عزیزم ریپلای کن بیام بخونم
مبترکت باشه عزیزم خداروشکر
ماما همراه نداشتی؟
تکنیک تنفس اموزش دیده بودی؟
دکتر خودت اومد بالا سرت
مبارک باشه عزیزم خوش قدم باشه انشالله
عزیزم کدوم بیمارستان زایمان کردی
خدا کنه هر چی نزدیکتر میشم بیشتر ترس ب جونم میفته
از زایمان اولم که دوقلو بودن درد هام مونده موقعی که دارز کش هستم بکنم از هم میخواد از هم بپاشه باید یه بالشتکی پتوی وسط پام باشه وگرنه هیچی دیگه الآنم که سنگین شدم اصلا نمیتونم بچرخم همین کشاله رونم درد میکنه که گریم میگیره موندم موقع زایمانم چکار کنم
بسلامتی عزیزم عاقبت بخیر بشه 🌹
خوش قدم خوش روزی باشه 🌹
وای منم شکم سوم خیلی میترسم قبلاً اینجوری نبودم ولی الان خیلی ترس دارم ۴۱ ساله هستم
الان هم خونریزی و درد به خاطر جمع شدن رحم دارم ولی همبن که بجه امو سالم کنارم میبینم تمام درد و سختی ها رو فراموش میکنم
نگم براتون از حسی که آدم موقه بجه بدنیا میاد تجربه میکته دقیقا لذتی داره که ایشالا قسمت همه اتون و قسمت تموم چشم انتظار ها باشه..و برای همه دعا کردم
و خداروشکر از دردم تا زایمانم و بخیه کردن یه ۱ ساعت ونیم شد..دو ساعتم که سرم وصل بود ..در کل انگار تو اتاق زایمان یه ۳و نیم ساعت بودم.و وزن بجه ام ۳ کیلو نیم هست و نسبت به دوتا بجه قبلی کمتره..البته سونو ۳۲ هفته و ۶ روز گفته بود درشته و اینم الان ده روز زودتر دنبا اومده و هنوز جای وزن گیری داشت😃
وای بردنم رو صندلی زایمان و گفتن با تمام توان زور بزن..وای دردم یه طرف زور زدن هم یه طرف..چون تو اوج درد و کمر درد و فشار به مقعد واقعا توان زور زدن نداشتم.ولی هر جور بود اینقدر زور زدم تا بالخره بجه دنیا اومد و وقتی داشت دنیا میومد احساس میکردم داره یه وزنه سنگین ازم خارج میشه و مردم و زنده شدم حقیقتا
و بالخره گفت آماده اش کنید تا ببریمش برای زایمان
و باز گفت تو اوج درد شدید بگو تا باز معاینه ات کنم تا کمک کنه باز بشه
بعد دکتر گفت ۶ تا ۷ سانت شدی وعالی.و بعداز معاینه تحریکی دردام شدید و جس مدفوع که داشتم خیلی اذیتم میکرد
خلاصه دکتر گفت خودت دردات خوبه و نیازی به امپول فشار نیست و موقه درد شدید دکتر معاینه تحریکی شدید میکرد و کمک میکرد دهانه رحمم باز بشه ولی میمردم فقط تا معاینه کنه
چند هفته زایمان کردی عزیزم؟
واای شد ساعت ۱ پنج دقیقه کم ظهر که درد طبیعی خودم شردع شد واای زیر دلم سفت و دردناک میشد و کمرم هم درد شدید و حس مدفوع شدید میومد سراغم و دادمو در میآورد و بعد باز ول میشد..یعتی تایم گرفتم دقیقا تو پنج دقیقه سه الی چهار بار همین درد میگرفت و ول میکرد که یه دفعه اتاق رو میزاشتم رو سر از وای وای وای 😃
بسلامتی زایمان کردی مبارک گلم ❤️😍 اره بگو برای منم دعا کن این زایمان سومم میشه ولی بچه دومم رو از دست دارم تو ماه آخر مرده زایی داشتم
حتما از برخورد پرستار و دکتر و جو بیمارستان بگو برام
پس بسلامتی زایمان کردی مبارک باشه عزیزم
از ساعت ۱۱ تا ۱۲ و ۵۰ دقیقه تقریبا درد خاصی نداشتم و دستگاه صدای قلب بجه و دردها رو داشت ثبت میکرد
بعد دیگه تا کارای پذیرش رو کردیم شد دقیقا ساعت ۱۱ صبح که سرم معمولی بدون امپول فشار بهم زدن
دیگه فهمیدم که کیسه آبم پاره شده و شوهرمو بیدار کردم و تا خواستم خودمو به بیمارستانم برسونم یه دو ساعت و نیم طول کشید و تا رسیدم دکترم گفت بخواب ببینم جنسانتی و معاینه کرد و گفت ۲ انگشتت...و همچنان آب از زیر پام سرازیر بود
......
پارت دوم....سر این گل پسرم هیج علایم خاصی نداشتم فقط گاهی یکی دو هفته اخیر یه دردهایی شبیه پریودی دل و کمرم رو میگرفت و ول میکرد ولی زودگذر بود...تا اینکه امروز صبح طبق هر صبح بیدار شدم پسر بزرگمو راهی مدرسه کنم که وقتی رفتم دستشویی ادرار که کردم یه جند ثانیه بعد یه دفعه یه آب دیگه مثل ادرار ازم اومد..اول فک کردم بقیه ادرار مونده تو مثانه ام هست و وقتی از سرویس بهداشتی اومدم بیرون دیدم ای وای باز یه آب گرم بی اراده ازم خارح شد و خود به خود میریخت.
بذار حتما
پارت اول..من تاریخ زایمانم ۲۸ آبان بود طبق ان تی..و هنوز بجه خیلی سر دلم بود و اصلا فکنمیکردم اینجوری سوپرایز بشم ..آخه من دوتای قبلی تو هفته ۳۹ هفته و چن روز که میرفتم ویزیت دکتر و دکتر برام نوار قلب مینوشت و بعد میگفت بیا معاینه و معاینه میکرد و بدون هیج درد یا علائمی بستری میشدم و به زور آمپول فشار بجه ارو دنیا میاوردن
به سلامتی زایمان کردی پس
بزار عزیزم بی زحمت گذاشتی منو ریپلی کن خداقوت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.