۱ پاسخ

منم اینجوریم،حتی وقتی به باباشون توجه می‌کند به من نه ناراحت میشم

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۴ سالگی
سلام مامانها
ما ساختمونمون کلا ۳ واحده که یه واحدش خالیه بعد من با همسایه پایینم چند ساله که دوست شدم یعنی فقط ما دو تا خونواده هستیم تو ساختمان که همسن خودمه یه دختر داره از پسرم ۳ سال بزرگتره بچه هامون باهم همبازی شدن و دوستن الان یه مدت بود که دخترش خیلی پرخاشگر شده بود یه بار پسرمو هل میده پسرم صورتش میخوره به لبه تخت کلا وا میره خیلی ناراحتم کرم ترمیم کننده هم زدم بازم یکم جاش مونده منم دیگه از اون موقع سعی کردم بچمو کمتر بزارم باهش بازی کنه هروقت بهونه آوردم یا بهش مستقیم گفتم دیگه میترسم اما بازم دوستم میگفتم نه بزار بازی کنن بهت حق میدم نگران باشی ولی اتفاقه عذرخواهی کرد اما بازم دلم نمیخواست پسرمم خیلی دلش میخواست بازی کنه اما من میگفتم دیگه کمتر همو میبینین که قبول کرد اما دختر دوستم همش بهونه میاره که میخواد با پسرم بازی کنه بعدش چند وقته ویس میفرسته واتساپ هرروز من اوایل گوشیمو میدادم دست پسرم که جواب بده اما عادت کرد چون من گوشی نمیدادم دست پسرم بعد دیگه گذاشتم هفته ای یه بار جواب بده دوستم بهم پیام داد که لطفا ویس هارو بزارم برای پسرم جواب بده دخترم دلش تنگ شده میخواد صدای آرتا رو بشنوه احساس میکنم همش توقع داره😐اعصابمو ریخته بهم چکارش کنم؟