سلام
مامان‌هایی که بچه بیش فعال و افسرده دارند توجه کنند

یکی از دوستام پسرش فوق العاده افسردگی شدید داشت و بیش فعالی شدید امروز دیدمش تو کوچه
خیلی راضی بود و خوشحال بود گفتم پسرت چطوره گفت حالش خیلی خوب شده
با تعجب گفتم چطور؟
گفت مشهد برده بودمش دکتر روانشناس
رفتم تو یک مغازه براش لباس بخرم خانم فروشنده که دختر جوانی بود پسرمو دید و گفت خانم پسرت خیلی حالش بده اصلاً آرامش نداره چرا نمی‌بری دکتر
گفتم اتفاقاً دو روزه اومدم مشهد که ببرمش دکتر روانشناس ولی امیدی ندارم خوب بشه
میگه اون خانومه به من گفت که من خودم حالم خیلی ناجور بود پدر و مادرم از دستم قرص اعصاب می‌خوردن رفتم پیش دکتر جلالی یک دستگاهی به مغزم وصل کرد چند جلسه و واقعاً معجزه شد
میگه منم آدرس گرفتم پسرمو بردم اونجا از مغزش عکس گرفت و یک دستگاهی رو به مغزش وصل کرد میگه طی دو هفته پسرم از این رو به اون رو شده

بچه‌اش کلاس سوم هست ولی خدا را هزار مرتبه شکر انقدر حالش خوب شده و رفتارش معتدل شده که معلما بهش گفتن پسرت معجزه شده

خواستم بگم هر کس بچه‌اش بیش فعاله ببره پیش همین دکتر انشالله به امید خدا خدا کریمه شاید حالش خوب بشه
انگار یک چیزی به سرش وصل می‌کنه و یک ساعت براش فیلم می‌ذاره می‌بینه

و هر جلسه انگار ۳۰۰ تومان هزینه شه

اگر کسی خواست شماره اون دکتر را هم براش می‌ذارم با اسم و آدرس

مشهد تو بلوار پیروزی هست فکر کنم فامیل دکتر جلالی بود حالا بازم قراره برام شماره دقیق را بفرسته اگه خواستیم بهتون میدم

شما ببرین حال بچه‌هاتون خوب بشه دعای خیرش شامل حال ما هم میشه
#فرزند پروری
#بیش فعالی
#اوتیسم

تصویر
۶ پاسخ

سلام ۰۹۰۳۰۹۳۴۷۴۷دکتر حلال محمودی پیروزی ۶۴ نبش میدان حکمت آرامش ماندگار ،از ساعت ۹ الی ۸ از ساعت ۹ صبح الی ۸ شب

عزیزم تو گوگل زدم اصلا نیومد

عزیزم ادرس وشماره تلفنش ومیذارین

مامان امیر رضا اسم دستگاه چی بود میشه بپرسین از دوستتون

اره منم توپیچ قم زیبا تبلیغ اون دستگاهودیدم میگفت برای بیشفعالی وتمرکزخیلی خوبه.قمم هست منم انشاالله اگه بشه بچمومیبرم

باریکلا که خیرت به بقیه هم میرسه الهه‌ی هر کس بچه مریض دارد حالا هر مریضی شفا پیدا کنه

