۷ پاسخ

هرچی میتونی برو خونشون و لذت ببر...هم اونا کم کم قلق بچت دستشون میاد هم بچت کم کم عادت میکنه به شرایط اونجا...اینطوری خاسی جایی بری راحت میتونی بذاریش و بری...چون بالاخره آدم بیرون کار داره

اشکال نداره دحترتم عادت کنه😂😂

دختر منم اینجوری بود خونواده ماهم شلوغن هروقت میگفتم آرومتر ناراحت میشدن خیلی اذیت شدم حتی سرفه هم میکردن دخترم‌میترسید من میگفتم آروم تر میگفتن سرفه هم نمیتونیم کنیم
کم کم دخترم به صدا عادت کرد الان خیلی بهتره قبلا جوری بود که گریه میکرد شدید باید میومدم خونم
اینقدر حرف مردمو خوردم افسردگی گرفتم
منم یه مدت اینجوری بودم دوست داشتم فقط خودم دخترمو نگه دارم الان بهترم

ولی یساعتو نیم وقتی بچتم ۱۲۰تا خورد طبیعیه بایدم بخوره دیگ

خب کمتر برو عزیزم

😑😑😑😑هب چرا میری عزیزم....بچتو دست کسی نده...من‌شهر غریب ازدواج کردم....دست تنهام.مادرشوهرم‌از خداشه بچمو ببرم واسم‌نگه داره ولی خودم‌حاضر نیستم بچمو دست هیجکس بدم چون هیج کس جز مادر دلسوز بچه نیست

من خاک پای پدر مادرم هستم خیلی دوستشون دارم اونام خیلی دخترمو دوس دارم اما دادو خواراشون دخترمو میترسونه😔😔

سوال های مرتبط