سلام مامانای عزیز ،دوستای خوبم😍
بعد مدت ها اومدم گهواره😊
امیدوارم که خودتون و نی نی های نازتون عالی باشید🙏🥰
علت نبودنم مشغله های زندگیه که واقعاً وقت خالی پیدا نمی‌کنم
البته اگه یه کوچولو هم وقت کنم خوب میگم بهتره با بچه‌ها بگذرونم😅
البته بیشتر دوستای من یه دونه بچه دارن انشاالله زمانی که دو تا بشن حرف منو کاملا متوجه میشن
راستین دو تا دندون پایینش که کامل در اومده دکترش گفت احتمال داره دندونای بالا تا چند ماه بعد در نیاد ولی خوب این وروجک من فکر کنم خیلی عجوله،چون که لثه اشو نگاه می‌کنی دندونای بالا هم کاملاً مشخصه و بنده هم درگیر مشکلاتش بیشتر مواقع تب داره 🥴
امروز نوبت دکتر داره دو روز دیگه ۶ ماهش تموم میشه می‌خوام با دکترش برای شروع غذای کمکیش مشورت کنم
امیدوارم پسرم همکاری کنه و تو زمینه ی غذا خوردن مثل داداشش نباشه 😁
راستی امروز داشتم به این فکر می‌کردم که مثل همه چیزای این روزهای زندگیامون که معنی خودشونو از دست دادن دوستیای تو گهواره هم تقریباً این مدلین
من خودم به شخصه سعی کردم همیشه با جوابام به دوستام انرژی خوب بدم
و نه فقط زمانی که خودم به راهنمایی نیاز دارم و هر وقتم که نبودن سراغشونو گرفتم و خواستم از سلامتیشون مطمئن بشم
البته نه در مورد همه ی دوستان ولی خوب در مورداکثریت متأسفانه صدق می‌کنه😔
من تو این مدتی که نبودم واقعا مطمئن شدم که رو دوستی های گهواره نمیشه حساب کرد
شما چی فکر می‌کنید🤔
موافقید با من؟؟
عکس مربوط به زمان شیر دادن من به راستین که حسین هم پیداش میشه و باید به اون هم محبت کنم❤️

تصویر
۵ پاسخ

سلام سمیه جان خوش اومدی عزیزم 😍
من از همین تریبون اعلام میکنم جای کامنتت و انرژی مثبتت زیر تاپیک هام خالی بود واقعا🥲
ایشالا همیشه تنت سالم لبت خندون کنار بچه های گلت و خانواده😍

سلام قشنگم مادر پرانرژی امیدوارم همیشه کنارهم شاد وسلامت باشید♥️😍

سلام عزیزم خوبی
ایشالا به سلامتی پسرکمون واکسنشو بزنه و توی غذا هم همیاری کنه
❤️

انشاالله همیشه تنت سالم باشه عزیزم
واقعا سخته ۲ بچه
من که تو یکیش موندم 🤦‍♀️😂
دندون هاشم مبارک باشه ❤🥰

عزیزم انشاالله همیشه سالم و سلامت و همینقدر پر انرژی باشی

سوال های مرتبط

مامان تینا👨‍👩‍👧 مامان تینا👨‍👩‍👧 ۱۴ ماهگی
سلام

عزیزانم من میخوام با مادرانی که بچه هاشون دچار تشنج یا اسپاسم هستند صحبت کنم.
خواهش میکنم مادران دیگه ،اگر به هر دلیل این موضوع براشون ناراحتی یا وسواس فکری ایجاد می کنه ،تاپیک های من رو نخونن 🌹

مادرانی که بچه هاتون این مشکل رو دارن،اول اینکه قربون دل هاتون
میدونم چه رنجی رو تحمل می کنید
منم هم دردتونم
من هم مثل شما قلبم انگار تو آتیشه
هرشب گریه میکنم
دعا می کنم و...
اما عزیزانم ،چند نکته رو به یاد داشته باشید
تشنج های بدون تب یا تشنج های مقاوم به دارو،راه سخت و پر پیچ وخمی هست،چیزی نیست که با چند روز شروع درمان حل بشه،پس نیاز به صبر و استقامت داره
بعد اینکه روحیه ما خیلی در سلامت فرزندانمون موثره پس قوی باش ،محکم باش،گریه بکن ولی بدون تو دلیل قدرت فرزندت هستی
پزشک خوب رو با تحقیق زیاد پیدا کن (تا به امروز طبق تحقیقات من،دکتر اشرفی و دکتر محولاتی در تهران در صدر هستند و بیشتر در این زمینه تبحر دارند)
نکته مهم در شناسایی تشنج و اسپاسم های شیرخوارگی هست که در تاپیک های بعدیم بیشتر میگم

