۱۹ پاسخ

عزیزم اولا که فهمیده میشه الان خیلی عصبی و برای همون همچین حرفی میزنی
برای بچه بد غذا هم هرچی موقع غذا خوردن بهش استرس بدی و عصبانی بشی و تهدید اینا باعث میشه بچه بدتر بشه موقع غذا استرس بگیره و همون دوسه لقمه زهرجونش بشه

بخدا بزور غذا دادن فقط خودتو عذاب میدی منم دخترم همین بود چند وقتیه کاری بهش ندارم خودش بهتره شده

عزیزم خیلی ناراحت شدم
الان قد و وزن بچت چندتاست،،کمه یا ن

پسر من هم خیلیییی کم غذاست،،سه وعده رو میخوره اما خب سه چهار لقمه کم،،
رشد پسرمن خیلی کمه قدش 85 وزنش 11
آزمایش ازش گرفتیم کمخونی داره دکتر شربت داد بهش الان دو روزه دارم بهش میدم

پسر منم همینه افسردگی گرفتم سه سالش داره میشه انگار به غذا احتیاج نداره

بزار جلوش خوردخورد نخوردام نخورد

بچه منم ازکوچیکی همین بود
شیرخودمو ک نگرفت.شیرخشکی شد
ک اونم باهزارتا بدبختی داشتیم
غذاشم از همون اول نمیخورد
همممه چی میخاد
ولی میزاره دهت خورد میکنه میده بیرون
گاهی میگم نکنه بلع این بچه برعکسه
ب قول شما میگم بیخیال خوردنش بشم
امااین بچه غدا میبینه باید بیاد غذای همه رو کوفت کنه و بره
از همه چی میخاد میزاره دهن تف میکنه
میگم اگ نمیخای خب نخور چرا اینجوری میکنی
همیشه ما سرغذا خوردن مشکل داریم

نبردیش دکتر ؟

الهی عزیزم همه مادر خسته میشن عذاب میکشن زندگی قبل بچه رو با الا مقایسه می کنن ولی جونشون ب جون بچه وصل الا خسته ناراحتی فکرت درگیر اینو میگی درکت می کنیم عزیزم

عزیزان ساعت و خواب و بیداری بچتون منظم هست ؟ ساعت غذا خوردن منظم هست ؟ خوراکی و نوشیدنی می‌دین به بچه ؟
از نظر ژنتیک بچه خیلی به پدر و مادر شبیه میشه آیا شما در بچگی اینجوری بودین؟
آیا وقتی غذای کمکی شروع کردید رعایت غذای پوره و بعد انگشتی رو تنوع غذایی رو رعایت کردید که هم از نظر بلع هم طعم ها و بافت های مختلف رو خورده باشه ؟

بهش اشتها آور بده همش
مولتی ویتامین بده
بذا گشنه شه

ببر آزمایش بگیر از بچت شاید کمبود ویتامین داره اینجور می‌کنه

خانمهای عزیز برای مشکل غذا لطفا با یک دکتر تغذیه مشورت کنید

عزیزم منم 3تا کوچولو دارم نمیخوردن باهرترفندی دیدم اینطور نمیشه دیگه اهمیت ندادم هیچیم ندادم الان گشنه باشن سنگم میخورن

دختر من ماشالله خوش خوراکه. از همون اول کاری بهش نداشتم خورد خورد نخوردم هیچی
بنظرم نکته اصلی خوش غذاشدن همینه
الانم گاهی بی اشتها میشه ی صبح تاشب چیزی نمیخوره منم زور بیخود نمیزنم میزارم جلوش خورد ک هیچی نخورد جمع میکنم تا وعده ی بعدی

ببین همه بچه اینجوری پسر من الان از یک سال و هشت ماهگی همون ۱۱ کیلو مونده که مونده چکار کنم خودمو دیونه کنم درست. میشه یه خورده میدم غذا میگه سیرم ولش میکنم چون زده میشه بدتر قبلاً خیلی اعصابم خورد میشد الان نه ویتامین میدم دیگه نه هیچی. یه سری ویتامین میدادم اصلا هم خوب نمیشد

باید غذا خوردن براش جذاب باشه نه زجر!!شما وظیفت بعنوان مادر اینه که غذا درست کنی و بزاری جلوش دیگه بقیه اش وظیفه شما نیست بقیه به عهده خوده کودکه که بخوره یا نخوره،کم بخوره یا زیاد بخوره، برنج خالی بخوره یا با گوشت بخوره…. اینقد اصرار نکنین به کودک، اینقد غذا خوردنو براشون سخت نکنین که باهاتون لج کنن، این کودک الان فهمیده که با این روش میتونه حسابی حال شمارو بگیره، و جلب توجه کنه

