دقیقا عین من واقعا هیچی از بچه داری نمیدونم اما با وجود همه گریه ها و سختی هاش خیلی حس شیرینیه مخصوصا واسه من که همیشه تنهام تو شهری زندگی میکنم که هیچکسو ندارم همدم تنهاییام شده 🥹🥹🥹
مامان من همسن من بود سومی رو باردار بود یه بچه کم وزن و ریزه میزه ب دنیا اورد و بعدشم افسردگی زایمان گرفت و س سال بعدجدا شدن الانکخودم تو این سن بچه اولم رو باردار میفهممکه واقعا حق قضاوتش رو ندارم من ب هزار سختی الان یه بچه دارم اون بیچاره دست تنها سه تا!
وای دقیقا همینه
چقدر خوبه گهواره هست میتونیم باهم همدردی کنیم
واقعا هم حس شیرینی هم سخته کار خونه بچه غذا بی حوصلگی خستگی آدم خودشو فراموش میکنه
منم فقط میگفتم بدنیا بیاد راحت شدم از سنگینی هیچی از سختیای بعدش نمیدونستم با اینکه زایمان خیلی سختی داشتم ولی فراموش شد به دخترم نگاه میکنم خداروشکر میکنم
اره دقیقا 🥲
بله عزیزم دقیقا درسته حرفت من تو شونزده سالگی. پسراولم بدنیا اومد سختیای زیادی کشیدم یادمه روز اول تو بیمارستان گریه میکرد.. هنوز مادرم نیومده بود.. تخت بغلیم اومد گفت چرا انقدر بچت گریه میکنه گفتم نمیدونم من بچه اونا نگ داشتم اون اومد پوشک عوض کرد گفت جاش خیس بود... الانک 34سالمه این پسرم انقدر بهم سخت میکزره همیشه میگم خدایا چطور اونموقع من اونروزا رو گذروندم. میخام بگم واقعا خدا کمک میکنه حس مادری حنی تو سن کم هم شیرینه الان خداروشکرمیکنم 😍😍😍🥰🥰
واقعامنم سربچه اولم سنم کم بوداصن بجزسختی چیزی ازش یادم نمیادتازه دارم طعم مادریومیچشم سریچه دومم
من خودم سنم کمه و منم نمیدونستم چقد سخته
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.