من میخوام اینجا از این برنامه جهت آگاهی دادن بیشتر به مادران همدرد خودم با هم صحبتی باهاشون استفاده کنم تا اطلاعاتمون دراین زمینه بیشتر بشه و به هم کمک کنیم تا در این مسیر به بهترینها برسیم

ما مادرانی قوی هستیم 🤍
#تشنج
#اسپاسم_شیرخوارگی
مامان 🎀پارلا🎀 مامان 🎀پارلا🎀 ۱۰ ماهگی
سلاااااام دوستای قشنگم😍
خوبین؟؟؟ 🥹
یه مدت گهواره رو پاک کرده بودم چون احساس کردم خیلی وابسته شدم و باعث میشد از کار و زندگی بیفتم 😅
امروز اومدم از تجربه ام بگم،دوستانی که منو میشناسن میدونن که دخترم مشکل وزن گیری داشت همه ی شیرخشک هارو امتحان کردم حتی خارجی و کلی هزینه کردم فایده نداشت .دکترش از ۴ ماهگی میگفت غذای کمکی شروع کن ولی من چون تو گهواره همه میگفتن وزن گیری تا یک سالگی با شیر هست غذا نمیدادم، از ۵ ماه و نیم کم کم بهش فرنی دادم تا اینکه ۶ ماهش تموم شد و من رسماً غذاهاشو شروع کردم 😋دختر من از اول شیر زیاد نمیخورد همیشه به غذا ولع بیشتری داشت
برای واکسن ۶ ماهگی که برده بودمش وزنش ۶۷۰۰ شد
امروز بعد از ۱۸ روز برده بودم دکتر شده ۷۲۰۰ 🥹 همه اطرافیان هم میبینن میگن که خوب شده
خواستم بگم اگر نی نی هاتون با شیر وزن نمیگیرن زودتر غذا رو شروع کنید دکتر به من گفته بود بعضی بچه ها با غذا وزن میگیرن اما من باور نمی‌کردم
اینم بگم که موز و خرما و کره زیاد میریزم تو فرنیش
مامان روشنا مامان روشنا ۱۱ ماهگی
مامان مهبد مامان مهبد ۱۲ ماهگی
سلام مجدد
مهبد تا دو ماهگی روز و شب رو نمیشناخت ،با اینکه هر صبح بهش میگفتم خورشید در اومد الان روزه ،ولی هر موقع دوست داشت میخوابید و یهو شبها بیدار می موند ، ولی از ۲ ماهگی کم کم معرفی روز و شب کار کرد و دیگه شبها خواب بیشتر و عمیق تری داره ولی روزها به شدت خواب کوتاه و سبک داره، بخاطر کولیک نوزادی ش هم خانواده خودم گهواره رو بهش معرفی کردن، یعنی توسط پذیرایی خونه شون از این ستون به اون ستون یه گهواره سنتی بستن و آقا راحت اونجا میخوابید،مکافات از زمانی شروع شد که بعد از ۲۰ روز من برگشتم خونه خودمون و آقا به همون گهواره عادت کرده بود ،همسر گرام هم دید نمیشه اینجوری پسر اصلا نمیخوابه، اناق خواب خودمون رو تغییر کاربری داد، تخت خواب جمع شد و گهواره آقا از این سر اناق به اون سر اتاق بسته شد، اوایل خوشحال بودم که آخیش ، راحت شدم.... اما اول مکافات من بود ،وقتی مهمونی میرفتیم دیگه پسرم خواب نداشت و این شد که تو مهمونی ها ما پتو به دست بودیم که آقا بخوابه، دیدم نمیشه باید پتو و گهواره رو جمع کنم و کم کم شروع کردم به کمرنگ کردن شدن، اول پتو رو حذف کردم که خوشبختانه موفق بودم ولی امان از گهواره، اول با سرعت آهسته خواستم حذف ش کنم ولی مگه پسری می خوابید، و گریه ها سر داد یه چند روز تحمل کردم و صبر پیشه کردم ولی خورد به pms و پریودی و تنهایی، عنان از کف به در دادم و به عصبانیت پروژه حذف گهواره با شکست روبرو شد، در حال حاضر هم گهواره برای آقا حکم سرگرمی رو داره یک ساعت باید داخل گهواره باشه تا دیده بر هم نهد ...... بگید ببینم شما چکار میکنید با خواب کوجولوتون؟