سوال های مرتبط

مامان آرتین مامان آرتین ۵ سالگی
سلام خانوما لطفا کمک کنید، پسر من اصلا و به هیچ وجه حاضر نیس درس بنویسه و بخونه اسم درس که میاد عصبی میشه و میگه دوس ندارم برم مدرسه اکرم برم میخوام شلوغ کنم و گوش نمیدم، معلم هم به شدت از دستش کلافه شده و میگه نمیشه کنترلش کرد اصلا گوش نمیده سرکلاس، حالا به نظر شما امسال که پیش دبستانی هست میشه بجای اینکه بره پیش دبستانی براش معلم خصوصی بگیر؟؟
انقد که من دارم از دست این بچه حرص میخورم و استرس میکشم که نگم هر روشی رو برای اینکه بره سرکلاس امتحان کردم ولی جواب نمیده، راضی میشه بره مدرسه ولی انقد که تو کلاس شیطونی میکنه و انجام نمیده تکالیف رو معلم از دستش شاکی هست، انگار با معلم لج کرده و معلم هم همش میگه دکتر بردینش؟ دکتر گفته میتونه بشینه تو کلاس مشکلی نداره؟؟ دیگه واقعا با این سوالاش اعصابم رو بهم ریخته، اینم بگم که من دکتر بردمش و گفت که این بچه از نظر هوشی جزء بچه های باهوش خیلی بالا حساب میشه ولی علاقه نداره به درس، لطفا نظر بدید چیکار کنم، ممنون میشم.
مامان علیرضا مامان علیرضا ۶ سالگی
سلام تقریبا سه روز قبل ، پسرم یکم تب داشت و دوبار پروفن دادم و خوب شد و خونه ی ما دوبلکس هست ، انگار حموم و اتاق ها بالاست و حال و پذیرایی و آشپزخانه پایین و بعد من تو حال بودم و قرار شد پسرم بره حموم با باباش و لباس هاش رو خودم پسرم آماده گذاشته بود که از حموم اومد بپوشه و بعد بخاری اتاق هم خاموش بود و سرد برو اتاق ها و بعد که حمومش تموم شد ، همسرم حوله رو تنش کرده بود ولی لباس هاش رو هم داد دستش که بیاد پیش من و بعد تا اومد پیش من ، سردش بود و می‌لرزید و سریع گذاشتم جای بخاری و گفت اخیش گرم شدم خیلی سرد بود و بعد دیگه خشک شد و گرمش که شد ، لباس ها تنش کردم و همسرم از حموم اومد و صداش کرد که بره موهاش رو خشک کنه و انگار پسرم رکابی تنش بود با شورت و شلوار ولی هنوز هودی نپوشیده بود و بهش گفتم بپوش و بعد برو و گفت میرم بالا و می‌پوشم و بعد دیدم اومد پایین ولی نپوشیده بود و گفت یادم رفت و اومد جلوی بخاری نشست و گفتم خوب برو بیار و پسرم گفت بزار گرم بشم و بعد میرم میارم و بعد یه ربع بالاخره رفت و آورد و تنش کردم و بعد دیگه براش آب پرتقال گرفتم و خورد و اومدیم بالا و دستشویی رفت و گرفت خوابید
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان مهراد مامان مهراد ۵ سالگی
مامانا سلام
ازمهد مهراد دیروز منو خاستن
منم با ترس و لرز رفتم که خدایا چیشده قراره چی بهم بگن؟
رفتم و بهم گفتن مشکل توجه و تمرکز داره
بهم یه آدرس دادن گفتن ببر حتما اینجا
منم بردم و اونجا هیچی نگفتم
گفتم اوردم برا ارزیابی چندتا تست گرفت و اونم بهم گفت مشکل توجه و تمرکز داره و باید چندین جلسه بیاد تا حل شه
اما من قصد بردنش و ندارم به چند دلیل
اولی اینکه همه بچه های اوتیسم بودن و این موضوع خیلی برام اذیت کننده بود(چقدر گریه کردم بعد دیدن اون بچها)
دوم اینکه الان که دارم فکر میکنم میگم نکنه با مهد قرار دارند ؟چون هی اصرار که فقط ببر همینجا
سوم اینکه هزینه اس بالاس برام هر نیم ساعت۴۶۰ تومان هست و خب قراره تو نیم ساعت چی یادبگیره پس بنابراین من باید مثلا تایم یک ساعت دو ساعته بردارم‌و تازه همونجا هم بهم پیشنهاد دادن که این همه هزینه رفت و‌امد میدی هربار تایم طولانی بردار مثلا ۲ساعت که خب میشه ۲میلیون و اصلا نمیتونم بدم
و در آخر هم من خیلی به انرژی و اتمسفر اعتقاد دارم حس میکنم با بردن مهراد به اون مرکز توانبخشی هم تو روحیه مهراد تاثیر بد بزاره هم تو روحیه خودم
با توجه به حرفام لطفا اگر راهنمایی یا راهکاری بلد هستید ممنون میشم بهم پیشنهاد بدید یا حتی اگر تایپ سختتون هست برام ویس بفرستید
خیلی ممنون میشم
مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۶ سالگی
مامانا لطفا از پیامم نگذرید...امروز من برای دخترم یک جفت گیره گرفتم که از طرف فرشته مهربان بابت اینکه دارو هاش رو سر موقع میخوره و اذیت نمیکنه به مدیرشون دادم....بعد تو مهد دخترم گیره هارو آورده بیرون داده بالا خورده به صورت یکی از بچه ها مدیرشون گفت زخم شده صورتش پایین چشمش بوده، بعد موقع رفتن پدر بچه اومده آوینا رفته از دوستش و پدرش معذرت خواسته و دوباره پدرش منتظر مونده که من برسم منم بهش توضیح بدم منم معذرت خواهی کنم که من هم دیر رسیدم رفته بودند ....بعد مدیرشون به دخترم گفته گیره هارو به دوستت بده به جای کاری که کردی و معذرت خواهی کن و آشتی کنید ......حالا مدیرشون به من میگه دوباره گیره بگیر بیا بهش بدم یا اینکه خودم میگیرم باز دوباره گفت خودت بگیر از همون مدل من پولش رو میدم ......از این ناراحتم که چرا از آوینا خواسته گیره های رو بده...آخه یک بچه چندبار باید بازخواست بشه،جلو دوستاش شده،جلو‌پدر بچه شده ،تازه منتظر بودن من برسم یکبار دیگه جلو من و پدر بچه هم بشه،اخه باز جایزه فرشته مهربان رو چرا ازش خواستم بده به بچه.....می‌تونید این موضوع رو بهم بگه من هم تو خونه به دخترم پیشنهاد میدادم بک کادو کوچولو به دوستش بدیم نه اینکه جایزه ای که بچه خودش ذوق کرده رو بده به یکی دیگه....تنبیه ش خیلی زیاد بود