وای خدا چقدر دلم گرفت
چقدر حس عجیب و غریبی
چقدر این ۹ ماه سخت گذشت تا هفته ۱۶ ویار شدید ۲۴ ساعت
بعدم سنگینی و سختی نشستن و راه رفتن و درد لگن و درد دنده ها و درد شکم ووووو
ولی رفتم اون پایینای گهواره اولین تست بی بی چک چقدر یه جوری شدم دلم به اون روزای سختم تنگ شد حتی ... 🥹 اینم گذشت چقدر شیرین بود خدایا شکرت به سلامتی سپری شد بعد اینم قشنگ بنویس
برا همه چشم انتظارا نصیب کن و مامانای باردار همشون به سلامتی سپری کنن انشاالله 🙏🥹🩷

سلام عزیزم لباسی که از قنداقچی سفارش دادی به دستت رسید‌راضی بودی

انشاءالله بعد زایمانت دچار افسردگی نشی که حتی دلت واسه دکترتم تنگ میشه چه برسه به بارداری.من که همش گریه میکردم

دقیقا انگار دیروز بود ک باردار شدیم

هرچی ب روزای زایمانم نزدیک تر میشم ی حس عجیبی دارم هم ناراحتم ی تیکه از وجودم ازم جدا میشه هم خوشحالم نینی بدنیا میاد ولی حالم گرفتست

منم خیلی سختی کشیدم تا ۱۶ هفتگی تهوع و استفراغ .... بعدش هفته ۱۷ ورم شدید و دفع پروتئین و کرانتین تو ادرار سنو کلیه و کبد و... و بعدش عفونت ادراری الانم سنگین شدن کمر درد 😐😐الانم دو هفته ای یک بار ازمایش ۲۴ ساعته . تازه سختیش اینجاست که ۱ساعت و نیم باید برم تا ازمایشگاه🫡

منکه هنوز باورم نمیشه یه نینی دارم 🥹🥹🥹

دقیقا منم رفتم اولین روزی که متوجه شدم رو تاپیک شو دیدم دلم گرفت چقدر دعا میکردم قلبش تشکیل بشه🥺🤧

خدا قوت مامان قوی
برای مادهم دعا کن این روزا بی دردسر سپری بشه

منم خیلی روزای سختی رو گذروندم خداکنه ۶ هفته دیگه هم ب سلامتی و خوشی بگذره