۴ پاسخ

خب اینکه درسته ما خواستیم باید مسئولیتشم بپذیریم،محبت هم به جای خودش هست اما بزرگتر بشن باید یوقتایی دعوا کنیم وگرنه اگه همه چیز همیشه فراهم باشه نمیتونن زندگی کنن ظلم میشه درحقشون چون توقعون میره بالا و ماهمیشه نیستیم که کنارشون.

سعی کن این احساساتو مدیریت کنی الان که باید بهترین رفتارو داشته باشی ولی هر چی بزرگتر شه باید یه چیزایی فراهم نشه و نمیشه که بشه اونجوری الکی عذاب وجدان میگیری بچه هم متوقع میشه

این احساسات طبیعیه منم همینطورم
خب اگرم نمیخواستی وبجه دارمیشدی هم مسئول بودی درهرصورت

نه من اینجوری نیستم

سوال های مرتبط

مامان mamanee مامان mamanee ۴ ماهگی
سلام مامانا🌱🌹🍀

چرا ما اینطوری هستیم؟

شما هم در شرایط من هستید .این خانمه که من باهاش مشکل دارم خودش مادر سه تا بچه است اومده کمک من باشه سوهانه روحه نوزادم ۳۴ هفته دنیا اومد ریز بود اول که دیدش گفت گنجیشک زاییدی!…وای من می ترسم بغلش کنم…منم گفتم بچه هامو بغل هیچکس نمیدم …حالا این دو ماه که اصرار داره شیرت کمه میگم ببین میپاشه میگه رمغ نداره و اصرار که شیر خشک بده به کنار اینو بگم دخترم ماهی ۱/۲۰۰ با شیر مادر وزن گرفته و البته با سرنگ و کاپ بهش شیر دادم این دو ماه یا شیر میدم یا می دوشم و خلاصهههه دیروز اومده میگه رفتم دیدن دوستم بچه اش هفت ماهه دنیا اومده دو تا بچه تو اااا میگم مگه میشه بچه هفت ماهه الان دستگاه باید باشه میگه نه کوچیکتره بچه تو دنیا اومده الان دو برابر بچه تو میگم حتما شیر خشک دادن به شیشه بهش میگه نه چون نارسه ریه هاش دکتر گفته فقط شیر مادر!؟….شیر مامانش خیلی خوبه خلاصه من اینو چکارش کنم ردش نکنم بره شما منو آروم کنین لطفا این بنده خدا نیاز داره فقط خیلیییییی حرف میزنه و حس ناکافی بودن به من میده!…..