۴ پاسخ

من سر بچه اولم همینطور بودم اونم تا ۲ ۳ سال حتی بعدش خوب شدم الان خوشحالم ک دارمش. ولی سر این یکی دیگه اون احساس ها رو ندارم خسته میشما ولی نه احساس پشیمونیو. اینا ان شالله درست میشه

اگر این طوری هستی یک هفته از هیچکس کمک نگیر و سختی شو هم خودت به جون بخر تا وقتی از کسی کمک وحمایت میگیری نمیتونی باهاش کنار بیای باید بامسئولیتش تنها روبه رو بشی خیلی جواب میده منم سر بچه اولم همینطور بودم خسته ودرمونده بچه هم هرشب تاصبح گریه میکرد همش لنگ اینو اون بودم و این توقع منو عصبی تر کرده بود.تااینکه باهاش روبه رو شدم ودبگه از کسی کمک نخاستم کم کم قلق بچه اومد دستم وطی یک هفته کاملا اوکی شدم و تونستم از پسش برآم وحتی تنها حمومش میکردم و شباهم با همسرم فقط نگهش میداشتیم.
بعداز ۴۰ روز همه چی خیلی بهتر شد

آره منم اوایل همین جوری بودم از زمین و زمان بدم میومد ، الان کم کم دارم بهتر میشم ولی تا آخر عمر وقتی بچه میاری دیگه زندگی مثلِ قبلِ بچه دار شدن نمیشه یه جاهایی واقعا کم میاری ولی مجبوری ادامه بدی

عادیه این حسا
خدا شاهده ی جوریی زندگیم بهم خورده همش با همسرم دعوا داریم سر نکه داشتن بچه و کمک ب خونه و،،،میگم چقدر زندگی اروم بی دغدغه ای داشتم قبلنننن

سوال های مرتبط