگن پرسه زایمان طولانی میشه

عزیزم منم بچه دوم. درد نداشتم ۴۰ هفته بودم رفتم معاینه ام کرد گفت دهانه رحم بسته وقتی معاینه کرد دردام خیلی کم شروع شد. دیگ ساعت ۸ ریدم خونه از بیمارستان شام خوردم گرفتم خوابیدم تا ۴ صبح دادام شروع شد رفتم حمام و اینا تا ساعت ۱و نیم. کیسه آبم پاره شد رفتم دوش گرفتم تا رفتم بیمارستان شد ساعت ۳. منم اون موقعه ۴ و ۵ سانت بودم بعد ۲ ساعت رامیان کردم ساعت ۵ غروب دختر گلم به دنیا اومد. ایشالله که اینم راحت. زایمان کنم. به امید خدا

ای وای من بخاطردیابتم قراره دوهفته زودتر بچموبدنیابیارم اونم باآمپول فشار چقدراسترسم زیادشدخواهر😢😢

وقتی کسی دهانه رحمش باز نمیشه فرتی آمپول فشار میزنن
خب آمپول فشارم طبیعی نیس که انگار زورکی میخان بازش کنن مشخصا دردش زیاده

آمپول فشار سریع زایمان میکنی اما دردارو زیاد می‌کنه من زایمان دومم با آمپول فشار بود

آره منم سر دخترم با آمپول فشار بدنیا اومد اون لحظه که آمپول اثر میکنه اوج درد هاس دیگه کم کم شروع نمیشه فقط فاصله داره

با این تجربه بد باز میری طبیعی؟

باید تو خونه درداتونو بکشید ب حدی رسید ک اشکتون درومد برید بیمارستان

سوال های مرتبط

مامان الین و آوین مامان الین و آوین ۵ ماهگی
مامان ܭوܢܚ݅وܠو🪽🤍 مامان ܭوܢܚ݅وܠو🪽🤍 ۶ ماهگی
تجربه زایمان من🌸🤍
#پارت دوم
وقتی ماما شروع کرد به زدن آمپول های فشار من خیلی درد می‌کشیدم ولی سعی میکردم تحمل کنم و صدام درنیاد فکر کنید من از ساعت پنج غروب بستری شدم با دهانه رحم یک بعد پنج ساعت تازه دو شده بودم بادرد های افتضاح هر دقیقه هم آمپول فشار میزدن و درد من شدید میشد ولی خیلی کم پیشروی میکردم من حدود ۱۹ساعت یا۱۸ساعت درد زایمان طبیعی کشیدم
صبح فردا بستری من تازه چهار سانت بودم دکتر شیفت که اومد معاینه کرد گفت این اصلا لگن مناسبی برای زایمان نداره سرویکسش خیلی بالاست
ببرین. سزارین ولی از شانس من شیفت عوض شد و یه دکتر دیگه اومد ماجرا رو که ماما من بهش گفت اومد معاینه کرد و گفت نخیر لگن و سرویکس خیلیم عالیه و به دارو ها ادامه بده من با دارو ها و دستکاری های ماما (شکنجه واقعی)تا ساعت ۹به ده سانت رسیدم نگم براتون از حس وحشتناکی که تو ده سانت داشتم بدون اینکه خودم بخوام زور های شدید میزدم و ماما دوباره داشت شکنجه میکرد منو ولی هرچقدر زور زدم سر بچه پایین نمیومد
ماما هم هر شکنجه ای بلد بود داشت میکرد و چندتا چندتا آمپول فشار میزد
به منم دروغ می‌گفت که اینا مسکنه برات میزنم
از پنج سانت به بعد هم بهم گاز بی دردی دادن ولی بر خلاف اسمش درد منو حتی بیشتر هم میکرد و کمتر نمیکرد حتی متوجه شدم اون گاز برای بی دردی نیست و برای اینه دهانه رحم زودتر باز بشه