شب ک خوابه و نگاشم میکنی همین حسو داری؟ ما همه مادریم درکت میکنیم
ادم خسته میشه بعضی وقتا
حق داری

خودت هم اینجوری بودی تحملتو ببر بالا اون چه گناهی داره بچست

دقیقااا داری حال منو توضیح میدی هرروز باید ساعتها مشغول غذا دادن بهش هر نوععع غذااا با هر نوع ترفند اصلااااا نمیخوره وزنش هم کمه اعصابم خرابه

سوال های مرتبط

مامان پرنس های من مامان پرنس های من ۲ سالگی
اومدم غرررررر بزنم سبک بشم 😪
این بچه پدر پدر پدرمو آورده جلو چشمم نه غذا میخوره نه حرف گوش میده از ظهر پامیشه فقط نق میزنه و گریه میکنه و آویزون منه تا ساعت چهار و پنج صبح هرچی مدارا میکنم تو روز نمیزارم بخوابه اصلا تاثیری نداره واقعا درمونده شدم هر شب از کجا تا کجای تهران میکوبیم میریم براش کباب بخریم که اطمینانی باشه بزور دو لقمه میخوره یه بچه ضعیف و نق نقو و همیشه مریض که هیچی حالیش نیست واقعا اسمش ناشکریه یا هرچی خستم کرده یعنی هممون و خسته کرده دیشب ب حدی ب دیوانگی رسوند منو که کوبیدم تو سرم که نزنمش تا بخوابه سکته داد منو و شوهرمو ، امروز از ساعت یک پاشده یه شیشه شیر خورده الان براش غذا آوردم عین دیونه ها گریه میکنه و با حرص دستاش و دندوناش و فشار میده که نخوره منم نشستم گریه کردم از دستش خب چه مرگته کوفت کن دیگه اینقد ضعیفه همش مریض میشه بخدا قسم آرامش و خوشبختی زندگیمون و گرفته این همه بچه دیدم هیچکدوم ب بدی این نبودن ولی بگو خونه رو خراب کن و بهم بریز و وسیله بشکن اندازه ده نفر رو داره بخدا یه ذره اعصاب ندارم تو تایم امتحانام اما امان از یذره آرامش بچه ی دوم آوردن بزرگترین اشتباه زندگیم بود 🤌 رفتیم ختنه سورون پسر خالم اینقد اذیت کرد اونجا همه فک میکردن از یه سیاره دیگه اومده بچه ۱۰ ساله رو گاز می‌گرفت واقعا شرمنده شدم بخاطر داشتن همچین بچه ای با اینکه تو خونمون همه چیز آرومه و هیچ مشکلی نداریم این بچه شده عذاب برام حس میکنم دوسش ندارم یعنی هیچ حسی بهش ندارم دیگه 😭😭😭😭😭😭
مامان دو تا ماه🌛✨💕 مامان دو تا ماه🌛✨💕 ۱ ماهگی
خدا بچه ای مثل ماهلین نصیب هیچ مادری نکنه
هر چقدر صبوری میکنم باز ادمو زنجیری می‌کنه
.
.
.
از اذیت هاش که بگذریم
سرما خورده من سعی میکنم درک کنم میگم بچه اس آدم بزرگ تحمل مریضی نداره چه برسه به بچه باهاش کنار میام انگار نه انگار
حالم دیگه از صدای گریه و جیغ جیغاش بهم میخوره دلم میخواد خفه اش کنم
جیش کرده نمیاد پوشکش رو عوض کنم جیش میزنه بیرون تمام خونه رو نجس کرده فقط جیغ جیغ
پی پی می‌کنه بوی گوهش همه جا رو میگیره اصلا نمیاد عوض کنیم
میگه شیر بیار تو شیشه نمیخوره
غذا هم انقدر نمیخوره که شده استخون خالی مدام هم نق میزنه گرسنه اس و نمیخوره
دست بچه رو میچرخونه چیزی بهش بگی دو ساعت تمام گریه می‌کنه
سوپ براش درست کرده خواهرم همشو ریخته کف هال
داروهاشو کوفت نمیکنه بلکه خوب بشه با خوبی بهش میگم نمیخوره بهش باج‌ میدم نمیخوره به زور هم میدم تف می‌کنه یا انقدر گریه می‌کنه میاره بالا
یه اسپری بینی نمیزنه
یعنی اگه بخوام بنویسم از کاراش یه کتاب میشه
تو رو خدا دعا کنید یا من بمیرم یا این بچه یکم هم شده بهتر بشه